چالش زنان روزنامه‌نگار ایرانی با شبکه‌های مردانه

بر اساس تحقیق ماهنامه تخصصی مدیریت ارتباطات ۹۰ درصد زنان رونامه‌نگار ایرانی حداقل یک بار آزار جنسی را در محیط کارتجربه کرده‌اند.

نرگس فتحی که سال‌ها به عنوان روزنامه‌نگار در ایران کار ‌می‌‌کند معتقد است که پیشینه مذهبی خانواده‌اش سبب شد که او بیش از همکاران دیگرش که درمحیطی غیرمذهبی بزرگ شده بودند، از آزارهای جنسی آسیب ببیند. او تصمیم گرفت پا درراهی بگذارد که خلاف باورهای دینی‌ای بود که در او نهادینه شده ‌بودند بنایراین گمان ‌می‌‌کرد آنچه تحمل ‌می‌‌کند نتیجه آن تصمیم‌گیری است. “در واقع فکر ‌می‌‌کردم چون آن دختر خوبی که باید باشم، نبودم، پس آزارها حق من است.”

سال‌ها بعد خانم فتحی به طرز دیگری به پیشینه دینی‌اش و تاثیر آن در برداشتش از اتفاق‌های پیرامونش نگاه ‌می‌‌کرد. او گمان ‌می‌‌کرد بدلیل همین باورهای دینی آزارهایی را که درمحیط کار ‌می‌‌افتد را بیش از آنچه هستند جدی ‌می‌‌گیرد “و این سبب شد بسیاری از این اتفاقات را اصلاً آزار ندانم.”

به باور او دو گروه از مردان به زنان روزنامه‌نگار آزار ‌می‌‌رسانند، یک گروه روزنامه‌نگاران مرد هستند و بویژه آنهایی که در پست‌های بالاتر از زنان قرار دارند و گروه دیگر مردانی که زنان برای تهیه گزارش و مصاحبه باید با آنها تماس بگیرند، “به ویژه کسانی که مسئولیت دولتی در رده بالا دارند و احساس ‌می‌‌کنند به واسطه این جایگاه ‌می‌‌توانند ما را آزاردهند و سپس مارا وادار به سکوت کنند. طبیعتا حالا به خوبی ‌می‌‌دانم هر کاری که لحظه‌ای من را معذب کند یا حریمم را نشانه بگیرد مصداق آزار است.”

یکی از تجربه‌های نرگس فتحی مربوط به روزی است که برای انجام مصاحبه پیش یک نماینده مجلس رفت. این نماینده مرد که رئیس یک کمیسیون تخصصی بود، باید همان‌روز به وزارتخانه‌ای ‌می‌‌رفت پس پیشنهاد داد که ادامه گفتگو را دراتومبیلش در راه انجام دهند. “در تمام طول راه دستش را روی دستم گذاشت و فشار ‌می‌‌داد و به موضوع مصاحبه ‌می‌‌پرداخت. برای او کاملاً عادی بود و انگار اتفاق خاصی نمی‌‌افتاد در حالی که من معذب بودم اما نمی‌‌توانستم هیچ واکنشی انجام دهم. پس ازآن مجبور شدم باز هم برای مصاحبه پیش او بروم و هربار با لمس کردن من گفتگو را ادامه ‌می‌داد. تا اینکه تصمیم گرفتم کار بار او را ادامه ندهم اما دلیل آنرا به کسی نگفتم. اما تا چند ماه بعد با شماره تلفن دیگری پیام‌های آزاردهنده از او دریافت ‌می‌‌کردم.”

خانم فتحی تجربیات مشابهی را در وازارتخانه‌ها و ارگان‌های حکومتی داشته ‌است. ازجمله مدیرکل روابط عمو‌می‌ یکی از سازمان‌ها که به او پیشنهاد داد به ازای رابطه با او ‌می‌تواند انجام مصاحبه با وزیر را برایش هماهنگ ‌می‌‌کند.

خانم فتحی به سوءاستفاده مدیران رسانه‌ها از قدرت و ناامن کردن فضای کار برای زنان اشاره ‌می‌‌کند و ‌می‌‌گوید یکی از مردان همکارش که متاهل بود بارها از او خواست تا با او وارد رابطه شود و وقتی او نپذیرفت همکار مرد آن‌چنان فضای کار را آزاردهنده کرد که او مجبور شد آن رسانه را ترک کند.

لمس بدن توسط دبیر تحریریه و یا بازگویی خاطرات جنسی توسط همکار مرد در حین انجام کار از دیگر اتفاقات آزاردهنده‌ای است که این زن روزنامه‌نگار به یاد دارد. او از روزی ‌می‌‌گوید که مدیر مسئول رسانه‌ای که با آن کار ‌می‌‌کرد با او تماس گرفت و از او خواست برای صحبت در باره یک موضوع کاری بیرون از تحریریه همدیگر را ببینند. “آدرس خانه ای را داد و وقتی به آنجا رفتم از دیدن انواع مشروبات الکلی که روی ‌میز چیده بود تعجب کردم و این در حالی بود که او یک مدیر دولتی بود. درآنجا احساس خوبی نداشتم. ناگهان برق رفت و من این را فرصتی دیدم که آنجا را ترک کنم. او در حالی‌که دستش را روی کمرم گذاشته بود آرام کنار رفت تا من از در خارج شدم و من تمام طول راه برگشت به خانه را گریه کردم”. مدتی پس از این اتفاق به نرگس فتحی اعلام شد که دیگر نمی‌تواند در آن رسانه کار کند.

با گذشت زمان و با بالارفتن تجربه، نرگس فتحی تصمیم گرفت که در برابر آزارها سکوت نکند و این شرایط را برای او تغییر داد، “در برخورد با آزارها سریع و با اعتماد به نفس واکنش نشان ‌می‌‌دادم و این باعث شد که آزارها کمتر شود.”

به گفته ‌مینا کریمی‌ در ایران تعداد روزنامه‌نگاران زن بیشتر از مردان است که یکی از دلایل آن مسایل مالی است. حقوق روزنامه‌نگاران کم است و مردان نمی‌پذیرند کاری را انجام دهند که درآمدش کم است. ازطرف دیگرهمه مدیران رسانه‌ها مردان سیاستمدارهستند و آنها علی‌رغم اینکه زنان روزنامه‌نگار توانمندی در ایران هست، دبیران و سردبیران مرد را برای رسانه‌شان انتخاب ‌می‌‌کنند. به این ترتیب در رده‌های بالای رسانه‌ها شبکه‌ها یا “کلونی‌های مردانه‌ای” شکل گرفته‌ است و سیستمی‌مبتنی بر روابط مردانه وجود دارد.

به باور کریمی‌ در این سیستم اگر روزنامه‌نگار زنی به شرایطش اعتراض کند به راحتی حذف ‌می‌‌شود. “اگر یک زن توسط خبرنگار مرد، دبیر، سردبیر و یا حتی مدیر رسانه مورد آزار جنسی قرار بگیرد، به هرکسی بگوید از آنجایی که یک سری روابط مردانه پشت پرده‌ای باهم دارند، زنان روزنامه‌نگار را به سکوت و یا به آرامش دعوت ‌می‌‌کنند. اگر این زن تصمیم بگیرد در رسانه دیگری کار کند از آنجایی که مدیران و دبیران رسانه‌ها به‌صورت شبکه‌ای باهم ارتباط دارند شانس کار در رسانه دیگر از این زن گرفته ‌می‌‌شود.”

هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران از تشکیل رسمی کمیته “پیگیری آزار جنسی و حمایت از روزنامه‌نگاران آسیب‌دیده” خبر داد. دستور کار این کمیته، حمایت‌های حقوقی، روانشناسی و رسانه‌ای عنوان شده است.

ظاهرا کارزار “می تو” به شکل جدی وارد ایران شده است.زنان ایرانی در توییتر صدای خود را بلند کرده‌اند: «بله، به من هم تجاوز شده است». آن‌ها نام متهمان به تجاوز را افشا می‌کنند و افراد و سازمان‌ها را به پاسخگویی می‌خوانند.

چندی است افشاگری درباره تجاوز و آزار جنسی در توییتر داغ شده است. در فضای آغشته به مردسالاری و قوانین اسلامی، کارزار “می تو” (Me Too) به روایت ایرانی‌اش‌ ساده نیست و این تنها زنان نیستند که می‌نویسند.

برگرفته ای سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۰