بايد گزينهء اول بود!

محمود عاشوری

“تنها فاعلی که می تواند فعل براندازی را به نفع مردم عملی کند خود مردم هستند.”

اسماعیل نوری علا

(گفتار در مهستان جنبش سکولار دموکراسی ايران)

در مرحلهء سرنگونی و یا بر اندازی حکومت اسلامی جنبش مردم، جنبشی صلبی است. در این مرحله تمام کسانی که خواهان سرنگونی حکومت اسلامی هستند، یعنی به عقیدهء من بیش از ۹۰ درصد مردم ایران، شرکت می کنند. در این مرحله تمام احزاب و سازمان های مخالف رژیم نيز، جدای از تضاد و اختلافی که با هم دارند، شرکت می کنند.

از سوی ديگر، در مراحل مختلف قیام و انقلاب، رابطهء بین رهبری و اقشار مختلف مردم رابطه ای عمیق و در عین حال چالشی برای رهبری است. در این ارتباط دو طرفه و نزدیک، نامزد های فردی و تشکيلاتی رهبری سعی در تثبیت خود به عنوان تنها گزینه می کنند و مردم نيز سعی در انتخاب نزدیک ترین گزينه به اهداف خود می کوشند. دکتر نوری علا، که کوشيده است اين مراحل را بصورتی نظری توضيح دهد، این پروسه را در دو مرحلهء متفاوت اما بهم تنیده این چنین بیان میکند: ” براندازی با آلترناتیو سازی دو مرحله کاملا متفاوت می باشند.”

از نظر من در مرحلهء اول، که همان مرحلهء صلبی انقلاب (سرنگونی) است، مردم آلترناتیوهای مختلف را می چشند و آنهایی را که با خواست شان خوانایی ندارد کنار می زنند. خواست مردم در مرحلهء صلبی کنونی سرنگونی کامل و بدون قید و شرط حکومت اسلامی می باشد. در این مرحله، مردم در قیام های مختلف خود در سالیان گذشته آلترناتیوهای صلبی جنبش خود را چشیده و سریع کنار زده اند. مثلاً نگاه کنيم به ماجرای اصلاح طلب ها.

در عين حال، از نظر من، جبهه هایی که در مرحله کنونی خواهان سرنگونی اند و ادعای رهبری انقلاب مردم را دارند عبارتند از: جبههء کلی کمونیست ها، جبههء کلی اسلامی های دمکرات، و جبههء کلی سکولار دمکرات ها.

اما دو جبههء اول اگرچه دارای سابقه ای طولانی، با تشکیلات، ایدئولوژی و با سرمایهء سیاسی بيشتری هستند اما، به عقیدهء من، با مرحلهء دوم انقلاب، که خواست اثباتی مردم در آن مطرح می شود، بيگانه بوده و سخن تازه و روزآمدی ندارند. حال آنکه مردم در همین مرحلهء صلبی هم خواست های اثباتی خود برای فاز دوم را به عناوین مختلف ابراز کرده اند. ما چهره شفاف خواست های اثباتی مردم را نيز در قیام دیماه ۹۶ دیدیم که از جانب اين دو جبهه بصورتی غير واقعی مصادره به مطلوب شدند.

به همين دليل من فکر می کنم که، در قیام بعدی مردم ما، ارزش های مطلوب جبههء سکولار دمکراسی، همراه با خواست اصلی اش که در تضاد اصلی با اسلام سیاسی و دیکتاتوری است، به عیان به میدان آورده خواهد شد؛ چرا که مردم در طی این چهل سال این دو ويژگی حکومت اسلامی را با گوشت و پوست خود تجربه کرده و برای همیشه از ذهن و فرهنگ و زندگی سیاسی خود کنار زده اند. به همين دليل این دو خواست مردم – که مورد بی اعتنائی ذو جبههء اول قرار گرفته – خود بخود آن دو جبهه اول را کنار می زند.

دکتر نوری علا، این مسئله را با این جمله بدرستی بیان می کند که: “(لازم است مردم) تا لحظهء مطلوبی که زمان براندازی می رسد انتخاب خود را کرده باشند”؛ بطوری که در مرحله اثباتی قیام و انقلاب مردم با آلترناتیو مطلوب خود آشنائی کامل بهم زده باشند. البته این انتخاب مسلما صد در صد نیست و مبارزهء فکری و سیاسی آلترناتیوها برای اثبات خود، که از قبل وجود داشته، در فاز دوم در فضایی بازتر و گسترده تر ادامه خواهد یافت. 

در موقعیت فعلی جبهه سکولار دمکرات ها باید خود را آماده و سرحال در معرض انتخاب مردم قرار دهد چرا که، باز به گفتهء دکتر نوری علا، این جنبش از ضعف تشکیلاتی در رنج است و برای برطرف کردن آن می کوشد.

سعی و تلاش همه جانبهء ما اعضای جنبش سکولار دمکراسی می تواند این ضعف را با ایجاد تشکیلات و جبهه خود برطرف کرده و این جبهه را آماده انتخاب شدن کند. در موقعیت بسیار حساس کنونی کوشش، صداقت، جدیت و پایداری تک تک ما می تواند جنبش جوان اما عمق و پرتوان سکولار دمکراسی را به انتخاب اصلی مردم تبدیل کند.

باری، علی رغم عدم اعتقاد به جبر تاریخ، من به انتخاب درست مردم خودمان در مرحلهء اثباتی انقلاب بسيار امیدوارم.

۲۷ خرداد ۱۳۹۸ – ۱۷ ژودن ۲۰۱۹