ساغر
در بازارهای مرزی بانه و مریوان بحران اقتصادی و سقوط ارزش ریال به گونهای نمود پیدا میکند که از جهاتی با بقیه نقاط فرق دارد. مسافرانی میآیند با ارزهایی قویتر از ریال و کالاهایی را میخرند که برای آنها ارزان است. همان کالاها برای خریدار محلی مدام گرانتر و گرانتر میشود.
شهرهای مرزی غربِ ایران، این روزها زیر تأثیرِ تورمِ بیسابقه و جهشِ قیمت ارز به سر میبرند. این موضوع، همراه شده با مجموعه تحولاتی که بار دیگر، ارزشِ دینارِ عراقی را بالاتر برده است، چیزی که هجومِ بیسابقه مردمِ اقلیم کردستان عراق به شهرهای مرزی برای خرید را موجب شده است. تقاضای غیربومی، گرانی و حتی کمیابی بیشتری را در شهرهای مرزی بانه و مریوان به وجود آورده است. این گزارش، نگاهی میاندازد به این وضعیت.
جهش ارز
در کمتر از ۱۰ روز، قیمتِ بیشتر ارزهای خارجی در ایران رشدی ۵۰ درصدی داشته. از دینارِ عراقی و کویتی گرفته تا یورو و دلار. رقمها به شکلی ناباورانه همچنان بالا و بالاتر میروند.
هیچ اراده و تصمیمِ مؤثری هم برای پیشگیری و مداخله مشاهده نمیشود. پولِ ملی در ایران به بیارزشترین وجه رسمی در منطقه تبدیل شده. قدرتِ خرید به شدت پایین آمده. آمارهای رسمی بانک مرکزی از تورم سالانه ۵۹ درصدی خبر میدهند. مردم اما همیشه تورمی بیشتر از آمارهای رسمی را در زندگی تجربه میکنند. در ایران همواره دو نرخِ رسمی و غیررسمی در اقتصاد وجود دارد. دولتها چیزی اعلام میکنند که روی کاغذ دقیق مینماید. اما مردم به مراتب در زندگی روزانه بیشتر از آن را هم تخمین میزنند.
بیثباتی در بازارها به حدی رسیده که دیگر مرکزِ آمار هم از محاسبه تورمِ نقطهای درمانده است. دیگر هیچ الگو و روند باثباتی وجود ندارد که بتوان آن را «تحلیل» کرد. همه چیز آشفته است و بیبرنامه.
در پی افزایش قیمت دینار و سقوطِ چندباره ریالِ ایرانی، ساکنانِ اقلیم کردستان عراق، فرصت را غنیمت شمردهاند. بازار شهرهای مرزی بانه و مریوان، ۲۰ روز مانده به سال جدید، در تسخیرِ آنها است. این تقاضا همچنان در حال افزایش است. پیشبینی میشود با آمدن فصل بهار، افزایش هم داشته باشد.
اقدامها و مدیریت دیمی
مسئولان رسمی که دیگر هیچ توان و راهچارهای برای حفظ ارزش پول ملی در چنته ندارند، اخیرا مدام در حال تکرار مجموعهای حرفِ تکراریاند. از جمله این که «آمریکا» مسئولِ بیثباتیهای اخیر است. همزمان با این فرافکنیها هم به چند روزنه برای دخالت سَرَک کشیدهاند. از جمله تحویلِ ارزِ مسافرتی به ازای هر کد ملی ۵ هزار یورو را دوباره از سر گرفتهاند. آنها چند هفته پیش، این کار را غیرقانونی اعلام کرده بودند. برای هر نفر هم سالانه ۲ هزار دلار ارزِ مسافرتی تعیین شده بود. اما اخیرا این نرخ را به ۵ هزار یورو رساندهاند که تقاضای مؤثرِ ارز را بالاتر ببرند و قیمتش را پایین بیاورند. حدود یک هفتهای از این اقدام هم میگذرد. اما هیچ نشانهای از اثربخشی آن مشاهده نمیشود.
