از مشروطه تا سکولار دموکراسی؛ شیخ فضل الله نوری علمدار پایان دادن به سکولار دموکراسی

من در این برنامه می‌خواهم کمی از وقتمان را به آشنایی با یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای اواخر دوران قاجاریه اختصاص بدهم. شخصیتی که به دلایل مختلفی تا پیش از انقلاب سال ۵۷ چهره خیلی مطرحی نداشت، یا نبود. اما پس از انقلاب و به قدرت رسیدن خمینی، تبدیل به یکی از چهره های مهم و اساسی استقرار حکومت اسلامی شد و او را شهید راه برقراری حکومت اسلامی خواندند. منظورم آیت الله شیخ فضل الله نوری است، که در اخرین سال سلطنت ۳ ساله محمدعلی‌شاه قاجار به دست مشروطه خواهانی که از نقاط مختلف ایران به فتح تهران آمده بودند به دار آویخته شد.

شیخ فضل الله وقتی که محمدعلی‌شاه تاجگذاری می‌کرد ۶۸ سال داشت. یعنی در سال ۱۲۲۳به دنیا آمده بود و شاید بشود گفت که تا تاجگذاری محمدعلی‌شاه تمام دوران زندگی بلند او یکی از پر التهاب‌ترین دوران تاریخ ایران به شمار می‌رود. یعنی وقتی که او به دنیا آمد، از عقد قرارداد ترکمنچای فقط ۱۷ سال گذشته بود که همراه بود با شکست ایران از روسها و از دست رفتن سرزمین های وسیعی از ایران. در همان سال تولدش در شیراز سید محمدعلی شیرازی ادعا کرده بود که باب امام زمان و مژده رسان ظهور او است. ۳ ساله بود که ناصرالدین شاه به تخت سلطنت نشسته بود. ۴ سال داشت که باب را کشتند و قیام بابیه را که با حضور قره العین بود سرکوب شد و ۶ سال داشت که امیرکبیر را به دستور ناصرالدین شاه کشتند. به این ترتیب در این زمانه بود که او پا به عرصه زندگی اجتماعی گذاشت. تحصیلات ابتدایی را در یک دهکده کوهستانی به نام بلده در شهرستان نور مازندران آغاز کرده بود.

پس از آن به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خودش را تا پایان دوره طلبگی که به آن می‌گویند دوره سطح، در مدرسه علمیه مروی ادامه داد. سپس در همان جوانی به نجف رفت و نزد روحانیون تراز اول نجف به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی هم شاگرد میرزای شیرازی شد و با مهاجرت میرزای شیرازی از نجف به سامره، با او به سامره رفت. ما میرزای شیرازی را با داستان تحریم تنباکو می‌شناسیم. از این قرار که ناصرالدین شاه امتیاز تنباکو را به بیگانگان داده بود و با این کار اعتراض بازاریان بلند شده بود و کار به جایی کشیده بود که میرزای شیرازی مرجع تقلید بزرگ شیعیان اثنی عشری در عتبات (یعنی در عراق) با فتوایی مصرف تنباکو را حرام اعلام کرده بود. و اکثریت مردم هم قلیان‌ها و چپق‌ها را کنار گذاشته بودند و حتی در حرم سرای ناصرالدین شاه آتش قلیان ها خاموش شده بود و عاقبت هم ناصرالدین شاه ودار شده بود که امتیازی را که داده بود، لغو کند. و این همان داستانی است که بسیاری از نویسندگان درباره تواریخ معاصر، آن را آغاز سیاسی شدن جدید روحانیت می دانند. و شیخ فضل الله ۴۸ ساله در نهضت تنباکو نقش فعالی داشت و در همین رابطه هم بعنوان نماینده میرزای شیرازی به تهران آمد و مورد توجه مردم و روحانیون قرار گرفت و به زودی روحانی اول تهران شد. حکایت می‌کنند که میرزا، تا زمانی که شیخ فضل الله از تهران به او ننوشته بود که امتیاز تنباکو لغو شده، فتوای خودش را نشکسته بود.

