فرشید آقازاده
یکی از عواملی که زندگی معمولی را برای مردم ممکن میکند، این است که تا جایی که امکان دارد از خشونتها، تعصبها و خودمداری ها کم بشود.
خودمداری هایی که اغلب از تسلط ایدئولوژیها و مکاتب مذهبی و غیرمذهبی و ضد مذهبی گوناگون ناشی می شوند. این مکاتب با مغزشویی افراد و قراردادن شان در گروه های عقیدتی بسته، آنها را تا حد براندازی طرف مقابلشان آماده جنگیدن می کند.
این در حالی است که جامعه به طور طبیعی از افراد و گروههای گوناگونی به وجود می آید و تکتک مردمان یک جامعه برای اینکه بتوانند زندگی بی دردسری داشته باشند، باید تفاوت دیگران با خودشان را بپذیرند، یا اینکه که لااقل تحمل کنند. در اصطلاح امروز به این تحمل «رواداری» گفته می شود. رواداری یعنی پذیرش دیگران با تمام تفاوت هایشان و کوشش برای همزیستی با آنها. از ایام کهن تاریخ دو مفهوم فلسفی «خود» و «دیگری» همیشه موضوع مباحث معمول فلسفه بوده و از جمله سرچشمههای برخورد این دو مفهوم با هم، می شود به این موارد اشاره کرد: نژاد، جهانبینی، مذهب، قومیت، باورهای سیاسی، ملیت، جنسیت، گرایش جنسی، موقعیت اقتصادی، سن و توانایی فکری و جسمی. این تفاوتها وقتی که خود یا دیگری به قدرت دست پیدا کنند، باعث قطبی شدن جامعه و آغاز درگیریها میشود. به عبارت دیگر «درک از خود» منجر به آگاهی از «غیرخود» می شود. غیرخودی که احتمالاً مثل ما فکر نمیکند و دنیا را از دریچه جهانبینی خاص خودش میبیند و اگر این دوگانگی بوسیله تمهیداتی قابل تحمل نشود، کار به برخورد می کشد. توجه کنید که این تفاوت در جهان بینی ما را به بحث در باره مفهوم «حقیقت» می کشاند.
همه میدانیم که هر کس با عینک باورهای خودش حقیقت را تعریف میکند و در نتیجه میشود گفت که حقیقت یک امر نسبی است. به بیان دیگر روش مشاهده و استدلال و قضاوت در مورد مسائل مختلف، شدیداً بر اساس باور داشتن به مجموعه ای از مفاهیم اولیه قراردادی شکل میگیرد و طبعاً حقیقت هم نمیتواند برای همه افراد جامعه یکسان باشد و بدین صورت تنها چیزی که بر حق است، تصدیق وجود تفاوت و تنوع عقاید و قضاوت ها است. به قول «ولتر» فیلسوف فرانسوی، رواداری پیامد انسانیت است و انسانیت به دست نمی آید جز در پرتو آگاهی بر تفاوت ها و نیز پذیرش آنها. طبیعت انسان مملو از خطا و کاستی است. و تنها انسان آگاه است که با درک خطامندی که به آن مبتلاست به این نتیجه میرسد که نباید در قضاوت به دیگران سخت گیری کند. این منطق پایه وجود حق متفاوت بودن در یک فرهنگ غیر ایدئولوژیک و سکولار است. منطقی که با وضوح به یکسان انگاشتن افراد جامعه در نظامهای تمامیتخواه و ایدئولوژیک همخوانی ندارد. در عین حال حقانیت تنوع آرا خود به خود ایجاب میکند که افراد جامعه با وجود تفاوتهای هویتی شان حدی از احترام و ملاحظه باهم را در چارچوب قانون حفظ کنند و همین رواداری و احترام گذاشتن به حقوق دیگران، از اصول و پایه های اخلاقی در جوامع سکولار است.
