آيا ماجرای مدرسهء علوی تکرار می شود؟

مقداد عسکريان

«شورای مدیریت گذار» چند روز پیش پا به عرصهء اپوزیسیون خارج از کشور گذاشت. همان طور که از نامش پیداست، این شورا برای مدیریت کردن دوران فروپاشی حکومت، و دوران بلافاصله بعد از آن، به وجود آمده و امیدوار  است که در آینده، با ‌جلب اعتماد و پشتیبانی مردم ایران، راه را برای براندازی حکومت اسلامی بازکند.

اين اتفاق زمانی صورت گرفته است که عمر حکومت اسلامی رو به پایان گذاشته و زوال این حکومت امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. البته همه می دانيم که نیروهای مسلح حکومت، مخصوصاً سپاه و زیر مجموعه هایش، نيز همگی باعث اصلی بقای حکومت بوده اند. همچنین، حکومت اسلامی، با پهن کردن سفرهء انقلاب برای خودی ها، و گسترش روزانهء این سفره، همگی مقامات خود را نمک گیر کرده است و اکنون حتی شاهد آنيم که اقوام و آشنایان دور و نزدیک  این مقامات  هم درگیر فساد و جنایات علیه مردم ایران شده‌اند. اما آیا گستردگی و پیچیدگی روابط این افراد با حکومت باعث پایداری آن شده است؟

در غياب يک نيروی مديريتی در اپوزيسيون جواب ان پرسش تا حدودی می‌تواند مثبت باشد. در تازه ترین خبری که از امریکا منتشر شد، نگار قدس کنی، که به اتهام دور زدن تحریم ها  علیه حکومت اسلامی به ۲۷ ماه زندان محکوم شده بود، با توافق احتمالی حکومت و دولت امریکا، به ایران بازگشته است. بابک زنجانی و هزارها نفر دیگر حکومت را در دور زدن تحریم ها کمک می کنند. در نتيجه می توان ديد که تا افرادی این چنین – که کم هم نیستند – آب به آسیاب حکومت می ریزند، حکومت اسلامی پایه های لرزان رژیم خود را تا چند صباحی دیگر حفظ خواهد کرد.

در اين ميان، با توجه به تحولات اخیر در عرصهء سیاسی ایران، در داخل و خارج از کشور، از هر دو جانب حکومت و اپوزیسیون نگرانی هائی وجود دارد مبنی بر اينکه مبادا يک بار ديگر شاهد اتفاقاتی شبيه آنچه در مدرسه علوی رخ داد باشیم؛ مدرسه ای که جان شماری از افراد ایران دوست و ‌وفادار به ایرانی را گرفت که دست شان به خون کسی آلوده نبود و جرم شان فقط داشتن مقامی در نظام قبلی بود. بسیاری از اين فرزندان ایران زمین در بام مدرسه علوی و زندان اوین به طور وحشیانه ای به قتل رسیدند. که یادشان گرامی باد .

اما، براستی، سرنوشت وفاداران کنونی بعد از فروپاشی حکومت اسلامی چه خواهد شد؟

پاسخ را بايد در اين واقعيت جست که در میان این افراد  هستند کسانی که دست شان به خون  آلوده نیست و برای گذراندن زندگی خود و خانواده است که در دستگاه حکومتی مشغول به کار هستند. اينگونه افراد حتماً از وضع موجود ناراضی هستند و شاید در خفا خواستار نابودی این حکومت هستند ولی  شاید ترس از  اعدام‌های فله ای سال ۵۷ و ۵۸ و احتمال تکرار آن بعد از فروپاشی حکومت اسلامی است که اجازهء علنی کردن اعتراضات را به  این افراد را نمی دهد.

از آنجا که با پراکنده کردن افراد وفادار به حکومت از اطراف آن، پایه های حکومت هر لحظه تا زمانی که فروپاشی ممکن شود سست تر خواهد شد، این شورا می‌تواند با افراد داخل ایران در تماس باشد و، با توجه که اکنون تنها تشکیلاتی است که متشکل از طیف های مختلف مخالفان است، این شورا بايد با اعتماد سازی در آن بخش از حکومت که ناراضی هستند اما هنوز دم بر نمی آورند آنها را به عرصه مبارزه و مخالفان حکومت اسلامی بکشاند. فقط در صورت جلب اطمینان این افراد – که کم هم نیستند و بعضاً شغل های حساسی در حکومت دارند، می توان آنها را برای مبارزه ترغیب کرد.

کارمندان بخش‌های اداری سپاه، یا کارمندان دیگر ارگان های حکومت که حقوق ماهیانه شان به اندازهء یک روز در آمد سرداران جانی سپاه هم نیست، نباید در فردای فروپاشی به جرم سپاهی بودن یا حکومتی بودن مورد آزار و اذیت قرار بگیرند یا  اعدام بشوند.

اپوزیسیون باید تضمین  بدهد که دادگاهای عادلانه برپا نموده و حتی نسبت به آنان که دست شان به خون مردم ایران آلوده است با عدالت رفتار خواهند کرد. به عبارت ديگر، نه فقط شورای مدیریت گذار بلکه دیگر بخش های اپوزیسیون نيز که در حال مبارزه با حکومت اسلامی هستند باید بتوانند، با ارایه مستندات و برنامه های خود برای دوران بعد از فروپاشی، این تضمین را بدهند که ماجرای مدرسهء علوی دیگری در کار نخواهد بود.

به امید به این که  دوران گذار بعد از حکومت اسلامی از خون ریزی پاک باشد.

۱۰ مهر ۱۳۹۸ – ۲ اکتبر ۲۰۱۹