سپيدهء قياسوند
۲۴ خرداد ۱۳۹۸ – ۱۴ ژوئن ۲۰۱۹
ایرانیا! در این شبِ بیدَر چگونهای؟|
از ظالمی به ظالمِ دیگر چگونهای؟!
ای خسته از تعفّنِ شاهانِ سلطهور!
حالی در این فضای معطر چگونهای!
ای شانهات سبک شده از رنجِ تاج و تخت!
امروز زیرِ پایهی منبر چگونهای؟!
ابیاتی که خواندید، سروده ای از یک شاعر داخل وطنی ست با نام حسین جنتی. او طی هفته ی گذشته بابت سرودن این شعر، و همچنین خواندن شعر دیگری در حضور سیدعلی خامنه ای، با شکایت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد و حالا به قید وثیقه آزاد است.
همچنين، در «فضای معطر اسلامیستی ایران»، سه روز پیش، رسانه ها از قتل زندانی عقیدتی ۲۱ ساله ای به نام علیرضا شیرمحمدی خبر دادند. او در اعتراض های مرداد پارسال بازداشت و به اتهام توهین به مقدسات، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به هشت سال زندان محکوم شد و روز دوشنبه با ضربات چاقوی دو تن از زندانیان بزهکار کشته شد.
در هفته ای که گذشت، اخبار دیگری نیز، از خبر محکومیت مسعود کاظمی به حبس تعزیری و محرومیت او از فعالیت خبرنگاری گرفته تا ممنوع ملاقات شدن عباس لسانی، فعال سیاسی ترک (آذربایجانی) که از ۶ خرداد در اعتصاب غذا بسر میبرد و همچنین تصویب چندین حکم اعدام در زندانهای ایران نیز موجود است.
از اين خبرها بسيار می توان فراهم آورد و همچون بخشی از مبارزه با حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان نشرشان داد. اما در اینجا قصد ندارم و نمی خواهم، همانند کانون ها و انجمن های ایرانی دفاع از حقوق بشر، مثل همیشه از «ظلم ظالم و جور صیاد» بگویم و، باز مانند این سازمان ها و کانون ها و انجمن ها، رفتار و کردار نظام اسلامی ایران را با قوانین حقوق بشر و سند ۲۰۳۰ یونسکو مقایسه کنم و کماکان، همچون سالیان گذشته، به خبررسانی اتفاقات و وقایع داخل ایران عزیزمان و مقایسه ی وضعیت زندانیان با قوانین حقوق بشر بپردازم. بلکه اتفاقاً قصد دارم، به عنوان یکی از مدافعین حقوق بشر، انگشت اتهام را به سوی خودم و تمامی انجمن ها و سازمان های مدافع حقوق بشر ایرانی، دراز کنم و بگویم: “ما بی عرضه ترین مدافعین حقوق بشر در دنیا هستیم!”
بله، ما با افشاگری ها و توضیح و مقایسه های مکررمان، به کلاغ های بی خاصیتی تبدیل شده و، بی آنکه بخواهیم، سالیان سال است عادت کرده ایم که، به جای یافتن زیرکانه و هوشیارانه ی راه حل برای نجات انسانیت در میهن مان، تنها و تنها خبررسانی کنیم و فقط هر روز صبح حداقل یک خبر بد بر اخبار وب سایت ها و صفحات حقوق بشری مان بیافزاییم.
ما عادت کرده ایم فراموش کنیم که انحلال طلب و براندازیم.
عادت کرده ایم نظاره گر نابودی تدریجی عزیزان هموطن مان در ایران باشیم و تنها خبررسانی و تحلیل و مقایسه کنیم!
یادمان رفته که تنها راه رهایی و دستیابی به حقوق انسانی در ایران، انحلال قانون اساسی حکومت اسلامی، و ایجاد یک قانون اساسی جدید بر مبنای حقوق بشری و انسانی ست.
بله، ما متهم ردیف اولیم!