بازارِ ارز همچنان پرنوسان و افزایشی است. خودِ این اقدام در شرایطِ کنونی ایران، فرصتی برای دلالهای ارز فراهم کرده برای بازارگرمی بیشتر. بسیاری از افراد پس از چنین تصمیمی به صرافیها هجوم میبرند. ارزِ مسافرتی را با قیمتی کمتر از بازار آزاد دریافت میکنند. اما بلافاصله بعد از خروج از صرافی، در همان بازارِ فردوسی آن را به قیمتی بالاتر به دلالها میفروشند. مشخص است که وضعیتِ بازارِ ارز در ایران، دیگر در شرایطی نیست که بتوان با این نوع اقدامهای خُرد آن را کنترل کرد. بلکه عاملهای مؤثرِ کلانِ سیاسی و اقتصادی باید دگرگون شوند.
آشفتهبازارِ مرز
در این وضعیت، اگرچه اکثریتِ مردمِ ایران متضرر میشوند، قدرت خریدشان به شدت کاهش مییابد و نیازمندتر میشوند. اما وضعیتِ شهرهای مرزی، به مراتب آشفتهتر است. به ویژه دو شهرِ مرزی بانه و مریوان که مقصدِ همیشگی مسافرانِ اقلیم کردستان عراق بودهاند.
سالِ گذشته قیمتِ هر (گهلا) صد دلارِ آمریکایی در بازار ارزِ سلیمانیه، حدود ۱۴۰ هزار دینار عراقی بود. دخالتها و ماجراجوییهای نظامی جمهوری اسلامی باعث شد تا طی دو ماه گذشته، ارزشِ دینارِ عراقی هم سقوط کند. وزارت خزانهداری ایالات متحده در ماه بهمن، تحریمها و محدودیتهایی علیه بانک مرکزی و سیستم مبادلات ارزی عراق اعمال کرد. آن هم برای جلوگیری از «پولشویی افسارگسیخته به نفع ایران و سوریه». همین کافی بود تا هر صد دلار در بازار عراق، به قمیت ۱۷۵ هزار دینار معامله شود. این افزایش قیمت برای مردمِ عراق قابل تحمل نبود و میرفت که آتش اعتراضهای اجتماعی را روشن کند. در پی همان افزایش قیمت، رئیس بانک مرکزی عراق استعفا داد.
کاهشِ ارزشِ دینار در برابر دلار آمریکا، تا حدودی قمیت آن در برابر ریال ایرانی را هم کاهش داد. اقداماتِ فوری دولت عراق و احتمالا توافقهای سیاسی، مشکل را حل کرد. دینارِ عراقی طی یک هفته نه تنها ارزشِ سابقش را به دست آورد، بلکه با ارزشتر هم شد. در چند روز اخیر، قمیت هر صد دلارِ آمریکایی در صرافیهای بغداد و سلیمانیه تا ۱۳۰ هزار دینار عراقی هم پایین آمد. از آن طرف، قیمت دینار، افزایشی چند برابری در برابر پول ملی ایران را داشته. قیمتِ هر هزار دینارِ عراقی در ایران به ۳۵۰ هزار تومان رسید. این برای مردم عراق، به ویژه شهرهایی که با ایران هممرز هستند، یک فرصت فراهم کرد.
دینارِ عراقی و بازارهای ریالی مرزی
در پی افزایش قیمت دینار و سقوطِ چندباره ریالِ ایرانی، ساکنانِ اقلیم کردستان عراق، فرصت را غنیمت شمردهاند. بازار شهرهای مرزی بانه و مریوان، ۲۰ روز مانده به سال جدید، در تسخیرِ آنها است. این تقاضا همچنان در حال افزایش است. پیشبینی میشود با آمدن فصل بهار، افزایش هم داشته باشد.
