اسماعیل نوری علا
در برنامه های گذشته گفتیم که آنهائی که در یک سوی مرز زندگی می کنند با همدیگر یگانهاند و مردمانی را که در آن سوی مرز سرزمین خودشان زندگی می کنند بیگانه می دانند و بین این دو یگانه ها و آن بیگانه ها بین این دو دسته آدم، روابط مختلفی برقرار است؛ از صلح و جنگ گرفته تا دوستی و دشمنی. اما یکی از مهمترین روابط مابین مردمان دو سوی یک مرز که یکی یگانگان باشند که بقیه دنیای آن سوی مرز خودشان را بیگانه محسوب می کنند، موضوعی است که آن را با نام صادرات و واردات و اصطلاح کلی داد و سند می شناسیم. مردم های محصول در یک مرز، چیزهائی را به بیرون از مرزهای خودشان صادر می کنند و چیزهائی را از بیرون مرزهاشان به داخل مرزهاشان وارد می کنند. و نوع آن اقلامی که صادر یا وارد می شود، میتواند بسیار متنوع باشد، گاهی رنگ مادی بخودش بگیرد؛ مثل اتومبیل، تلویزیون و اینگونه چیزها و گاه هم اموری صرفا غیرمادی باشد؛ مثل دین، فرهنگ و امثالهم. یعنی همواره درون و بیرون یک مرز با یکدیگر داد و ستد می کنند؛ می دهند و می گیرند، می فرستند و دریافت می کنند، گاهی در یک مقیاسی از لحاظ زمانی کوتاه، گاهی هم در طی هزارهای بلند. گاهی با دوستی، گاهی با شمشیر، گاهی صادقانه، گاهی حیلهگرانه. همانطور که می بینید ما اینجا هم با یک خانواده دیگر واژگانی روبرو هستیم که دقیقا از تصور وجود مرز به دست می آید. نه تنها بین کشورها بلکه بین تک تک آدمیانی که در دوسوی یک مرز واقعی یا خیالی یا قراردادی، قرار بگیرند. در زبان عربی و حوزه نفوذش در زبان فارسی، ما یک الگوی مصدری ویژه ای داریم به نام «مفاعله» که بر وزن آن، فعل های بسیاری را می شود صرف کرد، بطوری که این الگو را می شود مادر خانواده بزرگی از واژه هائی دانست که بر اساس دو فرض اصلی ساخته می شوند: یکی وجود یک مرز، یکی هم روابط ساکنان دو سوی آن مرز. ما همه با واژه «مشاعره» بر وزن مفاعله آشنا هستیم، مشاعره یعنی دو نفر آدم مستقل و مجزا از همدیگر که روبروی هم می ایستند یا می نشینند و برای همدیگر شعر می گویند و بقیه قضایا که میدانید. معامله و مشاجره و مخاصمه را هم داریم. اینها همه حکایت از انجام یک داد و ستد می کنند. یک طرف، یک فکر و شیئی و ساختاری را به بیرون از مرزهایش می فرستد یا می دهد یا می فروشد و در مقابلش چیزی را از آن سوی مرزها می خرد یا وارد می کند. خوب در همین تصور هم هست که رفت و آمد، بردن و آوردن، دادن و گرفتن هم معنی پیدا می کند. یا پیوستن و گسستن، فراق و وصال، جدائی و یکی شدن، رفتن و بازگشتن، اینها همه خانواده واژگانی جدیدی هستند که بر اساس وجود مرز معنا پیدا می کنند. یاد یک شعر از حافظ افتادم، میگوید: «دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل / مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان» در همین یک بیت هم از دوست می گوید و هم از دشمن، هم از به دست آوردن می گوید و هم از گسستن، هم از یزدان میگوید و هم از اهریمن و هم از اتحاد و هم از انصراف و برگذشتن. در همین مقوله صادرات و واردات است که می توانیم از جهانگردی، مهاجرت، اعزام دانشجو، فرار و پناهندگی نیز سخن بگوئیم و مجموعه این مطالب را نیز به خانوادههای واژگانی شکل یافته بواسطه تصور مرز اضافه کنیم. خوب همه این روابط را میتوانیم در مورد روابط سیاسی بین کشورها و فعل و انفعالات مابین آنها هم بیان کنیم. مثلا هر کشوری دارای یک سیاست خارجی است و این سیاست هم شامل بیگانگانِ دوست می شود و هم بیگانگان دشمن. باز هم برگردیم به شعر وقتی شاعر می گوید «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» مثل این است که یک کشوری دارد سیاست خارجی خودش را تعیین می کند یا بیان می کند. ما در برنامه پیش در مورد حُسن همجواری و برعکس آن هم صحبت کردیم و حالا می توانیم آن بحث را با بحث امروزمان مرتبط کنیم و ببینیم چه حاصلی می توانیم به سود سکولار دموکراسی از آن به دست بیاوریم. در عین حال میتوانیم ببینیم که هر یک از این موارد در دو نوع حکومت سکولار دموکرات از یک طرف و حکومت ایدئولوژیک، حالا چه مذهبی باشد، چه غیر مذهبی باشد، چه ضد مذهبی باشد، از طرف دیگر چه راه و رسمی را بخودشان می گیرند. باور من این است که سکولار دموکراسی دارای سیاست های جهانگیر نیست و در نتیجه منافعش در متوسل شدن به سیاست حُسن همجواری است. در نتیجه صادراتش هم صلح آمیز است و بر اساس دوستی است، حال آنکه صادرات یک حکومت ایدئولوژیک قبل از هر چیزی شامل صادر کردن ایدئولوژی است، حکومت ایدئولوژیک نمیتواند در یک کشور بماند و در لجنزار تحمیل و سرکوبی که می آفریند ادامه زندگی بدهد. این حکومت ایدئولوژیک در صادر کردن ایدئولوژی خودش به دیگر کشورها است که سرپا می ماند و تر و تازه می شود. خوب می دانیم، می توانیم تصور کنیم که صدور ایدئولوژی می تواند هم با خصومت و دشمنی و تجاوز همراه باشد و هم از طریق صبر و دخالت تدریجی و آرام. و ما در کشور خودمان و با این حکومت اسلامی با همه این انواع آشنا هستیم. حالا برای اینکه زیاد حرف نزده باشم، وقت آن است که برویم و ببینیم که دوستان ما در نشست هماندیشی حزب سکولار دموکرات ایرانیان در این موارد چه نظری دارند.
ویدیوی کامل این برنامه در لینک زیر: