تغییر برنامه درسی رشته‌های دانشگاهی؛ گامی دیگر به سوی اسلامی شدن دانشگاه‌ها؟

در سال تحصیلی جاری، در ظرفیت برخی رشته‌های تحصیلی دانشگاه‌های ایران کاهش قابل توجهی داده شده و برنامه درسی ۱۰۰ رشته نیز تغییر کرده است.برخی معتقدند این تغییرات که بیشتر رشته‌های فنی و مهندسی و البته علوم انسانی را در برگرفته، در راستای سیاست اسلامی کردن دانشگاه‌ها انجام شده‌اند.

تعداد رشته‌هایی که یا به طور کل حذف و یا ظرفیت پذیرش آن‌ها کاهش یافته، بسیار زیاد است، از جمله: جغرافیا، هنر، زبان خارجی، باستان‌شناسی، کتابت و نگارگری، ادبیات نمایشی، آموزش زبان انگلیسی، مرمت بناهای تاریخی، کارگردانی تلویزیون، نقاشی و صنایع‌دستی.

با «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و پژوهش‌گر مسایل آموزشی در این باره گفت‌وگو کرده‌ایم.


برخی معتقدند کاهش ظرفیت برخی رشته‌های تحصیلی و تغییر برنامه درسی در ۱۰۰ رشته که در سال جاری اعلام شده، در راستای سیاست تبدیل دانشگاه‌ها به مراکز اسلامی و ایدئولوژیک است؛ سیاستی که بیش از یک دهه است دنبال می‌شود.

از روزی که آیت‌الله «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی در اوج اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ نسبت به تحصیل حدود دو میلیون دانشجو در رشته‌های علوم انسانی ابراز نگرانی کرد، پروژه تغییر دروس علوم انسانی کلید خورد.

او در این سخنان، تدریس دروس روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه مبتنی بر«مادی‌گری» را نگران کننده و مقدمه شکاکیت به ارزش‌های اسلامی دانست و خواستار پی‌گیری این موضوع از سوی «شورای عالی انقلاب فرهنگی» شد.

از آن روز تا کنون، صدها واحد و برنامه درسی در بسیاری رشته‌های علوم انسانی و غیر از آن برای پیشبرد پروژه اسلامی کردن دانشگاه‌ها دست‌خوش تغییر شدند.

در کنار تغییر دروس دانشگاهی، تغییر ترکیب دانشجویان و البته اساتید اعضای هیات‌های علمی، شورای عالی انقلاب فرهنگی کار بازنگری در آیین‌نامه شورای انقلاب فرهنگی به نام «آیین اسلامی شدن مراکز آموزشی» را بر عهده گرفت و این کار در سال ۱۳۹۲، در روزهای پایانی ریاست جمهوری «محمود احمدی‌نژاد» به سرانجام رسید.

چهره‌های پشت پرده اسلامی سازی دانشگاه‌ها

از سال ۱۳۹۲ و با تصویب «سند دانشگاه اسلامی» در شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورایی زیر نظر همین نهاد تحت تسلط رهبر جمهوری اسلامی با عنوان «شورای تحول علوم انسانی»، وظیفه بازنگری در محتوای واحدهای درسی دانشگاهی علوم انسانی را بر عهده گرفت.

«غلامعلی حداد عادل»، پدر عروس آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست این شورا رسید که تا امروز نیز این پست را در اختیار دارد.

«حسین سلیمی»، رییس «دانشگاه علامه طباطبایی» هم با تاسیس «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» در محل این دانشگاه و بستن تفاهم‌نامه با «پژوهش‌گاه حوزه و دانشگاه» که موسس آن آیت‌الله «مصباح یزدی» بوده، نقش پر رنگی در اجرای برنامه اسلامی سازی رشته‌های علوم انسانی دانشگاه‌ها داشته است.

استخدام دانشجو و استاد انقلابی، اخراج منتقدان

از دوره محمود احمدی‌نژاد، تغییر ترکیب اساتید و دانشجویان کلید خورد. تنها یک سال بعد از روی کار آمدن احمدی‌نژاد، شورای مرکزی «دفتر تحکیم وحدت» در بیانیه‌ای، به صدور حکم مجازات از سوی «کمیته انضباطی» برای ۳۰۰ فعال دانشجویی و مواردی چون توقیف ۵۷ نشریه دانشجویی و تحت فشار قرار گرفتن یا انحلال ۳۵ نهاد و تشکل دانشجویان اشاره کرد.

جریان اعطای سه‌هزار و ۷۰۰ بورسیه غیر قانونی در دولت احمدی‌نژاد که صدای آن در دولت بعدی در آمد، تنها یکی از نمونه‌های تلاش برای تغییر ترکیب اعضای هیات‌های علمی به سمت اسلامی کردن هر چه بیشتر چهره دانشگاه‌ها بود.

