سام قندچی
شخصاً از مخالفان تجزیه ایران بوده و هستم (+)، همانطور که مخالف قراردادهایی نظیر ترکمانچای بوده و هستم، اما از برجام که مشابه معاهده ترکمانچای بود دفاع کردم، چون در وضعیتی که ایرانِ تحت حاکمیت رژیم اسلامی در زمان امضای برجام قرار داشت، اگر برجام امضا نمیشد، آلترناتیو جنگ بود(+).
روز گذشته نیز در مورد صلحی که ممکن است همین روزها بین ایران و آمریکا شکل گیرد (+)، بحث شد. اینکه علاقه ی ما چیست بسیار با اینکه واقعیت پیش رو چیست فرق دارد. برای سرنگونی رژیم اسلامی در ایران، یک راه وجود تشکیلاتی علنی یا مخفی در داخل کشور است که قادر باشد مردم را در به پیروزی رساندن انقلاب، رهبری کند، همانگونه که آیت الله خمینی چنین تشکیلاتی را در داخل ایران طی ۲۵ سال، پیش از آغاز وضعیت انقلابی که از سال ۱۳۵۶ شروع و با بهمن ۱۳۵۷ پایان یافت، ساخته بود(+).
در دوسال و نیم گذشته که در ایران وضعیت انقلابی وجود داشت، ما شاهد وجود چنین تشکیلاتی نبوده ایم. آیا چنین تشکیلاتی را در داخل ایران، چه مخفی و چه علنی، هیچ نیرویی امروز در اختیار دارد؟ پاسخ منفی است. عده ای می گویند نظیر دوران فاشیسم هیتلری یا وضعیت کوزوو در زمان کلینتون، حمله نظامی به ایران راه حل است. جدا از اینکه با این راه حل بعنوان نیرویی در اپوزیسیون موافق یا مخالف باشیم، اکثریت مردم ایران با حمله نظامی به ایران، مخالف هستند، و تازه هیچیک از قدرت های بزرگ در آینده نزدیک حاضر نیستند به چنین اقدامی در ایران، دست بزنند، و رژیم اسلامی ایران نیز نظیر القاعده یا داعش علیه کشورهای اروپایی و آمریکا اقداماتی نظیر یازدهم سپتامبر انجام نمی دهد، همانطور که شوروی نیز هیچگاه نظیر هیتلر جهان گشایی نظامی نکرد.
در واقع در دوران کشمکش غرب و شرق در زمان شوروی نیز اساساً کسی نمی خواست با حملهء نظامی، شوروی را نابود کند، و اقدامات نظامی بیشتر هدف بازدارنده داشت. همچنین گورباچف که خیلی از اصلاح طلبان ایران در مخالفت اش با استبداد شوروی ثابت قدم تر بود، دنبال پایان دادن به رژیم کمونیستی نبود.
اما آنچه شوروی را نابود کرد «تجزیهء اتحاد شوروی» بود، چرا که واقعاً در داخل شوروی آن روز، نظیر ایران امروز، نه آنچنان تشکیلات اپوزیسیونی علنی یا اپوزیسیونی مخفی وجود داشت که بتواند قدرت را بگیرد، و نه آنکه قدرت های جهانی حاضر بودند ریسک حملهء نظامی به شوروی را به عهده بگیرند، و ابداً وضعیتی نظیر جنبش ضد فاشیستی ضد هیتلر و نیروهای محور در دوران جنگ جهانی دوم، برای مقابله با اتحاد شوروی طی نیم قرن بعد از پایان جنگ، بوجود نیامد.
در رابطه با ایرانِ گرفتار رژیم اسلامی نیز همین وضعیت در سطح جهانی وجود دارد که اجماع نظر برای حملهء نظامی به ایران وجود ندارد. در نتیجه بحث بر سر تجزیه ایران متمرکز شده است.
اکثریت مردم ایران با تجزیه طلبی مخالف هستند، اما واقعاً برای نیرویی که سازماندهی مخفی یا علنی جدی در داخل ایران ندارد، اگر بخواهد فوری به رژیم اسلامی پایان دهد، راه دیگری غیر از حمایت از تجزیه ایران نیست. البته اینکه موفق شود یا نه جای بحث دارد چون صرفنظر از موافقت یا مخالفت سازمانهای سیاسی و مدنی ایران با تجزیهء کشور، اکثریت مردم ایران شدیداً با تجزیه ایران مخالفند و تجزیه طلبی را نوعی خیانت به ایران و ایرانی می دانند.
سه سال پیش عده ای از پادشاهی خواهان، آقای رضا پهلوی را بخاطر آنچه آنها حمایت ایشان از تجزیه طلبان می خواندند، تهدید به خلع ید کردند(+). در چند روز اخیر نیز همان بیانیه در اینترنت دوباره پخش شده است.
واقعیت این است که در وضعیت سازماندهی این نیروها در داخل کشور در ۳ سال گذشته تغییری بوجود نیامده که بتوانند خود، قدرت را در ایران، تسخیر کنند، و قدرت های جهانی نیز دنبال حمله نظامی و ساقط کردن رژیم اسلامی نیستند؛ و اگر این نیروها خواستار سقوط فوری رژیم هستند، گزینه ای جز حمایت از تجزیه طلبان ندارند.
شخصاً از مخالفان رژیم پادشاهی هستم اما واقعاً می بینم آقای رضا پهلوی گزینه دیگری نداشته که پاسخ آنها را نداده است. در واقع اگر کسی گزینهء سرنگونی فوری رژیم اسلامی حاکم بر ایران را بخواهد، راهش امروز همان تجزیهء ایران است.
اما اگر با تجزیهء ایران مخالف است، باید کار سازماندهی درازمدت را در داخل و خارج ایران دنبال کند، کاری که رهبران حزب سکولار دموکرات ایرانیان بسیار بهتر از این قلم، و کلاً درباره آلترناتیو سکولار دموکرات، بحث کرده و می کنند.
دربارهء وضعیت نیروهای سیاسی دیگر هم مطلع هستیم(+)؛ اما، انتظار اینکه بشود، همین فردا، رژیم را با چنین برنامه های درست، ولی برای درازمدت، از قدرت ساقط کرد، دور از واقعیت است.
متأسفانه، اگر صلح با آمریکا امضا شود، خطرات زیادی فعالان سیاسی و مدنی را در داخل ایران تهدید خواهد کرد، همانطور که ۱۴ سال پیش بحث شد، در زمان امضای قرارداد صلح ایران و عراق و کشتار سال ۶۷، شاهد وضعیت مشابهی بودیم(+). در نتیجه، این مسائل اکنون اولویت بالاتری برای نیروهای اپوزیسیون دارد. نمی توانیم به خودمان دروغ بگوییم، اینها واقعیات پیش روی ایران و ایرانیان است.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com
پنجم
شهریور ماه ۱۳۹۸
August
۲۷, ۲۰۱۹