معمولا وقتی در یا دیوار قفسی در باغ وحش باز می شود و حیوانی درنده به مردم هجوم می آورد، مردم سراسیمه به هر طرف فرار می کنند. در کشور ما وضع بر عکس است. در اینجا درهای قفس کشور عزیز ما توسط «داعشی های شیعی» حاکم بر آن باز شده و حیوانات وحشی متحدشان از اطراف به این کشور مظلوم حمله ور شده اند. این «نبرو»ها بخش میلیتانت (نظامی) اسلام سیاسی هستند که در هر دو بخش سنی و شیعی خود دارای دو خصوصیت اصلی میباشند:
1. آنها ایدئولوژی خود را «جهان گستر» می دانند. به همين دليل آنها هیچگاه خود را در جغرافیای خاصی محصور نکرده اند. نام خودساخته ی داعش سنی «حکومت اسلامی عراق و شام» بود و از همان اول خطوط مرزی کشورها را بهم ريختند و یکی از هدف های اصلی خود را تسخیر تمام کشورهای اسلامی و سپس کشورهای غربی اعلام داشتند. آنها همچنین در گرفتن نیرو تمام مرزهای ملی و رنگی و نژادی و جنسی را در نوردیدند و تنها معیار آنها پایبندی تمام و کمال داوطلبان به اسلام سیاسی بود. در بخش شيعی هم شعارهای اصلی رهبران پس از پیروزی انقلاب اسلامی برافراشتن پرچم اسلام در سراسر گیتی بود. اسلام سیاسی شیعی حاکم بر ایران در تمام مدت طول عمر ننگین خود لحظه ای از تلاش برای رسیدن به این هدف باز نایستاد. آنها از تمام امکانات کشور برای صدور انقلاب خود و تجهیز و امنسچم کردن گروه های داعش شیعی در کشورهای دیگر استفاده کردند. بخش خارجی سپاه (سپاه قدس) همیشه بزرگترین سهم بودجه ی دولت را به خود اختصاص میداده است.
۲- خصوصیت دوم داعش سنی و شیعی زندگی در مرز مرگ است. امروز این نیروها، بدلیل عدم همخوانی با حد اقل معیارهای انسانی، بسرعت در حال مرگ اند. این خصوصیت باعث می شود که آنها از هر وسیله ای برای جلوگیری از مرگ خود استفاده کنند. بخش سنی این نیرو تا آخرین سنگر به نبرد خود ادامه داد. تسلیم در این نیروی مرگبار معنایی ندارد. تنها راه پیروزی بر آنها نابودی تمام و کمال شان است.
با بیان این مقدمه اکنون به این مسئله می پردازم که هدف سرازیر شدن نیروهای داعشی شیعی به ایران چیست؟
1. بنظر من اولین و مهمترین عامل اين واقعه داخلی است. پارامترهایی که در این سنگربندی تغییر کرده اند عبارتند از:
الف- در «سنگر مردم» در دیماه ۹۶ این نیروهای مردمی بودند که نیروهای سرکوب را فراری می دادند. در حرکت های خیابانی نیروهای مردمی برای اولین بار در طول حکومت رژیم دست بالا را پیدا کرده و با اعتماد به نفس بالا احساس کردند که خود می توانند ابتکار عمل را در خیابان ها بدست بگیرند.
ب- در «سنگر نیروهای سرکوب»، اين نيروها چه در خیابان و چه در مراکز خود دچار آشفتگی و ریزش وسیعی شدند. در خیابان بدون انگیزه بودند و بعضا کارت های شناسایی خود را جلوی دوربین آتش می زدند. در مراکز اصلی تصمیم گیری تضادها خیلی اوج گرفته بود. نیروی اصلی کناری رژیم (اصلاح طلب ها) کارایی خود را از دست دادند و به این ترتیب بین سنگر مردم و سنگر رژیم دیگر «خندقی» وجود نداشت. عدم کارایی اصلاح طلبان ریزشی بزرگ در نیروهای رژیم و عریانی بیشتر سرکوب را سبب شد. و این یعنی تقویت سنگر مردم.
ت- برای ترساندن مردم و نیروهای مخالف سیاسی از گذار از حکومت اسلامی. آنها با وارد کردن نیرو های وفادار خود به داخل احتمال جنگ داخلی و سوریه ای شدن ایران را در صورت اقدام مردم و نیروهای سیاسی جهت تغییر رژیم پیش چشم آنها قرار می دهند و، با بوجود آوردن این ترس و وحشت وافر، آنها را از عمل بازمیدارد.
۲- دومین دلیل اصلی رژیم برای وارد کردن داعشیان شیعی بنظر من فشار تمام عیار آمریکا برای گرفتن نفس آخر اسلام سیاسی است. دولت ترامپ و همپیمانان منطقه ای او به چیزی کمتر از از پای انداختن اسلام سیاسی شیعی چه از طریق مذاکره و یا سرنگونی تن نمی دهد. تروریست خواندن سپاه یکی از ضربه های اصلی به این پایگاه آنها محسوب می شود. رژیم با کشاندن این نیرو ها هم «ام القرای اسلام» را تقویت می کند و هم به آمریکا می گوید در صورت حمله شکست دادن این نیروهای ایدئولوژیک آسان نخواهد بود و نيزوهای امريکائی در یک باتلاق تمام عیار وارد خواهند شد. هدف آن است که از اين طريق امريکا را از حمله منصرف کنند.
اگر این تحلیل درست باشد، جو سیاسی حاکم بر کشور بطرف میلیتاریزه شدن پیش خواهد رفت. در جو میلیتاریزه نیروهای میلیتانت بیشتر تاثیر گذار خواهند شد و نقش مردم و نیروهای سیاسی کمتر و کمتر میشود.
بهر حال به تسخیر آخرین سنگر اسلام سیاسی نزدیک و نزدیکتر می شویم. تسخیر این آخرین سنگر اسلام سیاسی در منطقه و جهان البته کار آسانی نخواهد بود اما راه دیگری وجود ندارد. خوشبختانه یا متاسفانه، بعلت وجود این سنگر در کشور ما، وارد آوردن این ضربه آخر بعهده ی نيروئی است که یکی – و فقط یکی – از حمله کنندگان به این سنگر سکولار دمکرات ها هستند که حضور مردم و نقش بیشتر آنها در این پیروزی را به نفع جبهه ی خود می دانند. امید من آن است که جبهه ی ما و سنگر ما در مقابله با این آخرین سنگر اسلام سیاسی بتواند متحدا وظیفه خود را بدرستی بانجام رساند.
من در زندگی سیاسی خود هیچ گاه امید را از دست نداده ام.