احمد علوی
(اقتصاددان و استاد دانشگاههای سوئد)
نگاهی به سیل های اخیر ایران از منظر مدیریت ریسک و بحران
مقدمه
به دنبال جاری شدن سیل در برخی از شهرهای ایران، شماری از شهروندان کشته یا ناپدید شدند. هنوز زود است که بتوان از خسارتی جانی و مالی که سیل به شهروندان زد – سخن گفت. با کاهش سیل و خوابیدن سرو صدای مربوطه، اینک رخدادهای مربوط به سیل، دلایل و عوامل و ناکارآمدی های مدیریت و سازمان های حکومتی در مدیریت به تدریج فراموشی سپرده می شود.
اما در آینده این ناکارآمدی مجددا خود را به نمایش خواهد گذاشت. چه ناکارآمدی دستگاه های مدیریت ریسک و مدیریت بحران در ایران ساختاری است با اقدامات اندک اداری ترمیم نخواهد شد. لازمه هر تحولی اساسی در مدیریت ریسک و بحران در ایران، سرمایه گذاری انبوه بروی مدیریت، سازمان، آموزش عمومی و همچنین همکاری بین المللی با موسسات جهانی است.
سانحه زدگی جامعه ایران
نمی توان انکار کرد که نشانه های بسیاری وجود دارد که سانحه زدگی جامعه ایران را تایید می کند. چه سوانح تکرارپذیر در سطوح گوناگون فردی، گروهی و اجتماعی به واقعی ملموسی در زندگی روزمره شهروندان ایران تبدیل شده است. فروریختن ساختمان متروپل – که یادآور آتش سوزی در ساختمان پلاسکو در تهران است – یکی از تازه ترین و بزرگترین این سوانح بشمار می آید.
شاخص بالای تصادفهای جادهای و هوایی در ایران و اخیرا واژگون شدن قطار یزد مشهد، نمونه های دیگری از سوانح بشمار می آید. در همین راستا باید از زلزله کرمانشاه و سیل سال ۱۳۹۸ یاد کرد که بطور مکرر جلوههایی از «مدیریت هیئتی» و همچنین «ناکارآمدی» و «آماتور» بودن نهادهای حکومتی و دولتی را به نمایش گذاشت.
هر چند در چارچوب حاکمیت فعلی پیدایش سوانح غالبا به افراد نسبت داده میشود و بر پیگیری قضایی پس از سوانح تاکید میشود. چنین امری بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته و پیداکردن یک قربانی برای لاپوشانی دلیل اصلی سوانح است. پژوهشهای علمی اما چیز دیگری می گوید. سوانح محصول شرایط اجتماعی و مدیریتی است و نقش فرد در آن بسیار محدود است. پیگری قضایی هم نمی تواند مانع تکرار سوانح شود.
مدیریت ریسک و بحران به مثابه یکی از اجزاء رفاه عمومی و کالای عمومی
مدیریت ریسک و بحران با یک گزاره آغاز میشود: هیچ سانحهای، بدون مقدمه و ناگهانی نیست. چه سوانح در خلاء بوجود نمی آید و اسباب و عوامل پیدایش آن پیش از حادثه وجود داشته و البته قابل شناسایی، پیش بینی و البته تا حد بسیاری قابل پیشگیری است. حتی مدیریت پساسانحه – در فرایند بحران – نیز کم یا بیش شناخته شده است.
در همین راستا، گفته میشود افزایش سوانح پدیدهای تصادفی و ناگهانی نیست و معلول ناکارآمدی مدیریت ریسک است. ناکارآمدی مدیریت ریسک و بحران دلیل افزایش سوانح است که خود فرآیندی پیچیده و در مدیت طولانی فراهم میآید. البته کاهش سوانح در جوامع پیشرفته نیز نه تصادفی است و ناگهانی نیست بلکه محصول تلاشی فراگیر و پیوسته در بهبود مدیریت ریسک و سازوکارهای وابسته به آن است.
ریسک ها و بحرانها پر شمار البته گوناگون هستند. ریسک های فیزیکی مانند فروپاشی ساختمان، از ملموس ترین آنهاست اما در کنار آن ریسک بی شمار دیگری نظیر ریسک بیماری، ریسک بیکاری، ریسک مالی، ریسک اعتباری، ریسک حقوقی، ریسک اقتصادی، ریسک سیاسی هم وجود دارند که نیازمند مدیریت هستند. دامنه مدیریت ریسک امنیت ملی را هم در بر میگیرد. بنابراین یک حاکمیت با مدیریت ریسک کارآمد البته دارای امنیت کارآمد و پایدار بیشتر نسبت به سایر حاکمیت هاست.
مدیریت ریسک مستلزم سرمایه گذاری بلند مدت بروی پژوهش، آموزش تخصصی، آموزش عمومی شهروندان، سازماندهی، مدیریت، تکنولوژی و تجهیزات است. چنین امری مستلزم بکارگیری منابع اقتصادی و مدیریتی و انسانی در راستای بهبود مدیریت ریسک است و البته با رانتبری و رانتخواری سازگاری ندارد. مدیریت کارآمد ریسک شامل تامین اجتماعی و بیمه های عمومی و خصوصی هست بنابراین یکی از اجزاء رفاه عمومی بوده و کالای عمومی تلقی میشود.
اقدامات پیشبینانه و پیشگیرانه مقدم بر هرچیزی
اقدامات پیشبینانه و پیشگیرانه مدیریت ریسک میبایست نظاممند، جامع و پیوسته و پایدار و سازمانی باشد. در غیر این صورت کارآمد نخواهد بود. بنا به یکی دیگر از انگاره های مدیریت ریسک فرایند مدیریت ریسک فرایندی پایاست و هیچگاه آغاز و پایانی ندارد و همیشه ادامه داشته و گسترش می یابد.
در چارچوب همین فرایند است که توانایی مدیریت همه افراد و گروههایی که به نحوی با ریسک سوانح ارتباط دارند ارتقا مییابد. سرمایه انسانی یا همین دانش انباشته مدیریت ریسک از عوامل مهم کاهش سوانح است. بنابراین ناکارآمدی مدیریت ریسک یک امر سازمانی و اجتماعی است و نباید آن را تنها به امری فردی تقلیل داد.
بنا به یکی از انگاره های اصلی مدیریت ریسک و بحران جمع کل هزینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیشگیری از سوانح کمتر از هزینههای پس از وقوع سوانح است. به همین دلیل است که بنگاهای بزرگ و معتبر جهانی دارای یک بخش با نام مدیریت ریسک هستند. چه بقای و رشد این موسسات وابسته به کارآمدی مدیریت ریسک است. همچنین موسسات با مدیریت کارآمد ریسک از شفافیت، پاسخگویی و در نتیجه ارزش بالاتری در بازارهای سهام برخورداند. چه عدم شفافیت و ناپاسخگویی به معنای پنهان بودن تنگناها و ریسک های آن بنگاه است و در نتیجه ارزش آن موسسه و سهام آن را کاهش میدهد.
بنابراین کارآمدی مدیریت ریسک و بحران به یک معنا دلیل افزایش ارزش بنگاه و سهام آن در بازار اوراق بهادار هم هست. در همین راستا، دولتها و کشورهای که از کارآمد برخوردار هستند، از منظر موسسات اعتبار سنجی، کارآمدی مدیریت ریسک و بحران به معنای سهولت دریافت وام و با بهره پایین تری هستند. دلیل این امر هم روشن است، شفافیت و پاسخگویی ارزش داراییهای یک بنگاه و یا کشور را افزایش داده، و با افزایش اعتبار اقتصادی، سرمایه گذاران و وام دهندگان، نیز با کاهش احساس خطر، تمایل بیشتری برای همکاری نشان میدهند.
در عرصه مدیریت ریسک، تحقق شرایط معینی را برای کاهش ریسک لازم میدانند؛ از آن جمله است شفافیت و پاسخگویی نهادها و دولتها و موسسات. وجود گسترده سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی و رسانههای مستقل و پرنفوذ از دیگر شرط های کاهش ریسک و بحران هستند. چه جامعه مدنی و رسانههای مستقل و نفوذ به عنوان نهادهای ناظر بر سیاستگذاران و بازیگران سیاسی و اقتصادی به شفافیت و پاسخگویی آنها بخصوص در زمینه مدیریت ریسک و بحران کمک میکنند.
بنابراین یکی از راهکارهای کارآمدی مدیریت بحران نظارت مستقیم نهادهای مردم نهاد و جامعه مدنی بر نهادهای قدرت و ثروت است. در فقدان چنین شرایط افزایش و گسترش سوانح البته شگفتآور نیست.
برگفته ای از سایت ایران امروز،۷ اگوست ۲۰۲۲