از جانب جنبش سکولار دموکراسی ايران
هموطنان شجاع و شرافتمند ایران
اگرچه خيزش کنونی شما عليه گران شدن قيمت بنزين جنبهء اعتراضی دارد اما همه می دانيم که مشکل اصلی کشور ماهيتی سياسی دارد و تا اين مشکل حل نشود ديگر مشکلات ملت ايران نه تنها حل نمی شود بلکه هر دم بر صدمات وارده به شما از جانب اين حکومت سفاک اما ترسيده و آمادهء فرار بيشتر خواهد شد.
شما چهل سال است عليه فريب بزرگی که زندگی شما را به دردناک ترين شکل ممکن تبديل به جهنم کرده جنگيده ايد و خيزش امروز شما نيز قطعاً در تاريخ معاصر ايران بعنوان يک نقطهء عطف مهم در راستای یک آزادی خواهی واقعی ثبت خواهد شد اما پرسش اصلی آن است که چگونه می توان نگذاشت که پايان اين خيزش نيز به همان جائی برسد که خيزش های قبلی شما رسيده است؟
اينکه حرکت شما خودجوش و اعتراضی است نبايد باعث عدم توجه به اين واقعيت شود که شما زمانی به پيروزی خواهيد رسيد که با آگاهی تمام پا به ميدان مبارزه سياسی بگذاريد و اين مبارزه را نه تنها برای براندازی اين حکومت ننگين، که برای تعيين سرنوشت کشور خود در فردای نابودی اين حکومت، سامان دهيد. تنها شما هستيد که می توانيد اين آينده را از ميان خون و آتش به آزادی و رفاه همگانی تبديل کنيد. تنها شما هستيد که می توانيد با سر دادن شعار «آزادی، استقلال، حکومت سکولار» آماج سياسی خود را تعيين کرده و به برآمدن يک رهبری منسجم دموکراسی خواه کمک کنيد.
در عين حال، تجربه نشان داده است که حکومت با تمام توان از پيدايش چهره های رهبری در داخل کشور جلوگيری می کند و شما بدون داشتن نمايندگانی در خارج کشور نمی توانيد صدای خود را به مردم جهان برسانيد، از مردمان جهان آزاد و متمدن کمک بخواهيد و به انسجام تشکيلاتی يک آلترناتيو باورمند به دموکراسی سکولار همت گماريد.
اکنون شما در لحظه ای تاريخی قرار داريد که عقب نشينی از آن شما را به مهلکه و عسرتی بيشتر دچار خواهد کرد و پا فشاری تان برای يافتن راه حلی سیاسی می تواند آينده ای رها شده از اين بدبختی را تضمين کند. اکنون فرصت آن است که جهانيان بدانند شما از ميان گزينه های موجود در طیف مخالفان حکومت اسلامی (از پادشاهی خواهان پيرو شاهزاده رضا پهلوی گرفته تا سازمان مجاهدین، از سازمان های کمونيستی گرفته تا شورای گذار، و از ملی – مذهبی ها گرفته تا سلطنت طلبان) کدام را برای جانشينی اين حکومت انتخاب می کنيد و به چه کس و کسانی مأموريت نمايندگی می دهيد. هر آن گروه و سازمان و حزبی را که فکر می کنید فردای شما را از این وضعیت فلاکت بار رها خواهند کرد، فریاد کنید تا جهانیان بدانند خواست شما چیست. و اگر فکر می کنيد که در ميان اپوزيسيون خارج کشور شخص يا گروه و يا سازمانی می تواند چنين نماينده ای باشد مصرانه بخواهيد که پا به ميدان بگذارد، کنگرهء ملی را سامان دهد و اعضاء دولت در تبعيد را از ميان معتمدين آن کنگره برگزيند. چرا که مشکل اپوزيسيون خارج کشور نداشتن شواهدی برای اثبات اعتماد مردم ايران و فقدان نمايندگی از جانب آنها است. شما از اين موقعيت استثنائی به نفع آيندهء خود و فرزندان تان استفاده کرده و قطار اين خيزش نوين را روی ريل سیاسی و تعيين نمايندگی قرار دهيد.
اين حکومت می خواهد نشان دهد که از شما نمی ترسد و به راحتی می تواند شما را سرکوب کند چرا که می داند شما هنوز پا به ميدان سياسی نگذاشته ايد و نماينده ای که سخنگوی شما باشد و در زير سقف جهان متمدن اعلام کند که شما در پی چه هستيد هنوز تعيين نشده است. مقاومت شما در برابر اين «جسارت ترسیده» تنها زمانی به بار می نشيند که رهبران واقعی خود را وادار کنيد که به ميدان درآيند و اين تنها با نشان دادن اعتماد و اعطای نمايندگی ممکن است.
ما دورافتادگان از وطن برايتان پيروزی و شادمانی و سرافرازی آرزو می کنيم و امکانات اندک خود را در غياب داشتن مأموريت از جانب شما در طبق اخلاص می گذاريم.
جنبش سکولار دموکراسی ايران و مهستان آن
۲۵ آبان ۱۳۹۸ – ۱۶ نوامبر ۲۰۱۹