خوزستان بدون آب و مدفون زیر خاک

رقیه رضائی
مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات دولتی و بانک‌ها، باز هم در استان خوزستان تعطیل شده‌اند. دلیل این تعطیلی هم «هجوم گردوخاک» و «شدت گرفتن آلودگی هوا» عنوان شده است. برخی منابع گفته‌اند که شاخص آلودگی در اهواز و شوش، به بیش از ۴۰۰۰ رسیده است و این یعنی در هوا، بیش از ۲۵ برابر حد مجاز، ذرات ریز معلق وجود دارد. همزمان، یک مقام وزارت نیروی ایران اعلام کرده که حجم آب پشت سد کرخه، جوابگوی نیازهای آشامیدنی ساکنان این منطقه هم نیست و حتی با وجود آبی که پشتوانه ذخیره سد است، تا آذر ماه این آب ته خواهد کشید.

دو بحران گرد و خاک و بی‌آبی در ایران جدید نیستند، اما کارشناسان می‌گویند که شدت این دو بحران ناشی از فعالیت‌های انسانی و عمدتا به دلیل مداخله‌های محیط زیستی حکومت، به ویژه در سدسازی، افزایش یافته است.

آلودگی هوای اهواز و سایر شهرهای خوزستان چقدر جدی است؟ چرا کارشناسان می‌گویند که باید همین امروز جلوی سدسازی‌های بیشتر گرفته شود و همین اندک آب ذخیره شده پشت سدها نیز به بستر خشک رودخانه‌ها و تالاب ها بازگردد؟ برای پاسخ به این سوالات با «نیک‌آهنگ کوثر»، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه آب که ساکن امریکاست، گفت‌وگو کرده‌ایم.


وضعیت خوزستان چگونه است؟

در ساعات منتهی به صبح روز دوشنبه، ۱۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱، برخی رسانه‌های ایران اعلام کردند که آلودگی هوای شهرهای مختلف خوزستان، رکورد زده است. سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، شاخص میزان گردوغبار در شهرستان آبادان را ۱۹۳۲، اهواز ۳۷۸۵، بندرامام خمینی ۳۷۱۴،‌ سوسنگرد ۲۱۱۰، شوش ۴۰۱۰، شوشتر ۲۲۹۸ و خرمشهر را ۲۳۷۴ اعلام کرد. این در حالی است که بنا بر داده‌های مورد تایید همین سازمان، میزان گرد و غبار معلق در هوا، در سطح مجاز، ۱۵۰ میکرون در هر متر مکعب است.

یک مقایسه جزیی نشان می‌دهد که آلودگی کنونی هوای اهواز، نزدیک به ۸ برابر آلودگی هوای سه هفته پیش تهران است که شاخص آلودگی آن را ۵۰۰، اعلام کرده بودند. زنگ خطری که آن زمان اعلام شد منشایی خارج از مرزهای ایران دارد و حالا نیز با تعابیری مانند «هجوم گرد و خاک» از آن یاد می‌شود.

در حالی‌که در مورد بحران آلودگی هوای تهران، یک مقام سازمان هواشناسی کشور، همان زمان اعلام کرده بود که این وضعیت در خوش‌بینانه ترین حالت تا مرداد ماه ادامه خواهد یافت، در مورد خوزستان اصولا افق روشنی وجود ندارد.

در خوزستان، موضوع بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. چند روز قبل از اعلام خبر تعطیلی استان خوزستان به‌خاطر بحران گرد و خاک، رییس حوضه آبریز کرخه در وزارت نیرو، اعلام کرده بود که آب پشت سد کرخه، به بحرانی‌ترین حد خود از زمان آغاز بهره‌برداری از این سد رسیده است. «شاپور رجائی»، در گفت‌وگو با خبرگزاری دولت، «ایرنا»، به وضوح گفته بود که آب پشت این سد که قرار بود یکی از بزرگ‌ترین سد‌های خاکی جهان و بزرگ‌ترین سد خاکی خاورمیانه باشد، حتی تا آذرماه نیز برای آب آشامیدنی مردم ساکن این منطقه، کفایت نمی‌کند، چه برسد به حق‌آبه محیط زیست یا مصارف کشاورزی و دامداری.

او تلویحا نیز گفته بود که این حجم آب، خوش‌بینانه محاسبه شده و شامل نه فقط آب مفید پشت سد، بلکه حتی ذخیره آبی که پشتوانه خود سد نیز هست، عنوان شده است.

تصاویری که شهروندان از هوای این روزهای خوزستان در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند نیز، از آلودگی جدید هوای این منطقه حکایت دارد. برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی این هوا را «آخرالزمانی» توصیف کرده‌اند. برخی دیگر نیز بر غیرقابل زیست شدن شهرهای خوزستان تاکید داشته‌ و علنا می‌گویند که دیگر نمی‌توانند نفس بکشند.

آلودگی هوا و بی‌آبی در خوزستان چقدر جدی است؟

«نیک‌آهنگ کوثر»، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه آب که دهه‌هاست درباره در زمینه مدیریت آب در ایران می‌نویسد، می‌گوید که خطر این آلودگی‌، خیلی جدی است.

او با اشاره به خطر این آلودگی برای سلامت افراد، توضیح می‌دهد: «این آلودگی جدی است؛ زیرا ذرات بسیار ریزی که در حال حاضر در هوا وجود دارند، وارد سیستم تنفسی انسان‌ها می‌شوند و آثار بیماری‌زای بلندمدت و کوتاه‌مدت بسیاری خواهند داشت. مردم همان‌طوری که برای کرونا ماسک می‌زنند، باید برای این آلودگی هم بزنند، چون در غیر این صورت، حتما سیستم تنفسی آن‌ها درگیر می‌شود.»

نیک‌آهنگ کوثر ادامه می‌دهد: «خیلی از این ذرات، تیز و لبه‌دار هستند که می‌توانند آسیب‌هایی به دستگاه تنفس بزنند و چنانچه این ذرات، از حد مشخصی هم ریزتر باشند، می‌توانند وارد جریان خون شده و آن‌جا هم دردسرساز شوند.»

اشاره این فعال و روزنامه‌نگار حوزه محیط زیست به منشا این ذرات گرد و غبار است که عموما از بستر خشک رودخانه‌ها بلند می‌شوند و بنابراین، در واقع همان رسوبات صدها ساله رودخانه‌ها هستند که از بالادست با جریان آب دچار فرسایش شده و به نقاط پست‌تر، مانند جلگه خوزستان حمل شده‌اند.

او در این‌باره توضیح می‌دهد: «هر جایی که سطح زمین خشک باشد و ذرات ریزی به‌اندازه کمتر از ۲۰ میکرون باشند، با جریان قوی هوا، این ذرات ریز بلند می‌شوند و تا مدت‌ها در هوا معلق می‌مانند تا زمانی‌که شرایط رسوب مجدد برای‌شان مهیا شود.»

بنا به گفته این پژوهشگر حوزه آب، وقتی سطح تالاب مرطوب نباشد، مانند آن‌چه هم‌اکنون در تالاب هورالعظیم رخ‌ داده، «قدرت جریان هوا، بیشتر از میزان مقاومت و چسبندگی این ذرات است و به همین‌دلیل، در نهایت ذرات از سطح خشک خاک بلند می‌شوند و در هوا می‌مانند.»

کوثر با تاکید بر این‌که بسیاری از این ذرات رسی هستند، نیز به ایران‌وایر می‌گوید: «ذرات رس بسیار ریزند و تا مدت‌های طولانی در هوا می‌مانند و به راحتی از یک منطقه به منطقه دیگر جابه‌جا می‌شوند. همین هم باعث می‌شود که ما انسان‌ها، این ذرات ریز را تنفس کنیم.»

