هممیهنانِ مهربان و دلاورِ من،
خیزشِ دلاورانه، میهنی و حقطلبانهیِ شما در دیماه ۹۶، در قعرِ زمستانِ چهلسالهیِ جهالت و فلاکتِ تحمیلیِ آن، سرفصلِ نوینی بود در تاریخِ معاصرِ ایران. نویدی که پایانِ شبِ سیه نزدیک است و سرزمینِ ما آبستنِ بهاری نو در عمرِ پُر فراز و نشیبش. با خیزشی که به نمادینترین شکلی از گوهرشادِ مشهد آغازشد، تمامِ چارچوبهایِ تحلیلیِ استخوانپوکیده در هم شکسته شدند و چارچوبی نوین جایگزینِ تحلیلهایِ عقیم شد. دیماه ۹۶ میرفت تا در تندبادی از خواستِ برحقِّ شما، طومارِ نظریهپردازانِ شکست و وکلایِ اهریمن را در هم بپیچد.
کمتر از دو سال پس از آن خیزشِ ملی، تهیدستانی که همهچیزشان را ربودهاند، گامبهگام با زنان و جوانان، از کلانشهر و شهر و شهرستان به پا خاستند تا حماسهای نو بیآفرینند. تهرانی به یاریِ شهرستانی رفت، کُرد به کمکِ آذری، خوزستانی به مَدَدِ شیرازی و گیلانی… و بار دیگر در تاریخِ میهن، در سرزمینِ سیاهجامگان و خرّمدینان، بهزادان و بابکان، ایران در خیزشی سراسری، در ایستادگیاش در برابرِ دشمن، با قیامِ خود دوباره ملّی شد، از کران تا کران، از کردستان تا خراسان، از شمال تا جنوب. ترسان و لرزانتر از همیشه، ضحّاکِ زمانه مرگِ خود را در افق میبیند. بیتِ فساد در حالِ فروپاشی است. میرغضبهایش وحشتزدهاند، دزدانش سراسیمه. گرفتار در شنهایِ روان، منزوی در جهان، منفور در ایران، تبهکاران، بیمناکتر از همیشهاند. هیبتِ کاذبِ نظامی که همهچیزش را از دروغ ساخته بود، در کمتر از دو سال، لُخت و نمایان شد، طالِحی فاسِق و عُریان. دروغی که به نام مستضعفان از ایمانِ مردم پیراهنِ عثمان دوخت و کشوری را غصب کرد تا برای بقایِ خود، مستضعفان را به رگبار ببندد. آبانِ ۹۸ ناقوسِ مرگِ تبهکاران را چنان به صدا در آورده که طنینِ آن کماکان در چهارگوشهیِ جهان به گوش میرسد. طنینی که بیشازپیش در اذهانِ سیاستمداران با این پرسش همراه شده که چگونه میتوان برای سقوطِ اجتنابناپذیرِ جمهوریِ اسلامی آماده شد؟
هممیهنانِ عزیزم،
کمتر از دو سالِ پیش در چنین روزهایی، پس از خیزشِ دیماه، در سخنانی خطاب به جامعهیِ مدنیِ ایران، ضمنِ تأکید بر نزدیکبودن و اجتنابناپذیربودنِ روندِ سقوطِ جمهوریِ اسلامی، یادآور شده بودم که چشماندازِ فروپاشیِ نظام و پس از آن، ضرورتِ سازمان دادن به یک اتوریتهیِ نوین را بیش از هر زمانِ دیگری در برابرِ ما ایرانیان گذاشته است: فروپاشیِ یک نظامِ سیاسی به آمادهسازی نیاز دارد.
رهبریِ سیاسیِ چنین اتوریتهیِ بازسازیشدهای است که میتواند گذار به یک نظامِ کارآمد را کمهزینهتر کند. تحتِ رهبریِ سیاسیِ همین اتوریتهیِ نوین است که میتوان در دورانِ گذار به مطالباتِ جامعهی مدنی رسیدگی کرد. “اِکوسیستمِ سیاسیِ مدرن و پایداری” که نزدیک به دو سالِ پیش به آن اشاره کرده بودم، از دلِ همین فرآیند و همین جامعهیِ مدنی بر خواهد خاست. همانجا یادآور شده بودم که در نبودِ چنین بدیلی، خلاء قدرتی را که با سقوطِ جمهوریِ اسلامی پدید خواهد آمد، نیرویِ دیگری پُر خواهد کرد؛ نیرویی که نگرانِ مدنیّت نخواهد بود. گفته بودم که “فرصت گران است و خطر در کمین” و بازسازیِ یک اتوریتهیِ ملی و ملیاندیش، “در هرجومرج ممکن نخواهد بود”. امروز، دوسالی پس از آن خیزش، تندبادِ میهنی و مردمیِ آبان، ضرورتِ بازاندیشی و آمادهسازیِ مردم و کشور برای فروپاشیِ نظام را دوچندان کرده. چرا که فروپاشی حتمی است و باید برای آن آماده شد.
امروز بیش از دیروز، “در برابر دوگانهای سهمگین” قرار داریم: دوگانهیِ بقا یا انقراض. مسوولیتِ ملی و تاریخیِ هر یک از ما در این بزنگاه دورانساز این است که با تشخیصِ درستِ شاخصهایِ انسانی و گفتمانیِ نیرویی که بتواند به چنین اتوریتهای شکل بدهد، راه را برای بازسازیِ کشور در چارچوبِ مدنیّتی نوین هموار کنیم.