علاوه بر نزدیکان دولت محمود احمدی‌نژاد و کارمندان دولت و نمایندگان دوره نهم مجلس شورای اسلامی، بیش از ۷۰۰ نام از اعضای تشکل‌های دانشجویی اصول‌گرا موسوم به«جامعه اسلامی دانشجویان» و «مبلغین مذهبی» در فهرست بورسیه‌های غیر قانونی دیده می‌شوند. همین افراد بعد به عنوان اعضای هیات علمی در دانشگاه‌های مختلف کشور مشغول به تدریس شدند و تغییر جدی در ترکیب جمعیتی این قشر ایجاد کردند.

سعید پیوندی، پژوهش‌گر مسایل آموزشی و استاد «دانشگاه سوربن» فرانسه در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، با اشاره به نتایج بورسیه‌های غیر قانونی دانشگاه‌ها و به دست گرفتن کرسی استادی از سوی همان افراد در سیستم آموزشی دانشگاه‌ها می‌گوید: «در حال حاضر ما شاهد یک دوگانگی از نظر میزان سواد علمی میان اساتید تازه وارد به دانشگاه‌ها با اساتید قدیمی‌تر هستیم. در حالی که اساتید دارای رانت دولتی از سواد کمتری برخوردار هستند و بیشتر به تبلیغ سیاست‌های حکومتی در دانشگاه‌ها می‌پردازند، اساتید با سابقه‌تر از گنجینه علمی بهتری برخوردار هستند.»

در برنامه‌های پنجم و ششم توسعه و قوانینی که در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، هم‌زمان با دولت «حسن روحانی»، سیاست افزایش شمار دانشجو و استاد معتقد به نظام با استفاده از سهمیه، ورود خانواده‌های شهدا، ایثارگران و جانبازان و بسیج به دانشگاه‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش پیدا کرد.

سعید پیوندی می‌گوید: «سیاست تغییر ترکیب جمعیتی دانشجویان با استفاده از افزایش سهمیه‌های جانبازان و خانواده‌های شهدا با توجه به این که بیش از دو دهه از جنگ گذشته است و احتمالاً بخش زیادی از رزمندگان و خانواده‌های آن‌ها از سن ورود به دانشگاه‌ها گذشته‌اند، چندان در تغییر ترکیب دانشجویان موثر نبوده است.»

به گفته پیوندی، برای جبران این شکست، جمهوری اسلامی بیشتر به فکر افزایش ظرفیت دانشگاه‌هایی افتاد که در آن‌ها به تربیت مدیران خود می‌پردازد: «دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه امام جعفر صادق که در سال‌های گذشته ظرفیت بسیار محدودی داشت، حالا با گنجایش بسیار بیشتری به جذب دانشجو و تربیت مدیران دولتی می‌پردازد. یا دانشگاه‌هایی مانند رفاه و دانشگاه‌های سپاه پاسداران مثل امام حسین و مالک اشتر هم به همین ترتیب به بالا بردن ظرفیت پذیرش دانشجو پرداختند.»

از مهم‌ترین نتایج این تغییرات از نظر سعید پیوندی، افت شدید سطح علمی مدیران جمهوری اسلامی طی دو دهه اخیر بوده است: «مدیرانی مثل سعید جلیلی که مسوولیت دور قبلی مذاکرات هسته‌ای در دولت احمدی‌نژاد را بر عهده داشت یا بسیاری از وزرای دولت ابراهیم رئیسی، از جمله وزیر امور خارجه، از افرادی هستند که در دانشگاه امام صادق تحصیل کرده‌اند و به جای علم روز، ایدئولوژی حکومتی به آن‌ها ارایه شده است.»

سعید پیوندی با اشاره به تاسیس مدارس «فرهنگ» برای دانش‌آموزان علوم انسانی در تهران از سوی غلامعلی حداد عادل، رییس شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها، می‌گوید جمهوری اسلامی از طرف دیگر قصد داشت با تربیت دانش‌آموزان نخبه در این مدارس، آن‌ها را برای تبدیل شدن به دانشجویان «ذوب شده در ولایت» در مرحله دانشگاه تربیت کند که این کار هم بی‌فایده بود.

او با نام بردن از متفکرانی مثل «عبدالکریم سروش» و «رضا داوری اردکانی» که در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب به آموزش ایدئولوژیک در دانشگاه‌ها معتقدند بودند، می‌گوید همین افراد امروز به سرآمدان مخالفت با این جریان تبدیل شده‌اند. زیرا این خاصیت پویایی در نظریات علوم انسانی است که با حقیقت مطلق مذهب هم‌خوان نیست.

برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