مقصر این وضعیت کیست؟

همزمان با انتشار خبر آلودگی هوای خوزستان، رسانه‌های ایران از طوفان گرد و خاک در عراق نیز خبر داده‌ و تاکید کرده‌اند که گرد و خاک از عراق شروع شده است. شبکه خبری العالم، متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، ضمن اعلام این خبر به لغو شدن پروازهای فرودگاه‌های بغداد و نجف در عراق پرداخته است.

اما، به باور نیک‌آهنگ کوثر، اگرچه منشا بخشی از این ذرات از مناطق شمال آفریقا، عراق و سوریه است، ولی بخشی از آن نیز از خوزستان ایران بلند می‌شود و بنابراین، پروژه‌های سدسازی دولت‌های مختلف در جمهوری اسلامی در تشدید این شرایط نقش داشته است.

آن‌گونه که این پژوهشگر حوزه آب درباره بحرانی شدن حجم آب پشت سد کرخه نیز می‌گوید: «رود کرخه، آب کوه‌های زاگرس را به تالاب هورالعظیم می‌رساند. حالا با وجود سدهای بسیار در مسیر این رود، آب ورودی به هورالعظیم نیز به شدت کاهش یافته و در آینده نیز این روند ادامه خواهد داشت.»

نیک‌آهنگ کوثر به ساخت سدهای «معشوره» بر رود «کشکان» در لرستان و سد «سیمره» که بر رود سیمره در استان ایلام در حال ساخت است نیز اشاره کرده و می‌گوید: «هر دو این سدها بر رودهایی ساخته شده‌اند که آب را به کرخه می‌رساند. بهره‌برداری از این سدها و همچنین کاهش بارش برف در زاگرس که نتیجه تغییرات اقلیمی است، ورودی آب به کرخه را کاهش داده است. بنابراین، تمام محاسباتی که بر اساس آن سدها را ساخته‌اند، اشتباه از آب در آمده و این سدها دیگر کاربری ندارند. در واقع، اغلب این سدها تبدیل شده‌اند به بودجه‌های کلانی که صرف تخریب محیط زیست شده‌اند.»

اشاره نیک‌آهنگ کوثر به پروژه‌های سدسازی عظیمی است که با هدف کنترل و به‌کار بردن آبی که وارد جلگه خوزستان می‌شد، آن را به مناطق مرکزی ایران که خشک‌تر هستند، منتقل کرده و زمین‌های این مناطق را قابل کشت کنند.

همین پروژه‌ها در چند دهه اخیر، دست در دست خشک‌تر شدن اقلیم ایران گذاشته و منجر به خشکیدگی بخش‌های وسیعی از استان خوزستان و به‌ویژه تالاب هورالعظیم شده‌اند. این موضوع در روزهای پایانی تیرماه و اوایل مردادماه سال گذشته، عده زیادی از شهروندان عرب اهوازی و سایر شهروندان اهل خوزستان را که در اثر خشکیدگی تالاب هورالعظیم، کشاورزی، دامداری و نهایتا معیشت آن‌ها به‌ خطر افتاده، به خیابان‌ها کشاند. بنا بر گزارش‌های سازمان‌های حقوق‌بشری از جمله عفو بین‌الملل، دست‌کم ۸ نفر از معترضان، در آن چند روز به ضرب گلوله‌های جنگی و ساچمه‌ای نیروهای امنیتی کشته شدند. حمله به شهروندان معترض در حالی صورت گرفت که این اعتراضات به‌شکل مسالمت‌آمیز و در پی مطالبه حفظ منابع آبی خوزستان بود. در مسالمت‌آمیز بودن این حرکت همین بس که که صدای زن عربی که به ماموران امنیتی می‌گفت، «مظاهرات سلمیه، چرا تیر می‌اندازی؟!»، به نماد این اعتراضات و سرکوب معترضان در خوزستان، به ویژه شهروندان عرب اهوازی، بدل شده بود.

