کج دار و مریز برجام

در هفته گذشته حسن روحانی رییس جمهور حکومت اسلامی در ایران در سخنانی در آذربایجان شرقی گفته بود: «گام سوم را محکم برمی‌داریم!»
اگرچه پس از برون رفت پر از هیاهوی آمریکا از قرارداد برجام، گردانندگان حکومت اسلامی در ایران، آن را غیر قانونی دانستند ولی اکنون پس از ناکامی از نگهداری آن، تهدید به پیش‌دستی برای بیرون رفتن از این قرارداد می‌کنند. این نشان از برنامه ریزی درست و هدفمند ایالات متحده برای برون رفت از برجام است.

مهره‌های بازی ملاها

یک سال پس از گذشت برون رفت آمریکا از برجام، ناگهان جمهوری اسلامی دریافت که در شیبی روبه نابودی است، بنابراین تلاش کرد از توانش در خرابکاری و نا امنی در خاورمیانه یاری بجوید و تلاش نماید تا فشار بر خود را برای جامعه جهانی هزینه‌ساز نماید. اما تلاش برای به تنش کشاندن خلیج فارس و سپس تنگه هرمز اگرچه نگرانی‌هایی‌ را درباره امنیت انرژی ایجاد نمود، اما با برنامه مهار تا اندازه بسیاری ناکارآمد ماند.

ملاحسن روحانی از پارسال بارها گفته بود:«اگر جلوی صادرات نفت ایران گرفته شود نفتی از خلیج فارس صادر نخواهد شد» اما با کاهش فروش نفت ایران تنها به سیصدهزار بشکه، همچنان راهکاری برای اجرای این شعارها نمی‌یابند. البته در درون ایران این رویداد به گونه‌ی دیگری نمایان می‌شود تا جایی که امام جمعه شیراز گفته بود: اگر نفت نفروشیم، آب از آب تکان نمی‌خورد!

اگرچه بسیاری‌ از تحلیل‌گران تلویزیونی می‌گویند آخوندها جنگ دوست دارند، اما اینگونه نیست و آن‌ها همه‌ی لابی‌ها و ابزارهای خود را برای جلوگیری از جنگ به کار می‌گیرند. آنچه حکومت اسلامی نیاز دارد، افزایش هزینه‌ی فشار بر خود است که این‌کار را با خرابکاری و روش‌های تروریستی انجام می‌دهد. 

درباره برون رفت از برجام نیز به همین گونه است، جمهوری اسلامی برای رهایی از فشار کمبود ارز و تنش‌های خاورمیانه، برجام را پذیرفت، تا جایی که آن را پیروزی بزرگ دانستند و بر خود مدال‌ها و نشان‌های افتخار آویختند. تا یک‌سال نخست نیز از خودشان برای دستیابی به این پیروزی دیپلماتیکــ (!) سپاسگزار بودند و به دنبال برجامی نمودن دیگر بخش‌های ناکارامد کشور رفتند.
اما با برون رفت آمریکا از برجام، روند شعارهای مستانه روبه کاستی نهاد و تلاش‌های ماله‌کش اعظم در چانه زنی با اروپاییان برای پذیرفتن نقش آمریکا در قرارداد، بیهوده ماند و آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

چقدر تا پایان راه مانده است؟

اگر روند فشارها بر جمهوری اسلامی با همین شتاب پیش برود، گمان می‌رود با دست‌ بردن به صندوق‌های ارزی مانند صندوق توسعه ملی، بتوانند تا دو سال دیگر در همین سطح دوام بیاورند، پس از آن نیز با کاستن از استاندارهای زندگی و زدودن اندک بخش‌های خدماتی دولتی باقی مانده، حکومت ناکارامدی را در اندازه‌ای کوچک تا چند سالی ادامه بدهند. اما پیش‌بینی آنچه روی‌ خواهد داد دشوار است به گونه‌ای که  دوام آوردن حکومت‌هایی مانند صدام و کره شمالی نشان می‌دهند با نگهداری از نیروی سرکوب، همچنان این حکومت‌ها می‌توانند فرو نپاشند. 

میانبر

آنچه راه را کوتاه خواهد نمود، برپایی جبهه‌ای از سکولار دموکرات‌ها خواهد بود تا بتوانند با به کارگیری نیروی پراکنده، ولی گسترده خود که در بدنه‌ی کشور دارند، از زندگی حکومت اسلامی بکاهند. هرچه به پیش می‌رویم، انجام این کار و راهیابی به یک جریان توانمند با پشتوانه‌ی اعتماد اجتماعی افزایش می یابد. برای نمونه پس از هر فشار سنگینی که به خلیفه‌ی تهران وارد می‌شود،‌ گروهی از بخش‌های گوناگون اپوزیسیون جعلی، دست خود را رو میکنند و یافتن همکار و همراه که در راه دشوار پیش رو، آسوده‌تر می‌گردد. 
با روندی که جنبش سکولار دموکراسی مردم ایران در سال‌های گذشته طی نموده است، امروزه به شاخص‌های برجسته‌ای دست یافته‌ است که امید آن می‌رود در کنگره‌ای که در فرانکفورت به زودی برگزار می‌گردد، دست‌آوردهای خوبی برای نابودی جمهوری اسلامی و برپایی سکولار دموکراسی در ایران ارائه دهند. 
امروز می‌دانیم که در سبوی آخوند چیزی نمانده است و هر چه کج کنند، چیزی نخواهد ریخت.

میلاد آقایی
خبرگاه
خبرگزاری حزب سکولار دموکرات ایرانیان

شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۸