میلاد آقایی
شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۸
روز به روز نزدیک شدن به پایان جمهوری اسلامی را از هر خبر، نجوا و فریادی درمییابیم و این مایهی شادمانی است. اما به سویی میرویم که اگر برنامه ریزی درستی نداشته باشیم و ناگهان کشور با امور دیوانی و بدون نیروی اداره کننده روبهرو شود، میتواند به رویدادهایی ناخواسته نیز کشیده شود. هفته گذشته در مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران نیز سخنان فراوانی دراین باره به میان آمد. نبود نیروی سکولار دموکرات دارای حقانیت و ماموریت ملی، از جمله سه پیامد ناگوار میتواند به بار بیاورد: رویارویی اجتماعی و آنارشی، کودتا و استیلای نظامیان بر کشور و بالاخره کشمکش قدرت میان غوغاسالاران باشد. همهی این ناگواریها اما با برنامه ریزی و آگاه بودن به روند گذار میتواند روزهای شیرینی باشند که آغاز دموکراسی مدرن را در ایران گرامی به جشن مینشینیم. اما این کار سترگ نیاز به همکاری دو بخش نیروی اجتماعی و سیاسی دارد:
نیروهای سیاسی
اگرچه بیشتر در چند مقاله اندکی پیرامون چگونگی برآیش یک ائتلاف نوشتهام، اما در اینجا به روح جاری در یک همکاری سیاسی میپردازم.
اعتماد
اعتماد هرچند اندک، بنیاد پایداری ائتلاف سکولار دموکراتها و زمینه ساز شریک ماندن در جریان گذار سیاسی آینده است. هرچه باور به دیگر همراهان در ساختار ائتلاف بیشتر باشد، راه به دست آوردن اعتماد همگانی برای آلترناتیو نیز افزایش مییابد.
پیوند پیوسته
پیوندهای فراوان و پیوسته میان مدیران سازمانهای سیاسی در بخشهای گوناگون، جبهه آلترناتیو سکولار دموکرات را همواره آماده تصمیمگیری نگاه میدارد. وجود یک گروه از مدیران از هر حزب و سازمان که برای پیوند و پیوستگی همواره چاره جو و چارهساز باشند و نیز پیوندهای بیرون از ائتلاف را نیز مدیریت کنند و پیگیری نمایند.
همچنین گسترش پیوندها به بخشهای درونی سازمانها با راهبردهایی که از سوی مدیران ائتلاف پیشنهاد میشود، نیروی افزودهای به بار میآورد که در دوران گذار، کلیدی و عملیاتی خواهد بود.
برجستهترین دستاورد پیوندهای پیوسته، دسترسی به اطلاعات و آگاهیهای تازه پیرامون رویدادها است. کسانی که از هر سازمانی به کار گردآوری اطلاعات میپردازند و کانون ائتلاف سکولار دموکراتها که سریع ترین دسترسی را به بیشترین اطلاعات به دست میآورد، میتواند بهترین راهبرد را به پیش ببرد.
رایزنی
سازمانهای سکولار دموکرات درون ائتلاف تا جایی که میتوانند باید از رویکردهای های گوناگون به چالشهای پیش روی بپردازند و بررسی کنند، اما به جای تصمیم گیری، تنها باید به روشن نمودن چهارچوبها پرداخت و پروانه داد تا تاکتیکها و راهبردها پیشروی ائتلاف در یک روند هم اندیشی و رایزنی یافته و پذیرفته شوند. باید یادآور شد که سکولار دموکراتها میتوانند از بخشهای گوناگون این دامنهی گسترده سیاسی باشند اما آگاهی به اینکه هر دو سازمان از دو بخش گوناگونی از جامعه هستند. بنابراین فرهنگ زبانی ناهمسانی دارند و به کار بردن واژگان یکسان، میتواند بار دریافت همانندی نداشته باشد. راه چاره رایزنی آماجمند و دقیق در هر زمانی است.
سازگاری یا سازش
آشکار است که سکولار دموکراتها در چهارچوبهای بنیادین اندیشهی سیاسی بسیار به هم نزدیک هستند و سازگاری فراوانی برای گفتگو و کارهای گسترده دارند، در این موارد برای پیشرفت کار ائتلاف به جای بازگویی سازگاریها باید گستره و کرانمندی کار را روشن نمود تا برداشتهای ناهمسان به ناسازگاری نیانجامد.
اما اگر سازگاری یافته نشد، سازش و کوتاه آمدن از خواستههای کوچک به سود خواستهای بزرگ، چارهساز خواهد بود. در پایان کار نیز نباید بر سر نکات کوچک سخت گیری بیرون از منطق نمود که از کارهای برجستهتر باز نماند. به نگرانیهای دیگران هم بپردازید و یادتان باشد آنها را ندیده نگیرید تا دیگران هم بتوانند سهم خود را از ائتلاف به دست بیاورند. اگر با همهی آنچه گفته شد، نمیخواهید هیچ گونه نرمشی از خودتان نشان دهید، همکاری در ائتلاف را فراموش کنید!
گزینش مردم
همهی آنچه گفته شد بدون گزینش مردم و پشتیبانی از نیروی برگزیده مانند رویای سراب است. مردم باید آگاهانه خواست درست و گزینهی خود را بر سر بگیرند و فریاد بزنند تا حقانیت مورد نیاز برای قدرت سیاسی برگزیده به دست بیاید. پشتیبانی پیوسته مردم و فرستادن بازخورد به مدیران و ایدهپردازان سیاسی است که میتواند جریان ویژهای را با اقبال همگانی روبهرو نماید. بدون پشتیبانی مردم از خواستهای ویژه سیاسی که از سوی سیاستمداران روی میز گذاشته شده است، راه را برای پیروزی میگشاید. اگر چنین چیزی روی ندهد و همهی گروههای سیاسی پس از یک جنگ یا فروپاشی طبیعی حکومت، به سراغ به دست گرفتن قدرت بیایند، از آنجایی که هیچکدام حقانیت و ماموریتی از جانب مردم به دست نیاوردهاند، پس از تلاش برای سهم خواهی، خطرناکترین آنها دیگران را از بازی قدرت کنار میزنند و رویدادهای ناگواری به بار خواهد آمد.
دکتر علیرضا نوریزاده سالهای فراوانی را در این راه از خودش و دیگران تلف کرد، تلاش فراوانی کرد تا به جز مجاهدین، دست همه را در دست هم بگذارد. اگرچه از کاستیهایی که به این رفتارها میرسید، ستبر و چارهساز نبودن گفتمان و اندیشه سیاسی بود، اما امروز هم که با گفتمانهای بالغ و باروری مانند سکولار دموکراسی مدرن، جمهوریت شهری و حکومت مشروطه روبه رو هستیم، مردم نباید فریفتهی بازماندگان در راه مانده از فرقههای گوناگون شوند. همانگونه که در آغاز نوشتار هم آوردم، ماجراجویی همه با هم به خاطر گنگ بودن حقانیتی که میبخشد و همسنگی نیروهای سیاسی درگیر آن از فئودالزاده تا تجزیه طلب و اصلاحطلب، به غوغاسالاری میانجامد که آنارشیستها برندهی آن خواهند بود. خواست بزرگ نیاز به برنامه ریزی و تلاش فراوان دارد و به وارون آن، شعار «اتحاد همه اپوزیسیون با هم» از پندار کرخت برمیخیزد که افسار شتر را به دم الاغ میبندد.
خبرگاه – خبرگزاری حزب سکولار دموکرات ایرانیان