تصدیق این حق و همزیستی مسالمتآمیز که در پی آن می آید، فرهنگ گفتگو را میآفریند. فرهنگی که زاینده نتایج متعددی است. از جمله نتایج فرهنگ گفتگو می شود به این موارد اشاره کرد: رسیدن به حدودی از درک مشترک از مفاهیم، احترام متقابل در جهت ارتقای کیفیت همزیستی و پرهیز از تبعیض و پیش داوری. این فرهنگ مستلزم وجود آزادی بیان و حق اظهار و مخالفت سازنده برای همه است. و وقتی از آزادی بیان سخن به میان میآید، آشکار است که فرهنگ رواداری قطعاً سانسور و کنترل افکار را برنمیتابد. به این ترتیب با پلکانی روبرو هستیم که فقط از طریق آن میشود به بام فرهنگ رواداری رسید. این پلکان از فقدان سانسور و آزادی بیان شروع میشود و به امکان گفتگو و تضارب صلح آمیز آرا می رسد و در نتیجه به ارتفاع رواداری میرسد. یادمان باشد که در نظام های حاصل از تسلط ایدئولوژیها که هر کدام فقط یک گونه از جهان بینی را مجاز میدانند، چند گانگی اعتقادی پذیرفته نیست.
متاسفانه در جوامعی که بطور دراز مدت در معرض آسیب های ناشی از سلطه ایدئولوژی های مذهبی و غیرمذهبی بودند، اگر اعتقاد به تنوع آرا مطرح باشد هم، عموماً در سطح نظری باقی میماند و در چنین وضعیتی روند شکلگیری مفهوم حقانیت تنوع افکار، حتی برای قشر آگاهتر جامعه در عمل با روندی کند و درازمدت روبرو میشود. آنچه که رواداری را بیش از همیشه ممکن میکند کنجکاوی و درس آموزی از احوال افراد و گروه های اجتماعی متفاوت است. مطالعه فرهنگ های گوناگون باعث گسترش و عمیقتر شدن درک عمومی از تنوع افکار و آرا و علاوه بر آن تعدیل گرایش های افراطی بین افراد جامعه می شود. یکی از مظاهر مهم رواداری این است که، کار تیمی و گروهی امکانپذیر میشود. پذیرش تنوع افکار باعث نوآوری و خلاقیت در افراد می شود. و از طریق تجمیع مهارت های شخصی، توانایی های جمعی و حل دسته جمعی پیچیدگیها، بازدهی سازمانی را افزایش می دهد. در عین حال باید توجه داشته باشیم که با وجود جنبه های مثبت و سازنده و صلح آمیز گسترش فرهنگ رواداری و تحمل افکار و شیوه های زندگی متفاوت، رواداری بی حد و مرز هم می تواند منجر به انفعال جامعه و افزایش خطر قدرت گرفتن گروههایی بشود که فعالانه اعتقادی به تحمل افکار و فرهنگ متفاوت ندارند. به قول «کارل پوپر» به منظور محافظت از جامعه روادار، جامعه می بایست همواره حق داشته باشد که با مخالفین روادارای، رواداری نداشته باشد. چرا که در غیر اینصورت جامعه روادار خودش را در مقابل دشمنش بی دفاع گذاشته. از آنجایی که در هر جامعهای قانون اساسی مرجع اصلی در قرارداد بین مردم و دولت است و در ایجاد رواداری بین افراد جامعه و دولت نقش اساسی دارد،
اگر این قانون بر بنیاد «سکولار دموکراسی» و با پیش فرض وجود رواداری در نظام سیاسی کشور نوشته شده باشد، در این صورت نهاد دولت، نماینده یک گرایش فرهنگی واحد نخواهد بود و یک معیار فرهنگی حکومتی، که افراد ملزم به رعایت آن باشند، وجود نخواهد داشت. اینطوری نظام سیاسی نخواهد توانست در جدل های ما بین گرایش های مختلف فرهنگی درگیر بشود و طرف یکی را بگیرد. تنها در چنین نظامی است که زندگی آزاد و شکوفنده معمولی امکان پذیر میشود.
ویدیوی کامل این برنامه در لینک زیر: