پيرامون ديدار نوروزی برخی از «ايرانيان – امريکائی» با برايان هوک

خبر چنين بود: «در روز ٣ آوریل ٢٠١٩ (سيزدهم فروردين) به دعوت وزارت خارجه ايالات متحده آمريكا ٧٩ تن از ايرانيان مقيم آن كشور براى ملاقات با آقاى برايان هوك، نماينده ويژه دولت در امور ايران، در وزارت خارجه واشنگتن دى سى حضور يافتند.»

چطور فراخوانده شدیم؟

روز هجدهم مارس این آگاهی به ما رسید که آقای برایان هوک در وزارت خارجه آمریکا در پی دیدار با گروهی از ایرانیان است و از ما (حزب سکولار دموکرات ایرانیان) نیز خواسته شد که نام و نشان کسانی که می‌خواهیم در این نشست همراه ما باشند را بفرستیم تا کارت فراخوان در آن نشست برایشان فرستاده شود.
بنابراین کسانی که در آن نشست بودند یا یکراست یا با پادرمیانی، خودشان را به این نشست رساندند.

چرا نرفتیم؟

اگرچه امروز روشن شده است که آنچه انجام شد یک «مهمانی برای نوروز» بوده است، اما ما آن روز پس از رایزنی کوتاهی در حزب سکولار دموکرات ایرانیان به این برآیند رسیدیم که در چنین دیداری همراه نخواهیم بود – سوای اینکه نمی‌دانستیم بن‌مایه‌ی این دیدار چیست و نیز دستاورد یا پیامد آن برای حزب ما و اپوزیسیون سکولار دموکرات از یک سو و وزارت خارجه آمریکا چه می‌تواند باشد. در این نوشتار چگونگی رویکردمان به این فراخوان را در سه بخش روشن می کنم.
۱. ما به عنوان اپوزیسیون سکولار دموکرات و ملی، که خواستار فروپاشی و سرنگونی حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان هستیم، هنوز دارای یک جبهه‌ی روشن و به سامان برای نمایندگی در اینگونه نشست‌ها و مهمانی‌های رسمی با دولت‌ها نیستیم. رفتن به اینگونه نشست‌ها یا مهمانی‌ها و در میان گذاشتن سخنان پراکنده‌ای که نشان‌ دهنده‌ی یک هماهنگی و ساختار درست نیست، هیچ سود روشنی برای سکولار دموکرات‌های ایران دوست نمی‌تواند به دست بدهند. این حتا مایه‌ی سردرگمی آمریکایی‌ها در برخورد با اپوزوسیون رژيم اسلامی هم می‌شود

۲. این دست نشست‌ها، که نمونه‌اش در گذشته هم انجام شده است، گاهی بیشتر گستره رقابت میان مهمانان برای نشان دادن ویژگی‌های شخصی و گرفتن عکس‌های دو نفره با مقام آمریکایی می‌شود. کارکرد این رفتار بیشتر برای گرفتن لایک در توری‌های اجتماعی در راستای برجسته نشان دادن خود است. در چنین جایی، نمی‌توان گفتگوهای ژرف و پیگیرانه‌ای را انجام داد.

۳. برخی با این رویکرد به سراغ این نشست رفتند که باید مقام آمریکایی را از آنچه در ایران می گذرد آگاه نمود و پیشنهاد‌ها و راه‌کارهایی درباره ی تحریم و یا روش برخورد با جمهوری اسلامی را با آن‌ها در میان بگذارند. از نگاه من این برداشت ساده‌دلانه است و رفتار دولت آمریکا در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که منافع آمریکا اندازه‌ای بسیار بزرگ‌تر از برخورد با رژيم اسلامی دارد و، دولت امريکا، بسته به سیاست کلانی که در پیش گرفته است، روش‌های سازگار را برمی گزیند. برای نمونه، اکنون رژيم اسلامی را با سخت‌ترین تحریم‌ها گرفتار نموده است تا جریان مالی کمک به گروه‌های تروریستی مورد پشتیبانی آخوندها در خاورمیانه را خشک کند.

ما به عنوان اپوزیسیون سکولار دموکرات و ملی، که خواستار فروپاشی و سرنگونی حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان هستیم، هنوز دارای یک جبهه‌ی روشن و به سامان برای نمایندگی در اینگونه نشست‌ها و مهمانی‌های رسمی با دولت‌ها نیستیم.

به کدام نشست‌ها می رویم؟

ما بهتر می بینیم که توان کاری و سرشناسی خود را درون یک جبهه‌ی بزرگ و هماهنگ از ایران دوستان سکولاردموکرات بریزیم و، مانند یک نهاد حقوقی آلترناتیوی گسترده، از سوی دولت‌ها به رسمیت شناخته شویم. در چنین ساختاری است که می‌توان از اینگونه دیدارها برای به دست آوردن برجستگی و یافتن راه‌هایی برای رسمیت شناخته شدن، بهره مند شد.
ما در پوشش یک آلترناتیو در برابر حکومت اسلامی ایران، می‌توانیم این دیدارها را برای فشار بیشتر بر ملایان حاکم و امید بخشیدن به ایرانیان دربند در راستای جایگزینی آلترناتیوی سکولار دموکرات و ملت مدار به کار ببریم. در رفتاری هماهنگ است که به جای گفتگوهای پراکنده و گاهی بی سروته که مایه‌ی گیجی و سردرگمی دیگران هم می‌شود، می‌توانیم از خود یک چهره‌ی یکپارچه و تناور به نمایش بگذاریم. این روش بر دوپایه استوار است:

۱. استقلال سکولار دموکرات‌ها در خواسته‌ها و روش‌ها که جدای از سیاست‌های دولت‌های منطقه‌ای و بزرگ جهان است.

۲. جدی گرفته شدن و به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگر کشورها برای جایگزینی با رژيم اسلامی مسلط بر کشورمان.

آشکار است که در جهان امروز جایگزینی دموکراتیکِ حکومت ها با توان درونی ملی و کمک های بیرونی انجام می‌پذیرد. توان مردمی پشتوانه و حقانیت برپایی حکومت و به دست گرفتن اداره‌ی کشور از سوی حکومت سکولار دموکرات نوزاد است و یکی دیگر از نیازهای اپوزیسیون در آینده‌ی پس از رژيم اسلامی، به رسمیت شناخته شدن Recognition فوری از سوی کشورهای همسایه و کشورهای بزرگ است برای نمایندگی ايرانيان در کشورهای دیگر و سازمان‌های جهانی است.

دستاورد نشست

بهترین خبری که از این نشست رسید از حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) بود که دست کم چند تن با یک رویکرد و با هماهنگی در این دیدار يکديگر را همراهی کردند. اما هفتاد مهمان دیگر، با نمایش‌های شخصی و فروختن سرشناسی پوشالی در توری‌های اجتماعی به بیینده‌ی ایرانی، موجب گم و ناپیدا شدن همان اندک خبر خوب شد. وزارت خارجه‌ی آمریکا نیز پس از گذشت سه روز، گزارش این رویداد را به اینگونه و تنها در توییتر فارسی‌اش نوشت: