«نجاة السعيد»، استاد دانشگاه زاید دبی و پژوهشگر امور سیاسی و رسانهای جهان عرب که پیشتر در مقالهای با عنوان«سرکوب در جامعه دانشگاهی امریکا» به موضوع نفوذ چپگراها و کمونیستها در دانشگاههای امریکا پرداخته بود، در یادداشتی جدید، «حمایت مالی قطر از دانشگاههای امریکایی» را موضوعی برای قلمفرسایی خود انتخاب کرده است.
وی می نویسد: چپگراها و کمونیستها برای تحکیم ایدئولوژی فکری خود از اقلیتهایی نظیر اسلامگراها که با آنان در ایدئولوژیهایشان اتفاق نظر دارند یا بخشی از آن را قبول دارند، در داخل امریکا حمایت می کنند، در نتیجه این امر، دانشگاههای امریکا مکانی مناسب برای تبادل اندیشهها و پذیرش دیدگاه طرف دیگر به شمار نمی رود بلکه هر شخصی که به آرا و نظرات آنها اعتراض کند، متهم به نژادپرستی، تعصب یا نفرت از اسلام می شود حتی اگر وی مسلمان باشد.
در همین راستا، می توان ائتلاف چپگراها در ایالات متحده امریکا با حامیان اسلامی سیاسی را واضح و روشن قلمداد کرد، این ائتلاف یا به دلیل توافق ایدئولوژیک برای مبارزه با دشمنان چپگراها یا منافع مادی مشترک شکل گرفته است، امری که آن را در رخنه و تامین مالی دانشگاههای امریکایی از سوی این گروهها به وضوح مشاهده می کنیم.
هزینههای سخاوتمندانه قطر در حمایت از دانشگاههای امریکا، یکی از نمودهای این ائتلاف است که با هدف نفوذ در امریکا در راستای منافع خود انجام میشود به طوری که این هزینهها، قطر را قادر می سازد پایگاه مردمی و افکار عمومی حامی خود در این کشور را ایجاد کند.
سایت The Washington Free Beacon با استناد به دادههای رسمی وزارت امور خارجه امریکا، جزئیات هزینههای مالی قطر در دانشگاههای امریکا را منتشر کرده است، به گزارش این سایت، قطر دستکم ۱٫۵ میلیارد دلار برای حمایت از طرحهای آموزشی در ۲۸ دانشگاه در ایالتهای مختلف امریکا هزینه کرده است، دوحه با این صرف این مبلغ کلان، یکی از بزرگترین تامین کنندگان مالی نظام آموزشی امریکا به شمار می رود.
در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی، وزارت آموزش و پرورش امریکا اعلام کرد بسیاری از نهادهای آموزشی تنها یک و میلیارد و ۳۰ میلیون دلار هزینه حمایت مالی خارجی دریافت کرده اند و ورود قطر به عنوان یکی از بزرگترین هزینه کنندگان مالی در این زمینه، شک و تردیدهایی درباره نیت قطر برای تبدیل نهادهای آکادمیک امریکا به بازوانی برای ترویج و تبلیغ رویکردهای سیاسی خود در حمایت از اسلامگراها ایجاد کرده است.
در همین ارتباط، قطر سالانه بیش از ۴۰۵ میلیون دلار برای پوشش هزینههای شش دانشگاه امریکایی که در دوحه استقرار دارند، هزینه می کند، این دانشگاهها عبارتاند از دانشگاه نورث وسترن(Northwestern University)، دانشگاه اِی اَند اِم تگزاس ( Texas A&M University)، دانشگاه جورن تاون (Georgetown University)، دانشگاه ویرجینیا کامن ولث(Virginia Commonwealth University )، دانشگاه کارنگی ملون ( Carnegie Mellon University)و دانشگاه کورنیل (Cornell University).
حمایتهای مالی دوحه از مدارس و دانشگاهها تنها بخشی از تلاشهای ادامهدار قطر برای نفوذ به درون جامعه امریکا به شمار می رود چرا که این کشور هزینههای بسیاری برای موسسات علمی و مراکز پژوهشی برجسته امریکا نظیر موسسه بروکینگز به عمل می آورد، موسسه بروکینگز یک اندیشکده امریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. این موسسه که یکی از قدیمی ترین اندیشکدههای واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاستگذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکدههای جهان در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.
از مهمترین انگیزههای قطر برای این حمایتهای مالی، ایجاد پایگاه مردمی برای خود در امریکاست و این امر نه فقط برای بهبود وجهه خود در درون جامعه امریکا بلکه بیشتر برای تخریب وجهه و اعتبار دشمنان خود و مشخصا ائتلاف چهارگانه متشکل از کشورهای عربستان، امارات، مصر و بحرین انجام می دهد که چندین سال است قطر را تحت محاصره و تحریم قرار داده اند.
پایگاه مردمی قطر در درون امریکا دو بخش دارد؛ شق نخست از رهگذر حمایت از گروههای اسلام سیاسی و مشخصا گروه اخوان المسلمین در امریکا می گذرد و بخش دوم شامل حمایت مالی و پشتیبانی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دارای رویکرد چپگرای امریکاست که اختلافات ایدئولوژیکی با کشورهای محاصره کننده قطر به دلیل گرایشهای سیاسی این کشورها به مکتب محافظهکارانه غربی دارند.
بسیاری از شخصیتهای دانشگاهی، پژوهشگران و اعضای هیات علمی دانشگاههای امریکا دارای رویکردها و گرایشهای چپگرایانه و به شدت مخالف رویکرد محافظهکارانه هستند و با طرفداران و حامیان این رویکردها مخالفاند و قطر از رهگذر حمایت مالی از این طیف در راستای منافع خود فعالیت می کند.
در پایان باید گفت ایجاد پایگاه مردمی در کشوری خارجی می تواند اقدام مثبتی در راستای منافع قطر باشد و در چارچوب دیپلماسی عمومی جای گیرد، این موضوعی است که کشورهای محاصرهکننده قطر در درون امریکا فاقد آن هستند اما هنگامی که حمایت مالی با این حجم بزرگ از دانشگاهها و مراکز پژوهشی انجام می شود و از اختلافات ایدئولوژیک موجود در داخل جامعه امریکا سوء استفاده میشود، این قدرت نرم از منشا تحکیم مناسبات به عاملی برای تشدید درگیریها در عرصه داخلی امریکا و نیز عرصه خارجی این کشور تبدیل می شود.
منبع: سایت عراقی میدل ایست نیوز به زبان فارسی، ۳ سپتامبر ۲۰۲۰