هممیهنانم،
در سوگِ جوانانِ وطن بودن، بخشی از مِهر و از آدابِ ماست. ولی هدفِ ما باید این باشد که لالهزارهایِ ایرانِ آینده، نه از خونِ جوانانِ وطن، نه از اشکِ مادران و بازماندگان، که از شادی و از استعدادِ آنها برویند. هدفِ ما دستیابی به چنین ایرانی است و دستیابی به چنین هدفِ والایی به آمادگیِ ملّی و به آمادهسازی نیاز دارد.
هممیهنانم،
بازسازیِ اتوریتهیِ سیاسیِ نوین برای رهبریِ فرآیندِ گذار باید از هماکنون آغاز شود. همین رهبریِ سیاسی است که سرانجام کشور را برای گذارِ حقوقی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر صندوقِ رأی، از حکومتِ اسلامی به حکومتِ ایرانی، آماده خواهد کرد. کارستانی از این دست به یاریِ بهترین فرزندان و استعدادهایِ ایرانی نیاز دارد؛ از فعالانِ مدنی و سیاسی گرفته تا سطوح لشکری و کشوری. لشکری، چرا که گذارِ کمهزینه به مدنیّتِ نوینی که خواستِ ماست، در ارتباطِ ارگانیک با یگانهایِ نیروهایِ مسلح ایران و زیرِ نظر و نظارتِ رهبریِ سیاسی عملی خواهد شد. کشوری، چرا که همکاریِ بدنهیِ اداریِ کشور چنین روندی را تسریع و تسهیل خواهد کرد. هرچه کمهزینهتر کردنِ گذار از حکومتِ اسلامی به حکومتِ ایرانی، ابزارهایِ خودش را نیاز دارد. مسوولیتِ من، تلاش برای فراهم آوردنِ چنین ابزارهایی است… هرچند ابزارهایِ سیاسی را باید به دستِ توانایِ سیاستمدارانی دانا سپرد.
شکلدادن به چنین ارتباطاتی است که از سویِ دیگر، تکلیفِ مردم و بدنهیِ لشکری و کشوری را از یکسو، با سرانِ نظام مشخص خواهد کرد. سپاهی مردمی است که پاسدارِ ایران باشد، نه پاسدارِ انقلابی که از شصتمیلیون ایرانی، مستضعف ساخته! سپاهی مردمی است که پاسدارِ مردم باشد، نه اقلیتی محض و فاسد. فساد حق نیست؛ کریهترین صورتِ باطل است. سپاهی مردمی است که پاسدار حق باشد، نه باطل.
سازماندهیِ ارتباطاتِ ارگانیک با بدنهیِ لشکری و کشوری است که، تکرار میکنم، تکلیفِ مردم را با سران و مدیران و فرماندهان مشخص خواهد کرد: آنها که با ما نیستند، بر ما خواهند بود!
میان فرقه و مردم، یک ایران فاصله است. فاصلهای که با مِهر و با دلاوریِ ایرانی، از خاکریزهایِ جنوب گرفته تا کفِ خیابانهایِ تهران و مشهد، گلگون شده. باید از هماکنون تکلیفِ فرقهیِ حاکم و بیتِ آن را از ساختارهایِ متعارفِ کشورداری و دولت متمایز کرد. که فردا از سرانِ دولت هیچ عذری پذیرفته نخواهد شد: سران و مدیرانِ دولت، یا تدارکاتچی و مجریِ منویّاتِ بیتِ فِسادند، یا مدافع حقّ مردم.
هممیهنانم،
سیاستمداران، فرهنگیان، هنرمندان، اساتید و وکلایِ محترم،
سربازان، خلبانان، تکاوران و فرماندهانِ نیروهایِ مسلحِ ایران،
رویدادی بزرگ در راه است. نگاه ایران به شماست. نگاه معلم، نگاه کارگر، نگاه دهقان، پیر و جوان، زن و مرد. دی رفت و آبان آمد. دیِ دیگری و آبانی دیگر میآید، گستردهتر، خروشانتر، میهنیتر از گذشته. فروپاشیِ حکومتِ اسلامی قطعی است. آمادگی برای آن، یک ضرورتِ حیاتیست. بیایید تا دست-در-دستِ سیاستمدارانِ ایراناندیش و نخبگانِ مدنی و فرهنگی و صنفی، آمادگیِ ملیِ لازم را فراهم آوریم و از دلِ فروپاشیِ ظلم، ایرانی با مدنیّتی نوین بر پایهیِ نظمِ شهروندی بنا کنیم.
هممیهنانم،
فراهمآوردنِ ابزارهایِ آمادگیِ ملّی برای رهبریِ سیاسیِ دورانِ گذار، مسوولیتِ همگیِ ماست. به عنوان یک سرباز، لحظهای برایِ به دوشگرفتنِ سهمِ خود در این کارستانِ ملی از پا نخواهم نشست… هرچند ابزارهایِ سیاسی را باید به دستِ توانایِ سیاستمدارانی دانا سپرد.
جاوید ایران!
رضا پهلوی
آذر ۱۳۹۸
برگرفته از:
THE OFFICIAL SITE OF REZA PAHLAVI
شنبه ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