سپیده قیاسوند
در يک جامعهء بسته و استبدادی هر پديده تبديل به نمونه ای می شود که ماهيت کل سيستم را به نمايش می گذارد؛ آنگونه که، بقول متفکری کهن «دل هر ذره را که بشکافی» همان حکايت را مکرر می بينی. امروز، مثلاً، می توان به مشکل زنان ايران در رابطه با فوتبال نگريست و درد تبعيض و استبداد را در اين رابطهء ظاهراً نامربوط نيز مشاهده کرد.
چالش همیشگی ورود تماشاگران زن به استادیوم ها مسئله ای ست که از سوی فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) به صورت جدی دنبال می شود و ممکن است عواقب وخیمی برای ورزش پرطرفدار فوتبال در ایران به همراه داشته باشد. بنا به برخی گزارش ها، فدراسیون جهانی فوتبال، پیش تر، با تعیین ضرب الاجلی که تاریخ آن پانزدهم ژوئیه برابر با بیست و چهارم تیر مشخص شده بود، از فدراسیون فوتبال ایران خواسته بود تا برای برداشتن تبعیض جنسیتی در استادیوم های فوتبال ایران تلاش کند. فیفا در همین خصوص هشدار داده بود که، در صورت برطرف نشدن مشکل، تحریم هایی در انتظار فوتبال ایران خواهد بود. رئیس فیفا به صراحت اعلام کرده است که خواهان برطرف شدن این تبعیض پیش از ماه سپتامبر است و در جریان سفر سال گذشته خود به ایران اعلام کرد که حسن روحانی به وی دربارهء لغو ممنوعیت ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها وعده داده است و، بدین ترتیب، فیفا روز نهم از ماه شهریور امسال را برای حکومت اسلامی ایران ضرب العجل تعیین کرده تا مشکل حضور زنان در ورزشگاه را حل کند و همچنین تهدید کرده است که در صورت عدم پذیرش این تغییر فوتبال ایران می تواند با اقدامات تنبیهی و در نهایت تعلیق روبرو شود.
حال بايد ديد حاکمان جنايتکار رژيم در قبال اين درخواست با کدام چشم و عينک زنگ زده ای مسئله را ديده و تعبير کرده و واکنش نشان می دهند.
محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، روز چهارشنبه در دانشگاه خوارزمی، با اشاره به بحثهای اخیر دربارهء ورود زنان به ورزشگاهها، گفت: “اینکه فیفا میآید رسماً اعلام میکند اگر چنانچه ورزش ایران زنان را در ورزشگاهها راه ندهد ما ایران را از حضور در بازیهای بینالمللی محروم میکنیم این را شما ساده میاندیشید؟ این حرف سادهای نیست، فیفا چه کار دارد به اینکه در کشوری که ۱۰، ۵۰۰، هزار یا پنج هزار تماشاگر برای فوتبال میرود حتماً تعدادی از آنان باید زن باشند؟” وی اضافه کرد: “اینکه گیر دادهاند که حتماً در ورزشگاههای ایران هم باید زنان هم راه پیدا کنند دل شان برای زنان ما سوخته؟ دل شان برای سالنهای ورزشی ما سوخته؟ دل شان برای این سوخته که زنها هم از فیوضات عالیه تماشای فوتبال محروم نباشند؟ این را ساده نگیرید.” او پیش از این هم تاکید کرده بود که: “حضور زنان در ورزشگاه آزادی یک آسیب است و هیچ توجیه شرعی ندارد، اگر بخواهد ادامه پیدا کند برخورد می کنیم.”
اين طرز نگاه حکام اسلامی به مسئلهء ورود زنان به ورزشگاه ها نشان می دهدکه در کله های پوک اين به اصطلاح «رهبران» چه مغز گنديده ای پنهان است و، در عين حال، مهلت داده شده از جانب فیفا به فدراسیون فوتبال ایران از آن حکايت می کند که حاکمان رژيم اسلامی، جز «زبان زور» زبان دیگری آدم شان نمی کند. و متاسفانه در آینده ای شايد نه چندان دور این نحوهء عملکرد در صحنه ای بسيار گسترده تر، تلخ ترین سرنوشت را برای مردم ایران رقم زند؛ چرا که مسالهء ممنوعیت ورود زنان به استادیوم تنها یک نمونه از سرکوب زنان، و نشانگر مراتب تبعیض علیه آنان است. زنان و دختران ایران بیش از هر طبقه و قشر دیگری در معرض قوانین و محدودیت های اسلام بنياد اين حاکمیت هستند؛ درست همانگونه که این قوانین تبعیض آمیز به سایر اقشار جامعه نیز لطمات جدی وارد می کند.
از اين منظر است که می توانيم آرزو کنيم که همین اقدامات تنبیهی فیفا، در مورد مسالهء تبعیض جنسیتی، که کاملاً بجا و به حق نیز هستند، راه را بر اعتراض ها و مقاومت های گسترده تری در صحنهء بين المللی بگشايد.
بهر حال دنیا باید بداند که تبعیض جنسیتی در ایران به موضوع بغرنجی تبدیل شده است و زنان و مردان ایران تنها راه گریز از این بیداد و تبعیض را فروپاشی نظام اسلام گرا و، به دنبال آن، انحلال قانون اساسی اسلامی و تدوین قانون اساسی بر مبنای حقوق جهان گستر بشر، و تاسیس نهادهای حکومتی سکولار و دموکرات می دانند.
در اين ميان اصل ضرورت جدایی حکومت از هرگونه مذهب و ایدیولوژی، که نتايج درآميختن شان را ملت ايران به تجربه دريافته اند، اکنون دقيقاً همان چیزی ست که زنان و مردان سرزمين مان خواستار آن هستند. در نتيجه و هم اکنون، زن و مرد آگاه ايرانی بی تردید در راستای دستیابی به حقوق بنیادین انسانی خود به دنبال هیچگونه توجیه شرعی و الهی و حل المسائلی آخوندی نیستند و می خواهند تا، با آزادی و برابری انسانی خويش، رشتهء تعيين کنندهء سرنوشت شان را خود به دست بگيرند.
اين آن پيامی است که بايد مخاطب خود را در بيرون از دفاتر سازمان فيفا، در زير سقف جهان سکولار دموکرات و متمدن دنيا نيز بيابد.
۱۸ امرداد ۱۳۹۸ – ۹ آگوست ۲۰۱۹