چندی است افشاگری درباره تجاوز و آزار جنسی در توییتر داغ شده است. در فضای آغشته به مردسالاری و قوانین اسلامی، کارزار “Me Too” به روایت ایرانیاش ساده نیست و این تنها زنان نیستند که مینویسند.
این روزها فضای توییتر با هشتگ آزار جنسی و تجاوز داغ شده است. پای برخی چهرههای مطرح نیز به میان کشیده شده است. سارا امتعلی، روزنامهنگار در یک سلسله توییت روایتی از رفتار آیدین آغداشلو، نقاش سرشناس ایرانی را نوشته و گفته از سوی او مورد “آزار جنسی” قرار گرفته است. بنابر آنچه او نوشته این “آزار جنسی” در دفتر آیدین آغداشلو اتفاق افتاده است.
سارا امتعلی در حساب توییتری خود گفته است: «نوشتن این چند سطر از سختترین کارهایی است که کردهام. قرار است ماجرایی را بخوانید که ممکن است آدمی را که نزد خیلیهایتان فردی خردمند و فرهیخته و داناست و از روشنفکرهای محبوب، به کل زیر سؤال ببرد. این روایت را سالها حمل کردهام و دیگر دلیلی برای حمل مصلحتاندیشانهشان نمیبینم».
یک فعال زنان نوشته که “روایت تلخ و به غایت دردناکی” درباره تجاوز محمدرضا گلزار، بازیگر سینما به دختری ۱۶ ساله به دستش رسیده است. هرچند او نمیتواند صحت روایت را تایید یا تکذیب کند.
سمانه سوادی حکایتهای بسیار دیگری نیز در حساب توییتر خود منتشر کرده است. از جمله درباره کیوان امام وردی، دانشجو سابق رشته باستانشناسی.
کاربر دیگری با هشتگ «رشتوـ کیوان امام وردی» از تجاوز یکی از افراد کادر آموزشی دانشگاه خود به دختر دانشجویی که از یکی از روستاهای اطراف اصفهان به شهرشان آمده بود نوشته است.
تهمینه حدادی، خبرنگار حوزه کودک در حساب توییتری خود از «اولین تجربه»اش از«تجاوز» نوشته، زمانی که با حجاب کامل در آسانسور بوده است.
فقط زنان ننوشتهاند
اما این تنها زنان نیستند که به کارزار Me too به روایت ایرانیاش پیوستهاند. یکی از تلخترین حکایتها را مردی ۳۲ ساله نوشته است. اینکه چگونه “هیولایی” از درون خانواده زندگی او را در هشت سالگی ویران کرده است.
بسیاری جامعهشناسان و فعالان حقوق زن بر این باورند که جریان Me too در ایران برای کسانی که در آن شرکت میکنند هزینهای سنگین دارد. تابوهای فرهنگی، قوانین ضد زن و این تصور که زن خود «مقصر» است، مانع مهمی در مقابل کسانی که مورد آزار جنسی یا تجاوز قرار گرفتهاند.
بسیاری عوامل دیگر نیز در این رابطه نقش دارند. از جمله موقعیت فرد متجاوز در عرصه هنر یا بدتر از آن در عرصه قدرت. یک نمونه پرونده سعید طوسی، مربی آموزش قرآن و تجاوز او به پسران نوجوان است که بدون نتیجه رها شد.
نه فقط قوانین جمهوری اسلامی از قربانی حمایت نمیکنند، بلکه بنا بر اسناد و روایتهای بسیار، این حکومت از ابزار تجاوز در زندانهای خود برای فشار روحی و جسمی علیه زندانیان سیاسی نیز استفاده کرده و میکند. یک نمونه افشاگری مهدی کروبی در جریان اعتراضات سال ۸۸ بود و نمونه دیگر تجاوز به زنان زندانی در سالهایی که سایه اعدامهای دسته جمعی بر سر زندانها سنگینی میکرد.
در برخی موارد نیز افشاگری علیه تجاوز به قیمت جان قربانی تمام شده است. زهرا نویدپور، زن جوانی بود که در دعوایی حقوقی از یکی از نمایندگان مجلس به دلیل تجاوز جنسی شکایت کرده بود. او با انتشار چند فایل صوتی و تصویری گفته بود سال ۹۳ در پی درخواست استخدام از سوی سلمان خدادادی، نماینده مردم ملکان در مجلس شورای اسلامی، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. جسد این زن ۲۸ ساله دیماه ۹۷ در منزل مادرش پیدا شد. جمهوری اسلامی مدعی شد او با “خودکشی” به زندگی خود پایان داده است.
اما اکبر اعلمی، یکی از نمایندگان سابق در دورههای ششم و هفتم مجلس در کانال تلگرامی خود نوشته بود: «با توجه به عزم خانم نویدپور در رسیدن به حق و حقوقش، خودکشی وی قابل تامل برای دستگاههای ذیصلاح و موضوعی شکبرانگیز است».
بهرغم همه موانع، گروهی از زنان و مردان شهامت این را از خود نشان دادهاند که قدم جلو بگذارند و از تجربههای خود در فضای مجازی بگویند. گو اینکه این فضا از افترا بری نیست و همین کار را دشوارتر میکند.
منبع: سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۲۳ اوت ۲۰۲۰