آلترناتيو سکولار دموکرات و دشمنان اش

محمود ابطحی

           در هفته‌ها و روزهای اخیر، افزایش تبليغات برخی باورمندان به و مبلغان فریب «همه با هم» از يک سو، و خطر مهلک موضوع از سوی ديگر، کنشگران آگاه را واداشته است تا، در نوشته‌ها و مصاحبه‌های رادیو تلویزیونی خود، با طرح انتقاد‌های منطقی نسبت به این فریب، کسانی را که از روی ناآگاهی سیاسی در دام آن گرفتار شده‌اند از اين دام برهانند. افرادی هم هستند که الزاما نا‌آگاه نیستند ولی از آنجا که در پی منفعت شخصی یا گروهی کوچک خود هستند، و در رفتار سیاسی به پرنسیب و اخلاق مدرن هم پایبندی ندارند، برای رسیدن به اهداف خود، برخلاف آگاهی نسبی از پی‌آمدهای فاجعه‌آمیز اين فریب برای ملت ایران، همچنان اخلاق سياسی را لگدکوب و این « راه سراسر ضرر به ملت ایران» را مشتاقانه طی می‌کنند.

           این مبلغانِ «همه با هم»، که کارشان را مشابه مبلغان دینی انجام می‌دهند، درست به همان روش، به جای پاسخگویی به انتقاد‌های منطقی طرح شده، با شعبده‌ بازی موضوع‌ها را درهم می‌آمیزند و تلاش می‌کنند مخاطب را بفریبند.

           یکی از نکاتی که آنها تا کنون بدان پاسخ نداده‌اند این است که گروه‌های سیاسی گوناگون تعریف یکسانی از آزادی ندارند، برای برخی از این گروه‌ها، برخلاف سازمان‌های سیاسی باورمند به  سکولار دموکراسی، آزادی از اصول نیست. گروه‌هائی دیگر نيز آزادی را در چارچوب ایدئولوژی خود تعریف کرده و می‌پذیرند. این افراد باید توضیح دهند هنگامی که می‌گویند «آلترناتیو همه با هم، پس از سرنگون کردن حکومت اسلامی، در فضای سیاسی- اجتماعی “آزاد” اهداف این گروه‌ها را به رای ملت می‌گذارند، منظورشان کدام «آزادی» است؟ آن آزادی که کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها تعریف کرده‌اند؟ و یا آنچه مجاهدین می‌خواهند، يعنی گروهی که از سال‌ها پیش برای ایران “آزاد” آینده به زعم خود رئیس‌جمهور تعیین کرده‌اند؟ آیا آزادی را بايد با معیار سلطنت‌ طلبانی که آشکارا عنوان می‌کنند که سلطانی مستبد می‌خواهند، انتظار داشت؟ و براستی وقتی حتی بین این گروه‌های گوناگون بر سر مفهوم آزادی توافقی وجود ندارد چگونه می‌توان آن فضای «آزاد» را ایجاد کرد؟

           در عين حال، این افراد باید توضیح دهندکه وقتی هیچکدام از گروه‌های سیاسی جدی، از هر ایدئولوژی که باشند، به «همه با هم» باور ندارند و حاضر به ائتلاف با دیگر گروه‌ها نیستند، و حتی برای همکاری‌های پروژه‌ای کوچک و موقت نيز هیچ رغبتی از خود نشان نمی‌دهند، با چه سیاست و روشی آنان را برای ورود به ائتلاف متقاعد خواهند کرد؟ همهٔ کنشگران آگاه سیاسی،پس از چهل سال مبارزه‌ء ایرانیان با حکومت، می‌دانند که چنین خواستی عملی نیست. در چنین شرایطی، وقتی بیشتر کنشگران جدی اپوزیسیون، این روزها یکی پس از دیگری تکرار می کنند که با این “نظريه” مخالف هستند و دلایل منطقی خود را هم بیان می دارند، اصرار بر این طرح به چه معناست؟

           آيا هنگامی که سکولار دموکرات های گرد آمده در زير پرچم جنبش سکولارر دموکراسی ايران خواهان ايجاد تنها اردوگاه اپوزیسیونی است که هنوز آلترناتیو خود را به ملت ایران ارائه نکرده است، فریب «همه با هم» جز دشمنی آشکار با این اردوگاه و ایجاد مانع بر سر راه این اپوزیسیون، که بزرگترین حامیان را درون ایران دارد، برای ملت ایران “سود” ديگری دارد؟

           آری، توجه به این نکته که نظريهء «همه با هم»، بخصوص در نزد مخالفان سکولار دموکراسی، دقيقاً بکار دشمنی با سکولار دموکراسی می آيد بسیار مهم است. مثلاً، با توجه به اینکه شاهزاده رضا پهلوی شناخته شده‌ترین شخصیت در اپوزیسیون سکولار دموکرات است، برخی از منتقدان غیر سکولار دموکراتِ «همه با هم» (به خصوص در اردوگاه کمونیست‌ها) تلاش‌ می‌کنند فریب «همه با هم» را به عنوان طرحی در پشتیبانی از شاهزاده رضا پهلوی تعریف کنند. این نسبت نادرست به روشنی نشان می‌دهد نوک پیکان حمله و دشمنی «همه با هم» با اپوزیسیون سکولار دموکراسی است.

           در پایان باید افزود تا زمانی که خطر «همه با هم» کاملا برطرف نشده باشد، بر سکولار دموکرات‌هاست که دست از روشنگری و طرح پرسش‌های منطقی در این خصوص برندارند. 

۲ شهريور ۱۳۹۸ – ۲۴ اگوست  2019