«ابی» از جمله خوانندگان ایرانی است که در طول سالهای زندگی در خارج از ایران، همواره نسبت به رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخل ایران حساسیت نشان داده و نوع نگاه خود به این تحولات را در ترانهها و موسیقیاش نیز بازتاب داده است: «نون و پنیر و سبزی»، «خانه سرخ است»، «خلیج فارس» از جمله ترانههای اعتراضی او در دهه ۷۰ شمسی به شمار میروند. او نسبت به آزادی بیان و حقوق زنان نیز همواره دغدغه داشته که ترانههای «سیاهپوش» و «بانوی خاوری» یادآور آن است.
شاید به همین دلیل است که ابراهیم حامدی که مردم او را با نام «ابی» میشناسند، از زاویه مقایسه شرایط امروز ایران و عربستان به «فستیوال زمستانی طنطورا» مینگرد. فستیوالی که در کشور همسایه ایران، زمینه حضور خوانندگانی را فراهم کرد که سالهاست نمیتوانند در کشور خود روی صحنه بروند.
ابی به همراه لیلا فروهر، اندی، شهرام شب پره، شادمهر عقیلی و ساسی، شش خواننده ایرانی بودند که در دو شب پایانی فستیوال موسیقی طنطوره ( ۱۵ و ۱۶ اسفند) با شعار «موسیقی بدون مرز» ترانههایی اجرا کردند.
ابی در شب آخر این فستیوال که با «شب ایران» به پایان رسید در گفتگو با ایندیپندنت فارسی به برداشت خود از تحولات سال های اخیر در عربستان سعودی اشاره کرد. ابی به ایندیپندنت فارسی گفت: «تغییراتی که ایجاد شده را جسته و گریخته میشنوم و به نظرم بسیار جالب است. گامهای بسیار بزرگ و پر جراتی در اینجا برداشته میشود. خیلی خوشحالم از اینکه بعضی از کشورها اکنون علاقمندند به جامعه مدرن بیشتر نزدیک شوند. بعضی از کشورها هم مانند (حاکمان) سرزمین ما متاسفانه علاقمندند به «ماقبل تاریخ» بازگردند.»
به گوش رسیدن موسیقی ایرانی در دل منطقهای تاریخی و کهن در عربستان سعودی، مقایسه عربستان با ایران به عنوان دو کشور مسلمان و همسایه در خلیج فارس را اجتنابناپذیر میکند. در «فستیوال موسیقی طنطورا» سنت و مدرنیته به جای تقابل در آغاز مسیر دشوار و پر افت و خیز همگرایی قرار دارند، همانگونه که نمای آیینهای ساختمان مدرن محل اجرای خوانندگان ایرانی، قدمت و عظمت صحرای اطراف خود را بازتاب میدهد، هیاهوی موسیقی هم، سکوت پرابهت شنزارها را صیقل میدهد. ابی میگوید: «من احساس زیبایی دارم برای عربستان و در مقابل احساس بدی دارم برای کشور خودم. کشور من چهل و چهار پنج سال قبل خیلی جلوتر بود.»
ابی که سالهاست نمیتواند در داخل ایران ترانههایاش را اجرا کند و پیشتر انقلاب اسلامی را «نالازمترین» و «غیرضروریترین» اتفاق برای ایران توصیف کرده بود، در پاسخ به این پرسش که آیا تغییراتی از این دست در ایران هم امکانپذیر است، میگوید: «چرا نباید باشد. ما نسلی را داریم که هنوز این باورها را دارند. نسل خود من که هنوز ۷۰ سالهاند و چیزهایی را که داشتند با تمام وجودشان حس میکنند. با تمام وجودشان شاید لمس میکنند. من هنوز از زمانی که از ایران خارج شدم ایران را با تمام وجودم لمس میکنم. نمیگویم با خاطرات اش زندگی میکنم، اما ایران را همچنان لمس میکنم و در هر جایی که امروز در آن ایستادم به خاطر آن سالهاست که در ایران بودم، نه سالهایی که در آمریکا زندگی میکنم.»
روابط ایران و عربستان سعودی در سالهای پس از انقلاب چندان گرم نبوده و در سالهای اخیر نیز با تنشهای متعددی همراه بوده است. نوع روابط تهران با ریاض و نگاه بخشی از جامعه ایران به عربستان سعودی، موجب شد حضور خوانندگان ایرانی در این کشور با انتقادهایی در داخل ایران مواجه شود. البته گروهی هم فراهم آمدن زمینهای در عربستان برای حضور هنرمندان ایرانی و تعامل فرهنگی و هنری دو کشور را گامی مثبت ارزیابی کردند. ابی در مورد هدف خود از شرکت در این فستیوال گفت: «هدف من سیاسی یا چیز دیگری نبود. هدف من آوردن موسیقیام به این مملکت است. امیدوارم مردم هم افکار اشتباهی نداشته باشند. این فستیوالی است که از چند سال قبل شروع شده و خوانندههای بزرگ آمریکایی و اروپایی در آن اجرا کردهاند.» ابی با ابراز خوشحالی از اینکه دو شب پایانی فستیوال به «ایران» اختصاص داده شد، گفت: «ما در واقع همسایه هم هستیم. برای من خیلی جالب بود پیشنهاد حضور در این فستیوال و آن را پذیرفتم. خیلی خوشحالم که در این فستیوال حاضر شدم و به نظر من یکی از گامهای بزرگی که سعودیها در حال برداشتن آن هستند، مساله موسیقی بینالمللی است که سالها در این مملکت شنیده نشده است. اکنون به غیر از موسیقی خودشان، در حال تجربه موسیقی زبانهای دیگر هستند.»
ابی پس از ترانههای اعتراضی دهه ۷۰ شمسی، در دهه ۸۰ نیز ترانههای سیاسی اجرا کرد که یکی از مهمترین آنها ترانه«تصمیم» بود. او به نوعی حوادث پس از انتخابات بحثبرانگیز ۱۳۸۸ را در این ترانه پیشبینی کرد. او پیشتر گفته بود، از اینکه مردم همچنان پای صندوقهای رای میروند، «تعجب میکند».
ابی در سال ۱۳۹۲، پیش از انتخابات ریاستجمهوری که در آن حسن روحانی به پیروزی رسید، در فستیوال موسیقی مشابهی در شهر برلین در آلمان شرکت کرده بود. شعار این فستیوال «امید برای تغییر» بود. فستیوال برلین در قلب اروپا و در یک کشور غیرمسلمان برگزار شد و فستیوال شبهای زمستانی طنطورا در قلب عربستان سعودی و زادگاه اسلام. ابی که تجربه حضور در هر دو فستیوال را دارد، در این زمینه گفت: «ما کشورهای اسلامی زیاد داریم. لبنان، عراق، مصر، این کشورها اسلامی هستند و همواره در آنها هنرهای هفتگانه مطرح بوده، از سینما تا موسیقی و هنرهای دیگر. اما در عربستان سعودی هنر موسیقی هیچگاه عمومی نبوده و اگر شنیده می شده نیز در خفا بوده است. در این کشور سینما هیچ گاه وجود نداشته است.» ابی در ادامه گفت: « این در حالی است که بزرگترین خوانندگان عرب از مصر آمدهاند، مانند عبدالحلیم حافظ، فرید الاطرش یا ام کلثوم. یا در کشوری مانند لبنان، یا حتی عراق خوانندگان بزرگی هستند. اما در عربستان سعودی همه این هنرها نو و بسیار جدید هست و شاید عمر آن به دو سه سال نمیرسد. جذاب بودن موضوع برای من این است.»
این روزها مردم ایران علاوه بر فشارهای اقتصادی و سیاسی بیش از هر کشور دیگری در خاورمیانه درگیر پیامدهای ناشی از شیوع کروناویروس هستند. فاجعههایی که در پنج ماه گذشته ایران را در نوردید، از سرکوب خشن اعتراضهای مردمی آبانماه تا جان باختن ۱۷۶ انسان در سرنگونی هواپیمایی اوکراینی و اکنون شیوع گسترده و پرشتاب کووید-۱۹ به دنبال بیتدبیری مسئولان، سطح دلزدگی در جامعه را افزایش داده و این در حالی است که تا ۱۰ روز دیگر نوروز از راه میرسد. ابی در مورد اوضاع کنونی و آینده ایران میگوید: «خیلی تاسفبار است که در خبری شنیدم که متاسفانه امکان دارد ۴۰ درصد مردم تا قبل از پایان سال جاری به این ویروس آلوده شوند. مردم کشورم که خانواده و فامیل من هم بخشی از آن هستند. امیدوارم تا همین جا برای مردم ایران کافی باشد و اوضاع وخیمتر از این نشود. در این ۴۰ سال هیچ خبر زیبایی از کشور زیبای مان به ما نرسیده است. با این حال همچنان امیدوارم و امید دارم تا زمانی که زنده هستم به ایران بازمیگردم.»
منبع: سایت بریتانیایی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۱۰ مارس ۲۰۲۰