در خبرها آمده بود که طرح ممنوعیت کودک همسری در کمیسیون قضایی و حقوق مجلس تصویب نشد. در اين رابطه بهتر است اول اطلاعان اسلامی مان تکميل کنيم:
حدیث نبوی: حد زنی که شوهرش میتواند با او پیوند زناشویی برقرار کند دختر ۹ ساله است.
حديث منتسب به امام صادق: هنگامی که مردی با دختر کوچکی ازدواج کرد نباید با او پیوند زناشویی برقرار کند تا ۹ ساله شود.
حديث منتسب به امام باقر: هم بستر شدن با دختر بچه تا پیش از ۹ یا ۱۰ سالگی جایز نیست.
فتوای امام خمینی: لمس کردن دختر بچه خردسال برای کامیابی مجاز است.
در قوانین فعلی حکومت اسلامی هم ازدواج کمتر از ۱۳ سال دختران با تشخیص و حکم دادگاه مجاز است.
حال یک لحظه تعصبات مذهبی را کنار بگذارید تا ببینید چه آدميانی بر جامعهء قرن بيست و يکمی ما حاکمند؛ آدميانی که حق شان، در جوامع عادی، با این افکار مازوخیستی، زندان مخصوص برای تمام طول عمرشان می باشد. حالا اینها دارند در بالاترین مجمع قانونگذاری برای دختران عزیز و جگر گوشه های ما قانون تعیین میکنند.
حتی یک کشور در دنیا نمی توانید پیدا کنید که سن ازدواج زنان را تا این حد پایین آورده باشد. در بعضی از کشورهای جهان سوم مثل نیجر و سومالی یا سنگال و افغانستان سن قانونی ازدواج برای دختران ۱۸ سالگی است و از ۱۶ تا ۱۸ سالگی با اجازه والدین و دادگاه انجام می پذیرد. حتی در پاکستان سن ازدواج قانونی ۱۸ سالگی است. فقط در ایالت سند سن ازدواج بین ۱۶ تا ۱۸ سالگی است آن هم با اجازه دادگاه.
مجلس شورای اسلامی قانون محدود کردن ازدواج ۱۳ سالگان به اجازهء دادگاه را تصویب نکرد. این یعنی یک مرد ۵۰ یا ۶۰ ساله هم می تواند با اجازهء دادگاه به یک دختر بچه ۹ ساله بارها طی سالیان متمادی تجاوز کند. این یعنی وحشی گری کامل. این وحشیان رها شده از ده ها قرن گذشته در جامعهء ما، یک لحظه در گوشه از مغز پوک خود به عذابی که بر آن دختر بچه بی پناه تا آخر عمر تحمیل میکنند نمی اندیشند.
ما در برابر پرسش یک انسان عادی که در مورد این قانون در کشور ما از ما می پرسد چه جوابی جز شرمندگی داریم؟ جز اینکه سرمان را پایین بیندازیم و به دروغ بگوئیم من ایرانی نیستم.
آیا براستی این جواب درستی است؟
اما جواب من چه خواهد بود؟
این است جواب من:
من به زنان و دختران جامعه خودم افتخار می نم. آنها ذره ای در مبارزه بر مقابل این ددمنشان وحشی کوتاه نیامده اند. آنها با تمام وجود، اگر نه جلوتر از مردان، بلکه پا بپای آنان با این وحوش جنگیده اند. بندهای زندان بانوان ما همیشه در سیاه چالهای زندان حکومت اسلامی خلوت تر از بند های مردان نبوده است. اگر جوانان دلیر ما را برای اعدام به جوخه های افتخار می بردند دختران نازنین ما را بعد از تجاوزی دردناک به این مسلخ ها روانه می کردند. شلاق های این وحشیان برآمده از ارتجاعی ترین افکار تاریخ پوست لطیف این عزیزترین فرزندان ما را به خون آغشته کرد. فریاد این عزیزترین های ما تا بلندای تاریخ این مرز و بوم شنیده خواهد شد.
آری جواب من با افتخار این است که من به داشتن بانوان سرفراز جامعه خودم افتخار می کنم.
من البته که ایرانی هستم اما اکنون کشور من با یک عده داعشی ماقبل قرون وسطایی در حال نبردی جانانه است. زنان جامعهء من در تمام طول این ۴۰ سال با جان و گوشت و پوست خود علیه این قوانین فوق ارتجاعی جنگیده اند و رژیم چاره ای جز ذره ذره کوتاه آمده در برابر این مبارزه همه گیر نداشته است.
فرهنگ سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه ما برغم این تجربه دردناک و گرانبها کاملا ضد این قوانین مذهبی است. به جرات می توانم بگویم زیر این لایهء مندرس حاکمیت تاریک یک فرهنگ کاملا مترقی و ضد مذهبی فراگیر در جریان است. اکنون جنبش زنان جامعه ما با قدرت و افتخار این فرهنگ ضد انسانی را با تمام وجودش پس زده و آماده بزیر کشیدن این لایه پوسیده برای همیشه از جامعه ایران است تا پایه های یک جامعه مدرن را که در آن زنان دارای بالاترین حقوق مترقی انسانی باشند را بسازند. من، به پشتوانه این مبارزهء گسترده و عمیق زنان، صد در صد اطمینان دارم که جامعه فردای ما از نظر حقوق زنان و کودکان نه تنها یک سر و گردن از تمام کشورهای منطقه بالاتر بلکه همتراز پیشرفته ترین کشورهای غربی خواهد بود. تجربه دردناکی که زنان جامعه ما در این ۴۰ سال پشت سر گذاشته اند در کمتر کشور و جامعه ای اتفاق افتاده.
به پشتوانه همین سرمایه است که من معتقدم یکی از تضمین های جامعه آزاد فردای ما همین جنبش سکولار دموکراسی ماست، جنبشی که ریشه در فرهنگ مترقی و متجدد جامعه ای دارد که ظاهراً در قرون وسطی غوطه ور است.
برقراری سکولاریزم و دمکراسی با اینگونه جنبش های پایه ای، ریشه دار و در عین حال مردمی است که امکان وجود می يابد، حفظ می شود و گسترش پیدا می کند. آزادی و برابری در یک جامعه رابطه ای مستقیم با آزادی و برابری زنان دارد. جنبش سکولار دمکراسی ما به پشتوانهء جنبش عظیم زنان ما، میتواند تمام قوانین ضد زن و کودک را از این جامعه بزداید و آنها را به جایی که به آن تعلق دارند بریزد: به زباله دان تاریخ!
محمود عاشوری
۱۹ فروردين ۱۳۹۸ – ۷ آوريل ۲۰۱۹