اما آن‌گونه که نیک‌آهنگ کوثر می‌گوید، مخرب بودن پروژه‌های سدسازی جمهوری اسلامی، موضوعی نبوده و نیست که مقامات این نظام سیاسی از آن بی‌اطلاع باشند. این روزنامه‌نگار حوزه آب و محیط‌ زیست، با اشاره به این‌که خود او از دهه ۱۳۷۰، در نقد این موضوع دست به قلم برده و به همین‌خاطر نیز به دفتر «محمد خاتمی»، رییس‌جمهور وقت دعوت شده بوده، می‌گوید: «سال ۸۰، در جلسه‌ای که در دفتر سیدمحمد خاتمی بود، تاکید کردم که زیاده‌روی در سدسازی و تلاش فقط برای مدیریت آب‌های سطحی و نادیده گرفتن تاثیر آن بر آب‌های زیرزمینی، ما را به سرنوشت بدی دچار می‌کند.»

او که سال‌ها در زمینه آب‌‌خوان‌داری به عنوان روشی برای حل بحران کم‌آبی ایران، کار کرده، توضیح می‌دهد: «سیاست‌مداران آن زمان، به آثار مخرب سدسازی، به هیچ‌ عنوان توجه نداشتند. در واقع، این سدسازی‌ها فاقد ارزیابی محیط زیستی مناسب و مستدل بود و فقط توجیه می‌شد که اگر این سد ساخته شود، می‌تواند برای پروژه‌های کشاورزی آب ببرد، برق تولید کند و منظره تفریحی خوبی هم درست می‌کند.»

کوثر در ادامه به «پوپولیستی» یا مردم‌فریبانه بودن انگیزه مقامات جمهوری اسلامی تاکید کرده و به ایران‌وایر می‌گوید: «گمان می‌کردند که این پروژه‌ها باعث می‌شود مردم فکر کنند حکومت برنامه‌ای برای مدیریت آب دارد و آن‌ها را راضی نگه می‌دارند. بنابراین، بیشتر، قضیه پوپولیستی بود تا این‌که بحث احداث زیرساخت‌های منطقی باشد.»

این پژوهشگر حوزه آب، همچنین به اثرات اقدامات حکومت بر بی‌کفیت شدن خاک جلگه خوزستان اشاره کرده و می‌افزاید: «در جنوب‌غرب ایران، سدهای زیادی ساخته شده و به این شکل، مانع ورود آبی شدند که به‌طور طبیعی به جلگه خوزستان می‌رسید. این آب با خودش مواد معدنی و آلی زیادی را می‌آورد که حالا دیگر نمی‌آورد.»

او در ادامه نیز توضیح می‌دهد: «متاسفانه آبی که پشت سدها جمع شده بود نیز برای کشاورزی ناپایدار استفاده شد. بخشی از این آب، صرف شلتوک‌کاری شد که مناسب شرایط خوزستان نبود! آب کارون یا دز، صرف کشت محصولاتی شد که بسیار آب‌بر بودند. علاوه بر این، بخشی از آب هم صرف طرح توسعه هفت‌تپه شد که به آن انتقادات زیادی وارد است. از هر جهتی که نگاه کنیم، به اسم خودکفایی، بزرگ‌ترین آسیب‌ها به محیط زیست و نهایتا به مردم خوزستان وارد شد.»

این فعال محیط زیست در پایان به پیشروی آب شور خلیج فارس در مناطق جنوبی استان خوزستان در بستر خشک رودها، اشاره کرده و می‌گوید: «الان به‌خاطر آبی که از رودهای منتهی به خلیج فارس کسر می‌شود، آب خلیج فارس پیشروی کرده در محدوده رودخانه و این باعث می‌شود که آب‌های زیرزمینی هم شورتر شوند و زندگی مردم مناطق جنوبی خوزستان بیشتر از این‌که هست هم سخت‌تر شود.»

برگرفته از سایت ایران وایر، ۳ مه ۲۰۲۲