از پای افکندن «اسب تروآ»ی رژيم!


مقداد عسکريان

چهل دو سال پيش، در نيمهء قرن بيستم و در ۱۷دی سال ۱۳۵۶، روزنامهء اطلاعات مقاله ای به قلم رشیدی مطلق منتشر کرد که تا امروز ملتی گرفتار نتايج آن است. «ایران و استعمار سرخ و سیاه » سر تیتر این مقاله بود. بسیاری از انقلابیون آن زمان منتشر شدن این مقاله در آن زمان را به مثابه کبریتی در انبار باروت دانسته و سرتاسر آن مقاله را توهین به یک مرجع تقلید شیعیان و در نتیجه توهین به اسلام می نامیدند. دو روز بعد هم مسئلهء شلوغی ۱۹ دی در قم و حوادث آن روز اتفاق می افتد. یک سال بعد هم پادشاه اعلام می‌کند که «صدای انقلاب شما را شنیدم» و در ۲۶ دی سال ۵۷ ایران را برای هميشه ترک می‌کند.
آيا در دنیای امروز، در پايان دومين دههء قرن بیست و یکم، در عصر آی فون و انفجار اطلاعات، بايد منتظر شد تا رژيم حاکم بر کشورمان هم دست به استفاده از يک رشيدی مطلق ديگر و انتشار مقاله ای عليه کسی در اپوزيسيون بزند تا قيامی گسترنده شکل بگيرد و کل نظام را به زباله دان تاريخ بياندازد؟ و يا از آنجا که رژيم کنونی، برای مبارزه با اپوزيسیون انحلال طلب، از وسيله ای همچون ترفند «اسب تروآ»ی افسانه ای دنیای باستان استفاده می کند، اپوزيسيون نيز نيارمند آن است که برای خنثی کردن اين ترفند به پادزهری مناسب تر و روز آمد شده تر بیانديشيد؟
توضیح می دهم: یک سیستم کامپیوتری، با برنامه هائی اصلی کار می‌کند که اگر اختلالی در یکی از این برنامه ها یا نرم افزار ها ایجاد شود کل سیستم دچار مشکل می‌شود،.یکی از این اختلالات می تواند بوسیله نرم افزاری صورت گيرد که از اصل برای ویرانگری تهیه شده است و به همین دلیل آن را در انگلیسی «ویروس» و یا در فارسی «بد افزار» می خوانند. برای کاربری که فقط از کامپیوتر استفاده می‌کند و درگير چند و‌چون کار کردن کامپیوتر نیست، پیدا کردن اینگونه بد افزارها کار مشکلی است و به همین خاطر کامپیوتر را به یک متخصص می دهند تا آن را از وجود بد افزارهای رخنه کرده در آن پاک کند. حال اگر اپوزیسیون حکومت اسلامی را مشابه یک کامپیوتر بدانیم آنوقت متوجه بد افزارهای بسیاری می شویم که از جانب حکومت ارسال شده و با رخنه کردن در آن، به ایجاد اختلال در هماهنگی اعضای آن می‌پردارند.
اگر مقالهء احمد رشیدی مطلق را – که می خواست مانند بد افزارهای کنونی عليه اپوزيسيون آن زمان عمل کند – به یاد بیاوریم می بينيم که چنان بدافزاری در زمان خود عملکردی کاملاً وارونه داشته و خشم گروه بزرگی از مردم را برانگیخته و حوادثی را موجب شده است که طی دو سال به انحلال رژيم گذشته انجاميده است. . به اين ترتيب، متوجه می شويم که «آن بد افزار» نه تنها به ضرر انقلاب عمل نکرده بلکه بجای تثبيت رژيم سابق موجب انحلال آن شده است.
حال آنکه رژيم اسلامی کنونی توانسته است از بد افرارهائی امروزی استفاده کند که دقيقاً کار را به پريشانی اپوزيسيون کشانده است. يعنی، حکومت اسلامی، با تجربهء ۱۹ دی در قم و بر عکس کردن آنچه برای خمینی اتفاق افتاد، چهل سال است که در مسیر محکم کردن پایه های قدرت خود گام بر می دارد و می داند که هرچه مخالفان خود در داخل یا خارج را فاسد و بی فایده نشان بدهد اقبال مردم به آنها کمتر و کمتر می‌شود. در واقع، این کار دقیقا همانی است که «بدافزارهای گمنام امام» پیگیری آن هستند.
مثلاً، هر زمان که جرقه ای در اپوزیسیون خارج ار کشور زده می‌شود و بوی خوش امیدواری به مشام ایران دوستان می‌رسد، این بدافزارهای گمنام ولی آشنا به وضعيت اختلال ایجاد کردن در یک پارچگی اپوزیسیون را هدف کار خود قرار می دهند. بعضی از این ویروس ها حتی چنان برنامه ريزی شده اند که، با هماهنگی ویروس های دیگر، بتوانند نه حکومت بلکه اپوزیسیون را از کار بیاندازند!
خوشبختانه اکنون دريچهء اميد تازه ای بر اپوزيسيون گشوده شده و در برابر بد افزارهای رژيم يک آنتی ويروس قوی پای به ميدان نهاده است که نامش «گفتمان سکولار دموکراسی» است. جبههء متحد سکولار دموکرات‌ها، با پای فشاری به اصول اولیهء خود، اکنون به چنين آنتی ویروس کارآمدی مجهز است و اگر پیوستن شخصیت ها و گروه های سکولار دموکرات به چنين جبهه ای و ايجاد یک آلترناتیو سکولار و‌ دموکرات می تواند تبديل به سد محکمی در برابر خرابکاری های حکومت شده و «اسب تروا»ی آن را، پيش از آنکه خسارتی بزند، از پای در آورد.
۱۵ خرداد ۱۳۹۸ – ۵ ژوئن ۲۰۱۹