باری در سال ۱۲۸۵و همزمان با تاجگذاری محمدعلی‌شاه قاجار، شیخ فضل الله ۶۱ سال داشت و اگرچه در ابتدا با مشروط کردن اختیارات مدیریت مملکت موافق بود، اما وقتی که مظفرالدین شاه نظامنامه را امضا کرد و او از مفاد آن آگاهی پیدا کرد، خیلی برآشفت و در نتیجه مرگ مظفرالدین شاه و به سلطنت رسیدن محمدعلی‌شاه و آگاهی شیخ فضل الله از مخالفت باطنی محمدعلی‌شاه با جریان مشروطه، او را خیلی به شاه جوان نزدیک کرد. و اینطوری بود که در ۶۲ سالگی او، کمیسیون تکمیل نظامنامه تشکیل شد. که برنامه اش -هم در موردش در برنامه پیش صحبت کردیم- و گفتیم که شتاب در تدوین این نظامنامه با توجه به بیماری مظفرالدین شاه موجب شده بود که این سند واقعا سکولار دموکرات، فاقد اصولی درباره مثلا تساوی حقوق مردم، تضمین آزادی های فردی، یا تفکیک قوای حکومتی، استقلال قوه قضاییه و همچنین مسئولیت وزرا در قبال مجلس بود. و به همین دلیل هواداران مشروطه، خواهان موافقت محمدعلی‌شاه با اصلاح نظامنامه بودند. و وقتی هم او دست به دست کرد و امتناع می‌کرد، وسعت اعتراضات و تقاضا به حدی شد که شاه مجبور شد در همان ماه‌های نخست نشستن بر تخت سلطنتش با اقدام برای تکمیل نظامنامه و تبدیل آن به قانون اساسی کشور موافقت کرد. من در برنامه گذشته از ترکیب اعضای کمیسیون تکمیل و اصولی که آنها تهیه کردند هم سخن گفتم و حرفم را با این نکته به پایان رساندم که اصول ۳ تا ۳۱ در متن کانونی قانون اساسی در واقع یک جای پایی است از دستاوردهای مهم مشروطه خواهانی که از یکسو در جستجوی استقرار سکولاریسم به معنی نفی مذهب رسمی و مبتنی نکردن قانون بر شریعت، و دموکراسی به معنی شناخت مالکیت ملت بر کشور و حق و آزادی ملت برای تعیین سرنوشت خودشان بودند. و اگر هم کار به همان سیاق پیش می‌رفت، می‌شود گفت که ما ۱۱۷ سال پیش مشروطیتی سکولار و دموکرات را به پیروزی رسانده بودیم. اما خبر شدن روحانیون تهران و بخصوص شخص شیخ فضل الله از مطالبی که کمیسیون تکمیل مشغول نوشتن آن بود و همچنین تشویق و ترغیب محمدعلی‌شاه که می‌خواست روحانیون جلوی کار کمیسیون را بگیرند، باعث شد که شیخ فضل الله به مهمترین روحانی تاثیرگذار بر کار کمیسیون مبدل بشود.

مخالفت علنی شیخ فضل‌الله با کار کمیسیون که نتایجش به بیرون کمیسیون درز پیدا کرده بود، از بیرون و کمیسیون آغاز شد. او در آذرماه سال ۱۲۸۶ از مردم دعوت کرد تا برای دفاع از اسلام در برابر مشروطه طلبان کافر! در میدان توپخانه تجمع کنند. او در این گردهمایی سخنرانی کرد، مصوبات کمیسیون را بدعتی خارجی خواند و بعد از آن هم فتواهای متعددی مبتنی بر حرام بودن مشروطه صادر کرد. و بعد هم تعدادی از علمای تهران که شیخ فضل الله در رأس آنها بود در نامه‌ای به محمدعلی‌شاه گفتند که مجلسی که با الگوبرداری از قوانین پارلمان های اروپایی تشکیل شده، با قواعد اسلامی منافات دارد و ممکن الجمع (به اصطلاح) نیست. من آنچه را که در پی این نامه اتفاق افتاد در برنامه آینده خدمت شما خواهم گفت. اما بگذارید سخن این هفته ام را با خواندن یکی از یادداشتهای همین شیخ فضل الله تمام کنم. در واقع از آنجایی که صورت جلسات کمیسیون تکمیل در دست ما نیست، این یاداشت های طرفین دعوا است که بهترین کمک را به ما می‌کند تا دربیابیم که در آن پاییز و زمستان ۱۱۷ سال پیش در تهران چه می‌گذشته و جریان چه بوده است؟ شیخ فضل‌الله از جمله در یادداشتهای خود، نظامنامه و آنچه را که کمیسیون تکمیل تهیه کرده بود ضلالت نامه می خواند. و در یادداشت‌هایش نوشته: «یکی از مواد آن ضلالت نامه این است که اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی الحقوق خواهند بود. یک نفر از اصول هیئت معدود به داعی گفت (یعنی به من گفت) که این ماده چنان اهمیت دارد که اگر این باشد و همه مواد را تغییر بدهند، دُول خارجی ما را به مشروطه می‌شناسند و اگر این ماده نباشد، لیکن تمام مواد باقی باشد، ما را به مشروطه‌گی نخواهد شناخت و فدوی گفتم حضرات جالسین بدانند مملکت اسلامیه مشروطه نخواهد شد، زیرا که محال است با اسلام حکم مساوات.» باری مطلب را تا همینجا داشته باشید تا برنامه آینده به چگونگی بخش بسیار مهم و تعیین کننده شیخ فضل الله در ترکیب آنچه که از آن به بعد قانون اساسی مشروطه خوانده شده، بپردازیم.

ویدیوی کامل این برنامه در لینک زیر: