حکومت در صدد انتقام از دختران نوجوان است؟

مسموم کردن دختران دانش‌آموز در ایران درست در میانه جنبش «زن، زندگی، آزادی» ابعاد تازه‌ای یافته است. در فاصله ۲۲ آذرماه ۱۴۰۱ تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ دستکم ۴۰۰ دانش‌آموز با علایم مسمومیت در شهرهای قم، بروجرد، ساری، اردبیل، تربت جام، قوچان و تهران مسموم شدند. اغلب این دانش‌آموزان گزارش کرده‌اند که در کلاس یا در حیاط مدرسه عوارضی مانند خستگی، سوزش گلو، سرگیجه، حالت تهوع، سردرد و بی‌حسی موضعی را تجربه کرده‌اند. برخی نیز گزارش کرده‌اند که بویی شبیه به بوی نارنگی استشمام کرده‌اند.

روز ۷ اسفند ۱۴۰۱ معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت تایید کرد که «مسمومیت دانش‌آموزان عمدی بوده» و «افرادی دوست داشتند تمامی مدارس دخترانه، تعطیل شوند.»

توجیه مقامات درباره این‌دست از فجایع با طرح این ادعا که مسئول اقداماتی از این دست «گروه‌های افراطی خودسر» هستند، حربه همیشگی حاکمیت برای شانه خالی کردن از پاسخگویی و محکوم کردن عوامل این فجایع و جنایات است.

تداوم این دست اقدامات علیه دختران دانش‌آموز که در صف اول خیزش «زن، زندگی، آزادی» بودند و اعتراض خود را در مدارس بارها و بارها به نمایش گذاشته بودند، این نگرانی را ایجاد کرده که نیروهای نزدیک به حاکمیت در صدد انتقام از دختران نوجوان در مدارس کشور هستند.

مسمومیت دختران دانش‌آموز؛ شروع ماجرا از قم

اولین گزارش از مسمومیت دختران دانش‌آموز از شهر قم منتشر شد. در تاریخ نهم آذرماه ۱۴۰۱هجده دانش‌آموز دختر و چندتن از پرسنل هنرستان دخترانه نور یزدانشهر با علائم مسمومیت به اورژانس مراجعه کردند.

این اتفاق در همین هنرستان مجددا در ۲۲ آذرماه ۱۴۰۱ تکرار شد و ۵۱ تن از دانش‌آموزان و کادر آموزش با علایم مسمومیت به بیمارستان مراجعه کردند.

مسمومیت مجدد دختران هنرستان نور یزدانشهر موجب شد دستکم ۳۰ خانواده به مقامات آموزش و پرورش شهرستان قم شکایت کرده و خواهان پیگیری این مسئله شوند.

یکی از افرادی که خواهرزاده‌اش در دبیرستان دخترانه فاطمیه قم دچار مسمومیت شده است به کمپین حقوق بشر در ایران می‌گوید: «خواهرزاده‌ام در حال آماده شدن برای کنکور است. آن روز خودش و ۱۴ نفر دیگر از همکلاسی‌هایش مسموم شدند. علایم مسمومیت خیلی عجیب بود. بی‌حسی شدید بدن به ویژه پاها که به نظر پزشکان ناشی از اختلال در سیستم عصبی بدن بود همراه با گیجی و منگی که برای روزها ادامه داشت. تا چند روز نمی‌توانستند راه بروند. بعد از اینکه علائم مسمومیت برطرف شد خواهرزاده‌ام را مرخص کردند. بعضی از دوستانش که وضعیت بدتری داشتند تا سه هفته بعد روی ویلچر بودند و نمی‌توانستند راه بروند. الان هم هنوز بعد از هفته‌ها از زانو به پایین درد دارد و با چند قدم راه رفتن خسته می‌شود.»

به گفته این فرد مطلع از دانش‌آموز مسموم، حتی پزشکان هم به درستی متوجه نشدند مشکل بی‌حسی بدن این دختران نوجوان ناشی از چه نوع ماده‌ای بود: «دکترها به والدین گفته بودند ما چیزی نمی‌دانیم. آزمایش‌ها چیز خاصی نشان نمی‌داد آن‌ها هم می‌گفتند کار بیشتری ازشان بر نمی‌آید. بعد از این اتفاق هم تا دو هفته مدارس قم تعطیل شد. بعد هم گفتند بررسی کرده‌ایم و آمدن دختران به مدرسه را مشروط کرده بودند به اینکه محتویات کیف‌ها معلوم باشد یعنی بچه‌ها دفتر و کتابشان را به جای کیف باید توی پلاستیک شفاف به مدرسه می‌بردند. مدام می‌خواستند اینطور القا کنند که این اتفاق بر اثر شیطنت دخترها رخ داده است.»

معلم یک دبستان پسرانه در شهر قم در گفتگو با کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: «برخی از دوستان من در مدارسی که مسمومیت در آن‌ها اتفاق افتاد کار می‌کنند. به همه آن‌ها تاکید شده به هیچ‌وجه درباره جزییات آنچه رخ می‌دهد با رسانه‌ها یا حتی در کانال‌های صنفی معلمان صحبت نکنند وگرنه عواقب ناخوشایندی برایشان خواهد داشت. اداره کل آموزش و پرورش استان قم نیز موکدا تاکید دارد که علت این اتفاقات خارج از مدارس است. یکی از همکارانم که چند دانش‌آموزش مسموم شده بودند به من گفته است که دو دانش‌آموز پایه دهم از کلاس او بعد از وقوع مسمومیت به مدرسه بازنگشته‌اند و وقتی این اتفاق در میانه بهمن ماه افتاد معلم‌ها خودشان به این نتیجه رسیدند که این اتفاقات دارد عمدی رخ می‌دهد منتها کسی زورش نمی‌رسید این موضوع را علنی کند تا وقتی که خود مقامات وزارت بهداشت مشخص نیست بر اساس چه الگوریتمی تصمیم به افشای موضوع گرفتند.»

واکنش‌های مقامات به مسمومیت‌ها

روز ۸ اسفندماه خبری غیررسمی مبنی بر مرگ دانش‌آموزی به نام «فاطمه رضایی» که بر اثر مسمومیت در مدارس قم جان باخته است منتشر شد.

هدیه کیمیایی خبرنگار و فعال حقوق کودکان در حساب کاربری توییتر خود به نقل از یک فرد آگاه نوشته است: «مرگ این دانش‌آموز بدون هیچ سابقه بیماری بوده، اما درصدد هستند برایش پرونده پزشکی تشکیل بدهند که بیماری‌‌اش قدیمی بوده و احتمالا تاریخ بیماری‌ را از خیلی قبل‌تر اعلام کنند. دادستان قم خانواده او را تهدید کرده که نباید خبررسانی کنند و او را در بی‌خبری دفن کنند.»

خبرگزاری فارس نیز ویدیویی از اظهارات «ابوالقاسم رضایی» پدر فاطمه منتشر کرد که بسیار به ویدیوهای اعترافات اجباری که در رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی منتشر می‌شود شبیه بود. آقای رضایی در این ویدیو گفت فرزندش در دوره وقوع مسمومیت‌ها «به مدرسه نرفته و اصلا مسموم نشده بود.» اما با این‌همه علائم منجر به مرگ این کودک بسیار به آنچه درباره مسموم‌شدگان اخیر در قم گفته می‌شد شباهت داشت.

او در این ویدیو ادعا کرده است «پادرد و دل‌درد و استفراغ و تب» از علائم بیماری فرزندش بوده و مرگ فاطمه نیز بر اثر «عفونت شدید در خون او » رخ داده است.

یک منبع آگاه به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «اینکه خانواده فاطمه رضایی بخواهند مرگ او را به چیزی جز مسمومیت مرتبط کنند دور از ذهن نیست. پدر فاطمه راننده روحانی شناخته شده و عضو مجلس خبرگان رهبری به نام مجید تلخابی است. برادرش علی رضایی نیز در حوزه علمیه طلبه است و احتمال دارد تحت فشار نهادهای امنیتی یا خودخواسته چنین تصمیمی گرفته باشند.»

۲۵ بهمن ۱۴۰۱ رسانه‌ها از مراجعه دست‌کم ۱۱۷ دانش‌آموز قمی به بیمارستان خبر دادند. همزمان عده‌ای از خانواده‌های دانش‌آموزان مقابل فرمانداری قم تجمع کردند و خواهان شفافیت مسئولان و غیرحضوری کردن مدارس شدند.

این درخواست از سوی وزیر آموزش و پرورش رد شد و گفت آنچه در فضای مجازی درباره دلایل مسمومیت دانش‌آموزان مطرح می‌شود «شایعه» است و مشکلی برای آموزش‌های حضوری در مدارس نیست.

یوسف نوری همچنین گفت چون «مسمومیت‌ها تاکنون تلفاتی نداشته» پس جای نگرانی نیست.

چند روز پس از آنکه عباس ذاکریان، فرماندار قم از ورود دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و سپاه برای بررسی پرونده مسمومیت‌ها خبر داد مسمومیت دانش‌آموزان به شهرهای قزوین، بروجرد و تهران رسید.

در تاریخ دوم و سوم اسفندماه ۸۲ دانش‌آموز در مدرسه دخترانه احمدیه بروجرد با علایم ناشی از مسمومیت و بسیار مشابه با آنچه در قم رخ داده بود راهی بیمارستان‌ها شدند.

ساعاتی بعد از آغاز روز در تاریخ ۶ اسفندماه ۴۴ دانش‌آموز این مدرسه با علایم ناشی از مسمومیت به بیمارستان منتقل شدند.

یکی از پرسنل دانشگاه علوم پزشکی خرم‌آباد در گفتگو با کمپین حقوق بشر ایران از امنیتی شدن جو مراکز درمانی و بیمارستان‌ها در خرم‌آباد و بروجرد خبر داده است. به گفته این فرد آگاه، شماری از دانش‌آموزان مسموم شده در بروجرد به مراکز درمانی خرم‌آباد منتقل شده‌اند: «جو در بیمارستان‌های خرم‌آباد از جمله بیمارستان دانشگاه علوم‌پزشکی خرم‌آباد به شدت امنیتی است. نیروهای سپاه در علوم پزشکی حضور دارند. نتایج آزمایش خون بچه‌ها را از پرسنل بیمارستان می‌گیرند و به بیمارستان‌های تحت نظر سپاه منتقل می‌کنند. چهارم اسفند هم عده‌ای با سلاح سرد به مرکز درمانی شهید رحیمی خرم‌آباد حمله کرده و چند پزشک و پرستار را زخمی کردند. اول گفتند خانواده دانش‌آموزان مسموم شده هستند اما بعد مشخص شد هیچ نسبتی با بیماران در بیمارستان نداشته‌اند.»

پیش‌ از این نیز یک منبع آگاه در بیمارستان ولیعصر قم به «رادیو فردا» اظهارات مشابهی را عنوان کرده و گفته بود ماموران سپاه با ایجاد رعب و وحشت، خدمه را زیر نظر دارند و نتایج آزمایش خون دانش‌آموزان را با خود می‌برند، بی‌آنکه توضیحی ارائه کنند.

در نهایت در تاریخ ۷ اسفند ۱۴۰۱ یونس پناهی، معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت و از اعضای کمیته علمی تخصصی بررسی مسمومیت‌ها، در نشست خبری، ضمن تایید عمدی بودن این حوادث، اعلام کرد مسمومیت‌ دانش‌آموزان قمی ناشی از ترکیبات مواد شیمیایی جنگی نیست. او گفت طی تحقیقات کمیته به این نتیجه رسیده‌اند که مسمومیت‌ها عفونی نیست، منشأ ویروسی یا میکروبی ندارد، مسری نیست و عامل ایجاد آن مواد شیمیایی در دسترس است.

پس از جدی شدن بحث‌ مسمومیت دختران دانش‌آموز در شهرهای ایران، هوشنگ پوربابایی، وکیل دادگستری در توئیتی نوشت: «مسمومیتدختران دانش آموز معصوم این سرزمین در صورت گستردگی مشمول افساد فی الارض موضوع ماده ۲۸۶ فانون مجازات اسلامی است».

گروه‌های افراطی خودسر یا تجلی رویکرد حاکمیت به آموزش و پرورش

برخی فعالان و گروه‌های تلگرامی مسمومیت دانش‌آموزان را به فعالیت‌های گروهی به نام «فدائیان ولایت» مرتبط دانسته و نوشته‌اند که این گروه با هدف «خانه‌نشین کردن دختران محصل» به این اقدام دست زده‌اند.

گفته شده است که این گروه با انتشار شب‌نامه‌ای، تحصیل دختران را «حرام» و «محاربه با امام زمان» دانسته و تهدید کرده‌اند در صورت تعطیل نشدن مدارس دخترانه، مسمومیت‌ دختران را به‌ کل ایران گسترش خواهند داد.

پیش از این نیز وب‌سایت قم‌نیوز از وجود ردپای «منبعث از دیدگان طالبانی» در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان خبر داده بود. تاکنون هیچ مقام رسمی نقش این گروه را در مسمومیت دختران دانش‌آموز به طور رسمی تایید نکرده است.

روز یکشنبه ۷ اسفندماه اما روزنامه شرق در گزارشی به نقل از «محمدتقی فاضل میبدی» استاد دانشگاه و حوزه تایید کرد که پای گروهی به نام شیعیان «هزاره‌گرا» در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان در میان است. به گفته فاضل میبدی، این گروه مذهبی و ضد مدرنیته که اتفاقا در قم و بروجرد هواداران پرشماری دارد، معتقد است که دختران نباید درس بخوانند.

به نظر می‌رسد توجه به چنین اظهارنظرهایی و تحلیل این اقدامات جنایت‌کارانه با توجه به این رویکردها تا حدود زیادی مسیر را برای توجیه مقامات حاکمیتی و عدم پاسخگویی آنها فراهم می‌کند. تاکید مقامات به خودسرانه بودن این دست فجایع (قتل‌های سریالی در کرمان و یا اسیدپاشی در اصفهان) بیشتر از هرچیز فرصتی برای پنهان کردن شکل‌های سیستماتیک تبعیض و جنایات خاموشی‌ست که عاملان و آمران آن هیچ‌گاه مجازات و محکوم نشدند و در مواردی حتی به پاس اعمال به اصطلاح «خودسرانه» پاداش هم دریافت کرده اند.

محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان در واکنش به ماجرای مسمومیت دختران دانش‌آموز و ادعای خودسرانه بودن آن نوشت: «مسمومیت دانش آموزان در مدارس دخترانه که عمدی بودن آن را تایید کرده اند، نه خودسرانه است و نه اتفاقی. بازپس‌گیری دستاورد آزادی پوشش، نیازمند افزایش هراس عمومی است. تجمع سراسری از سوی معلمان، با مطالبه دفاع از حقوق دانش‌آموزان، مقاومتی خواهد بود در مقابل گسترش این هراس عمومی».

رویکرد کلان حاکمیت درباره آموزش و پرورش در مسیری بوده است که به وقوع پیوستن چنین فجایع و جنایاتی از این دست، چندان دور از انتظار نیست؛ از تهدید‌ها و فشارها بر معلمان و فعالان صنفی و بازداشت و صدور احکام سنگین حبس برای آنها گرفته تا استخدام هزاران طلبه در آموزش و پرورش و ترویج نگاهی ایدئولوژی‌محور که در سال‌های گذشته مورد انتقاد بسیاری از معلمان و فعالان حقوق فرهنگیان بوده است.

تلاش پیوسته حاکمیت برای دخالت در نظام آموزش و پرورش و تحمیل سبک تفکر و زندگی خصوصا به دختران دانش‌آموز در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» با شکست بزرگی روبرو شد و دختران دانش‌آموز در سراسر ایران چهره‌ای جدید از مبارزه علیه جمهوری اسلامی را در مدارس عیان کردند. این شکست برای حاکمیت هزینه سنگینی داشت و از این رو فاجعه انسانی مسمومیت دختران دانش‌آموز می‌تواند به نوعی انتقام‌گیری از دانش‌آموزانی باشد که فردای ایران در دست آنهاست.

برگفته ای از سایت ایران امروز، ۲ مارس۲۰۲۳