میل به خرید در بازارِ همجوارِ ارزانتر برای مردم عراق پیش از این هم وجود داشته، اما افزایشِ دوباره ارزشِ دینار و در مقابل، سقوطِ چندباره ارزش ریال ایرانی، این تقاضا را چندین برابر کرده است، به گونهای که برخی از مردم اقلیم کردستان، روزانه به شهرهای بانه و مریوان میآیند، هرچه میخواهند میخرند و شبانه به شهرهای خودشان بازمیگردند. شهرهای مرزی ایران برای آنها به یک بازار خریدِ ارزانقمیت تبدیل شده است.
شوکِ اقتصادی و واکنش بازار
شوکِ اقتصادی جهشِ اخیرِ قمیت ارز، هنوز در بازارهای ایران خود را نشان نداده است. معاملات روزانه ممکن است هنوز با قیمت خریدهای گذشته انجام شود. یعنی زمانی که بازاریها جنسهایشان را با دلارِ ۴۰ هزار تومانی خریده باشند. تأثیرِ این جهشِ قیمت، به زودی خود را نشان میدهد.
در شهرهای همجوارِ با حوزه پولی دینار عراقی، از هماکنون قیمتها به طرزی غیرطبیعی در حال افزایش است، به ویژه قیمتِ کالاهای خوراکی، پوشاک و صنایعِ دستی بومی. تنها کالاهایی که در خود عراق ارزانتر و با کیفیتترش پیدا میشود از این تقاضا مصون ماندهاند، کالاهایی چون ماشین و لوازم خانگی. بازاریها دقیقا نمیدانند این را باید نشانی از رونق بدانند یا نشانهای از فروپاشی اقتصادی. فروش و سودِ بیشتر خوب است، اما این نمیتواند یک تکیهگاه و رونقِ همیشگی باشد. در این میان، مردمِ مصرفکننده بیچیزِ داخلی بیشتر از هر کسی دیگر زیان میبینند. آنها ناخواسته باید در رقابتی نابرابر با تقاضای بالای افرادی باشند که پولشان بسیار باارزشتر است.
هنوز نشانی از کمبود و نایابی در بازار این شهرهای مرزی مشاهده نشده اما پیشبینی خودِ بازاریها این است که تداوم چنین وضعیتی، نایابی برخی کالاها را هم در پی خواهد داشت. نایابی را همزمان، هم هجومِ مسافرانِ اقلیم کردستان رقم خواهد زد، هم قاچاق، و هم برخی اقدامات پنهانی دولت.
مطلعانِ بازار میگویند از هماکنون ردِ پای قاچاقِ برخی کالاهای اساسی تولید داخل، همچون لاستیک را میتوان تشخیص داد. برخی سایزهای آن به طرزِ نامتعارفی نایاب شدهاند. کالاهای داخلی، به قمیتی بسیار بیشتر در خارج از ایران به فروش میرسند. ممکن است برخی از بازوهای قدرت در این قاچاق، دست داشته باشند. دولت، این روزها نقشی دوگانه در بازیهای اقتصادی بازی میکند. شریکِ دزد است و رفیقِ قافله، آن هم برای ارزآوری و تأمین درآمدهای ارزی.
بازارِ این دو شهرِ مرزی بانه و مریوان تاکنون واکنشِ یکدستی به این وضعیت نداشته. تنها برخی مغازهدارها به صورتِ فردی تصمیم گرفتهاند این روزها زمانِ خیلی کمتری را در مغازه باشند. تمایلی به فروشِ کالاهایشان ندارند. چرا که کاملا واضح است با فروشِ این کالاها با قیمتِ فعلیشان نمیتوانند معادلِ همان را دوباره بخرند و در مغازه بگذارند. رقابتِ موجود در بازار هم مانع آن است که از هماکنون قیمتها را طبقِ قمیتِ جدیدِ ارز بفروشند. همه منتظرِ نوعی ثباتند تا بتوان تشخیص داد چه باید کرد، ثباتی که غیرقابلدسترس به نظر میرسد.
برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۳ مارس۲۰۲۳