بر اساس یک گزارش، شمار کشورهایی که زنان را به داشتن فرزند بیشتر وادار میکنند رو به افزایش است.
به گزارش موسسه خیریه «جمعیت مهم است» (Population Matters) هماکنون حدود ۳۰ درصد کشورهای جهان دارای خطمشیهای افزایش زادوولد بهمنظور ترغیب شهروندان به فرزند آوری بیشتر هستند.
به گفته این محققان که دادههای سازمان ملل را مبنای تحقیق خود قرار دادهاند، این شاخص نسبت به سال ۱۹۷۶ افزایش چشمگیری داشته است، زیرا در آن سال فقط ۱۰ درصد کشورها چنین خطمشیهایی را اجرا میکردند.
طبق این گزارش کشورهایی مانند ترکیه، روسیه، مجارستان، لهستان، ایران و چین ازجمله کشورهایی بهشمار میروند که بهشدت هوادار افزایش زادوولد هستند.
البته در این گزارش گوشزد شده است که در ایالاتمتحده و آلمان نیز سیاستمداران رفتهرفته به خطمشیهای مشابهی رو میآورند.
مونیکا شیلیانو، نویسنده این گزارش میگوید: «بحث خطمشیهای سرکوبگرانه جمعیتی که پیش میآید نام امثال چین و هندوستان به ذهن متبادر میشود، یعنی کشورهایی که رهبرانشان با واداشتن زنان به فرزند آوری کمتر در پی محدود کردن رشد جمعیت بودند. اما اکنون که نرخ زادوولد رو به کاهش است و مهاجرت در برخی موارد روندهای رشد جمعیت را معکوس میکند، اوضاع تغییر کرده است. با توجه به آنکه مردم همچنان داشتن خانواده کمجمعیتتر را ترجیح میدهند، دولتهای بیشتری در جهان در حال توسل به روشهای اجباری هستند و برای آنکه جمعیت افزایش یابد مردم را از حقوق باروری محروم میکنند.»
به گفته شیلیانو که مشاور تدوین خطمشیها است، ملیگرایی میتواند به پا گرفتن «نوع زهرآگینی هواداری از افزایش زادوولد» منجر شود که نماد «تهدیدی کمابیش گریزناپذیر برای حقوق و بهداشت رابطه جنسی و باروری» است.
این محققان هشدار دادند، دولتهای ملیگرا در حال زیر پا گذاشتن حقوق آزادی جنسی و باروری زنان هستند بهطوریکه «دولتهای دست راستی عوامگرا و ملیگرا به زنانی که داشتن خانوادهای کمجمعیت را انتخاب کنند برچسب مخالفت با میهن میزنند.»
موافقان خطمشیهای افزایش باروری گاهی به نظریهای مبتنی بر توهم توطئه به نام «جابجایی بزرگ» هم گرایش دارند. طبق این نظریه بهشدت نژادپرستانه و بیگانهستیزانه، مهاجرانی که بر اثر نقض حقوق بشر در کشورهای مسلمان راهی خارج میشوند جمعیت و فرهنگ مسیحی و اروپایی را نابود خواهند کرد.
طبق این گزارش ویکتور اوربان، نخستوزیر راستگرای افراطی مجارستان برای فرزندآوری بیشتر زنان “توافق جامع با زنان مجارستانی” را پیشنهاد داده است. رهبر مجارستان برای زنانی که حداقل سه فرزند داشته باشند تحصیل رایگان را پیشنهاد داده است.
او همچنین وعده داد، زنانی که چهار فرزند یا بیشتر به دنیا بیاورند از پرداخت مالیات بر درآمد معاف شوند.
اوربان قبلا هم گفته بود «بچههایی با تبار مجارستانی میخواهیم. مهاجرت ازنظر ما یعنی تسلیم شدن.»
این محققان همچنین خطمشیهای افزایش زادوولد در لهستان را مورد توجه قرار دادند، کشوری که در اکتبر گذشته قانون ممنوعیت کمابیش کامل سقطجنین را تصویب کرد – و اکنون در حال تشدید قوانین سختگیرانه قبلی سقطجنین است که بزرگترین اعتراضها را در این کشور از زمان فروپاشی کمونیسم به همراه داشت.
اکنون طبق قوانین جدیدی که وضعشده است، سقطجنین در موارد ایرادهای جنینی هم ممنوع است. خاتمه دادن به حاملگی از دیرباز در لهستان ممنوع بوده است اما قبل از این، موارد غیرعادی جنینی در کنار موارد حاملگی ناشی از تجاوز و زنای با محارم و همچنین مواردی که جان مادر درخطر بود از موارد استثنا بود و در آنها سقطجنین مجاز بود.
پیش از آنکه این مقررات سختگیرانه و جدید سقطجنین به اجرا درآید در این کشور دارای اکثریت کاتولیک، حدود ۹۸ درصد تعداد کم سقطجنینهای قانونی انجامگرفته نیز به موارد ایرادهای جنینی مربوط است.
کنشگران نیز مقررات جدید را علت مرگ اخیر زن آبستن ۳۰ سالهای خواندهاند. این زن که فقط با اسم ایزابلا از او نام بردهاند به علت آنکه تحت عمل جراحی اضطراری قرار نگرفت، جان سپرد، زیرا پزشکان گفته بودند تا قطع شدن صدای ضربان قلب جنین باید منتظر بمانند.
به گفته یکی از کنشگران هوادار حق سقطجنین به نام آنتونیا لواندوسکا که از نویسندگان این گزارش هم است، کنشگران ضد سقطجنین در لهستان پزشکان را «آنچنان دچار هراس کردهاند» که ترجیح دادند بهجای انجام عمل سقطجنین روی ایزابلا و در نتیجه «نجات دادن جان او» دست روی دست بگذارند تا «دچار سقط عفونی» شود.
او میگوید: میترسند تحت پیگرد قرار گیرند و بدنام شوند. لابد جنبش ضد انتخاب و هوادار افزایش زادوولد آنها را زنده میخورد. از طرف دیگر عدهای از متخصصان درمان نیز کمابیش از وضعیت کنونی راضی هستند. چون وقتی غفلتی در فرایند درمان رخ دهد میتوانند استدلال کنند نامطلوب بودن قانون «دست آنها را بسته است» نه آنکه طبق نظرات شخصی خودشان در انجام ندادن اقدام درمانی لازم (سقطجنین) برای بیمار کوتاهی کردهاند، مرتکب اشتباه شدهاند یا دانسته چنین انتخابی کردهاند. درهرحال روشن است که هواداری سرکوبگرانه و بنیادگرایانه از افزایش زادوولد راه را برای نقض حقوق بشر در لهستان بازکرده است.
این گزارش «به گیلیاد خوش آمدید» (Welcome to Gilead) نام دارد که به رمانی ویران شهری اثر مارگریت اتوود به نام «سرگذشت ندیمه» The Handmaid’s Tale (چاپ ۱۹۸۵) اشاره دارد. ماجرای این رمان در کشوری بهشدت پدرسالار و اقتدارگرا میگذرد که زنان بهاجبار باید برای مردان طبقه حاکم فرزند به دنیا بیاورند.
رابین مینارد، رئیس گروه «جمعیت مهم است» میگوید: هواداری سرکوبگرانه از افزایش زادوولد فقط جلوهای از پدرسالاری یا زنستیزی نیست بلکه برآیند نیروهای سیاسی و اقتصادی بهکلی بیاعتنا به زنان است که زن از دید آنها چیزی نیست جز زهدانی دارای قابلیت زادوولد یا فاقد قابلیت زادوولد. چنین حکومتهایی قصد دارند تا از بدن زنان ابزاری در خدمت منافع ملیگرایانه، اقتصادی و پدرسالارانه بسازند. زیر پا گذاشتن حقوق و بهداشت رابطه جنسی و باروری هرگز توجیهپذیر نیست. باید از تمام زنان در برابر تهدیدها دفاع کنیم، هر جا و به هر دلیل که باشد.
در این گزارش این نکته خاطرنشان شده است که سران جهان از اینکه زنان تصمیم بگیرند فرزندان کمتری به دنیا بیاورند عصبانی میشوند چون فکر میکنند این کار مانع تحقق «اهداف اقتصادی و سیاسی» میشود.
این محققان در ادامه گفتند: هواداری از افزایش زادوولد در اغلب موارد با دستور کارهای مبتنی بر ایجاد محدودیت، پدرسالاری و «حمایت از خانواده» و ترویج ملیگرایی قومی و اغلب متکی به تعصب مذهبی و خصومت با تکثر فرهنگی و مهاجرت پیوند دارد.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی،۱ دسامبر ۲۰۲۱