متهم به «محاربه» شدم ولی آرزو دارم با پرچم شیروخورشید برای ایران وارد رینگ شوم!

اعتراضات ضدحکومتی در خوزستان که به شهرهای دیگر از جمله تهران، کرج، اصفهان و تبریز کشیده همزمان با برگزاری مسابقات المپیک توکیو آغاز شد.

در این دور از مسابقات بعد از سوری‌های عضو تیم پناهندگان که تعدادشان ۹ نفر است، ایرانی‌ها با پنج عضو بیشترین سهم را در این تیم دارند که نشان می‌دهد بعد از سوریه‌ی جنگزده تحت دیکتاتوری رژیم بشار اسد، این جمهوری اسلامی است که کشور را درست مانند «فرار مغزها» از نخبگان ورزشی نیز که سرمایه‌های ملّی به شمار می‌روند محروم می‌کند. تیم پناهندگان از سال ۲۰۱۶ و با شرکت در المپیک «ریو» در آرژانتین شکل گرفت. همچنین شمار زیادی از ورزشکاران ایرانی زیر پرچم دیگر کشورها فعالیت می‌کنند و  امسال برای نمونه از مغولستان و جمهوری آذربایجان در المپیک حضور یافتند.

امید حسینی یکی از ده‌ها ورزشکارانی است که مجبور به ترک ایران شده است. او ۲۸ ساله‌ است و در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در «اسلامشهر» (شادشهر) تهران بازداشت شد. اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را متهم کرد که از «لیدرهای اغتشاشات» بوده است. او می‌گوید فقط به این دلیل که دوستان و رفقایی داشته که در اعتراضات با او همصدا شده‌اند  وی را متهم به «محاربه» کرده‌اند.

امید حسینی متولد مهرماه ۱۳۷۲ است. او به کیهان لندن می‌گوید که به همراه چند دوست و آشنا در «اسلامشهر» (شادشهر) به اعتراضات پیوستند اما روبروی پایگاه «سیدالشهداء» در خیابان اصلی «اسلامشهر» حوالی «باغ فیض» گلوله می‌خورد و همانجا به همراه برادرش و تعدادی از دوستان که برای کمک به او آمده بودند بازداشت و به زندان اوین منتقل می‌شود.

در اعتراضات آبان ۹۸ بین هفت تا هشت هزار نفر بازداشت شدند. دی‌ماه ۱۳۹۸ خبرگزاری رویترز بر اساس آمار منابع داخل حکومت گزارش داد در آبان‌ماه ۱۵۰۰ نفر کشته شدند. در این گزارش آمده بود که علی خامنه‌ای به فرماندهان نظامی دستور داده «هر کار لازم است برای پایان دادن به اعتراضات بکنید!»

وبسایت «حقوق بشر در ایران» اسفند ۱۳۹۹ در گزارش جامع «خیزش سراسری آبان‌ماه» اعلام کرد، با بررسی‌های بیشتر به آمار کشتار دست‌کم ۳ هزار نفر و بازداشت بیش از ۱۹هزار نفر در جریان اعتراضات آبان‌ماه ۱۳۹۸ دست پیدا کرده است.

امید حسینی در بازداشت بود که تحت عمل جراحی قرار گرفت. در همین دوران بارها از او و خانواده‌اش بازجویی شد. سازمان اطلاعات سپاه (ساس) وی را متهم کرد که از «بیرون» پول گرفته تا در «اغتشاشات» لیدری کند! او پس از مدتی به زندان فشافویه منتقل شد.

اصابت سه گلوله آسیب جدی به پای این ورزشکار وارد کرده بود و نیاز به عمل جراحی داشت. او با قید وثیقه‌ای سنگین برای عمل جراحی به مرخصی درمانی اعزام شد و با اینکه تحت نظر بود تصمیم گرفت از کشور خارج شود. امید حسینی توضیح می‌دهد: «در شرایطی بسیار سختی فرار کردم. نمی‌توانم بگویم چطور خودم را به مرز رساندم.» قاضی شرع همحکم «محاربه» علیه او صادر کرد و برای رأی نهایی به دیوان عالی فرستاد.

امید حسینی مثل هر ورزشکار حرفه‌ای دیگر در جستجوی امیدها و رویاهایش و رسیدن به آنها تمرین می‌کرد. او در سال ۲۰۱۱ در مسابقات قهرمانی تایلند در رشته موی‌تای و کیک بوکسینگ نایب قهرمان جهان شد و در همین رشته چندین دوره هم قهرمان کشور شده است. او در سال ۱۳۹۴ کمربند بهترین بهترین‌های مو‌ی‌تای و کیک بوکسینگ ایران را دریافت کرد. او نیز با داشتن این توانایی و عنوان حرفه‌ای می‌گوید: «ورزش ایران آلوده است… یک سیستم مافیایی و عقیدتی همه‌کاره‌اند. ورزشکار باید ضوابط و روابط خود را بر اساس همین قاعده تنظیم کند تا بتواند پیشرفت کند. ورزشکار اگر در این سیستم تابع خواسته‌ی آنها باشد حمایت می‌شود وگرنه به حال خود رهایش می‌کنند. اگر هم اعتراض کند یا اقدامی خلاف منافع آنها انجام دهد گرفتار می‌شود. حتا اگر با یک عضو شورای شهر در یک محله اختلاف داشته باشی دست‌هایی که آن بالاست اجازه نخواهند داد پیشرفت کنی. اگر بخواهی در ورزش پیشرفت کنی باید دمخور حکومت باشی.  آنها همه را بله‌قربانگو می‌خواهند.»

آواره شدم…

حالا نزدیک یکسال و نیم است که امید حسینی از ایران خارج شده و در جایی پناه گرفته که از نظر امنیت یکی از ناامن‌ترین مناطق خاورمیانه به شمار می‌رود. او هنگام خروج از ایران مجبور شد مدتی در کوه‌ و بیابان بخوابد چون قاچاق‌بر نتوانست او را از مرز رد کند. می‌گوید «قاچاق‌بر داشت مرا می‌فروخت و مجبور شدم فیزیکی درگیر بشوم. همه وسایل را جا گذاشتم که گیر نیفتم. آواره شدم. آنقدر سختی کشیدم که حتا دوست ندارم به آنها فکر کنم.»

این ورزشکار جوان درباره پرونده‌ قضائی و حکم‌اش می‌گوید: «پرونده‌ام در شعبه ششم دادگاه انقلاب اسلامشهر دست قاضی محمدی است. قبل از آن پرونده در شعبه هفت دادگاه شهید مقدس اوین در دست قاضی شاه‌محمدی بود؛ وقتی اتهام محاربه به من زدند حتا اجازه نداشتم وکیل بگیرم. دادستانی پرونده را برای تأیید یا رد اتهام به دیوان عالی فرستاده بود. مادرم چندین بار به دادگاه رفت حتا اجازه ندادند حرف بزند. در همین مدتی هم که فراری بودم خانواده‌ام بارها مراجعه کردند اما باز قبول نکردند وکیل داشته باشم.»

یکبار خانواده‌ام را اذیت می‌کنند؛ یکبار کیسه برنج می‌آورند!

امید حسینی در مورد وضعیت پس از خروج از ایران می‌گوید: «تا وقتی که هنوز نتوانسته بودم از ایران خارج شوم هیچ ارتباطی با خانواده‌ام نداشتم. چون مطمئن بودم تحت نظر هستند و اگر ارتباطی با آنها بگیرم حتماً مرا پیدا می‌کنند. بعد که بیرون آمدم با خانواده‌ام تماس گرفتم. گفتند خیلی اذیت شدند. اطلاعات چند بار برادرم را برده، به آنها فشار آوردند که بگویید برگردد. ادعا کردند می‌خواهند به من کمک کنند. حتا یکبار گفتند حکم را به ۲۰ سال زندان کاهش دادیم، بگویید برگردد! دوباره گفتند حکم را بخشیدیم و عفو خورده است! ولی خانواده‌ام گفتند با امید هیچ ارتباطی نداریم. مأموران اطلاعات به خانه ما می‌روند، یکبار آنها را اذیت می‌کنند یکبار با دو کیسه برنج می‌آیند و میوه می‌آورند! فکر می‌کنند ما گدای این چیزها هستیم. می‌گویند برگردد هیچ کاری با او نداریم. آنها می‌دانند کسی مرا حمایت نکرده و فکر می‌کنند با این کارها صدایم را خفه می‌کنند. اینجا هم که الان هستم گیر افتادم. حتا از نام ایران هم متنفرند. متأسفانه ایران و مردم را با حکومت یکی می‌دانند!»

امید حسینی در حال حاضر عضو کمپین ورزشکاران آزادیخواه شده است. در همین زمینه می‌گوید: «کسی را نداشتم که صدایم را به جایی برسانم اما پهلوان مجید فلاح صدایم را شنید که در همین فرصت از او تشکر می‌کنم… من در نوجوانی کار و ورزش کردم. از ایران که بیرون آمدم به سختی توانستم یگ گوشی موبایل تهیه کنم و بیشتر در شبکه‌های اجتماعی فعال شدم. اخبار را بیشتر پیگیری می‌کنم. بیشتر می‌آموزم. امیدوارم شرایط طوری شود که زودتر به ایران برگردم… خیلی‌ها در زندان هستند که آبان ۹۸ دستگیر شدند و در زندان هستند اما هیچکس آنها را نمی‌شناسد. حتا اسمشان هم جایی نیست. با خودم دو نفر در بند بودند. گلوله خوردند اما اسمی از آنها نیست.»

امید حسینی دوست دارد زودتر درمان شود چون پس از تیر خوردن به پایش راه رفتن برایش بسیار سخت شده. او می‌گوید: «پایم پُر از پین و پلاتین است و باید تحت درمان باشم. شاید بتوانم دوباره ورزش کنم. آرزو دارم یکروز با پرچم شیر و خورشید برای ایران وارد رینگ شوم.»

برگرفته ای از سایت کیهان لندن، ۲ اگوست ۲۰۲۱