پیامد مدیریت جهادی!

یکی از ویژگی‌های مهم یک دستگاه مدیریتی کارآمد، آینده ‌نگری است. یک مدیر آینده‌نگر نظر به توقعی که از نتیجه‌ اعمال مدیریتش دارد، نخست کارها را اولویت بندی و سپس برنامه‌ریزی کرده و آنگاه نتايج را اجرا می‌کند. در تمام این مراحل، یک مدیر باید به بهره‌وری، کارآیی، اثربخشی، تأثیر(بر دیگران)، ضرورت حفظ دگرگونی و مانند اینها توجه ویژه داشته باشد که همهء اينها با آینده‌نگری ممکن می‌شود. زمانی که راجع به مدیریت در سطح یک کشور سخن گفته می‌شود، به لحاظ بسیاریِ پیچیدگی‌ها که با افزایش جزئیات کارها بوجود می‌آید، موفقیت تنها بر پایه آینده‌نگری علمی امکان پذیر است.

کشور و ملت ارجمند ایران در روزهای گذشته هزینه‌های بسیار سنگینی پرداخته‌اند ک تنها بیک دلیل: مدیریت ناکارآمد، غیرعلمی و قرون وسطایی حکومت اسلامی. آنچه امروز به نام سیل و بلای طبیعی آسیب‌های بسیاری به شهرها و روستاهای ایران، از شمال در آق‌قلا و گرگان، مناطق غربی در لرستان و مناطق جنوب غربی در کهگیلویه و بویراحمد و فارس وارد کرده و جان ده‌ها نفر از هم‌میهنان ما را گرفته است به سبب حاکمیت نظامی است که آینده‌نگری در روش‌های مدیریتی اش جایی ندارد، بویژه آنجا که مربوط به کشور و ملت ایران باشد.

          اما تنها جایی که ظاهراً حاکمان اسلامی به آینده‌ انديشیده و در مورد آن اقدام کرده اند آنجا است که، برای دور کردن آفات، دست به دامان جادوگران حوزه‌های علمیه شده و با «حوزه های علمیه‌!» در قم، مشهد، اصفهان و ‌شیراز قرارداد همکاری بسته‌اند! در آبان سال ۱۳۸۹، حسین باقری، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، با بیان اینکه، بدلیل بلایای طبیعی، سالانه هزار نفر تلفات جانی و تا ۵ هزار میلیارد تومان خسارت مالی اتفاق می‌افتد، وارد موضوع شده اما راه حل را در امضای تفاهم‌نامه با حوزه‌های علمیه می‌جوید تا، با استفاده از معنویات، مانع بروز این خسارت‌ها شوند.

          نتیجهٔ چنین مدیریت‌ها و راه‌حل‌های ایدئولوژیک یک حکومت اسلامی – که در طول این سال‌های سیاه مردم ایران را مجبور به پرداخت هزینه‌هایی کرده – اين نکته مهم بوده که اکنون ارزش و ضرورت یک حکومت سکولار دموکرات برای اکثر ایرانیان روش شده است.

          اگر در همان سال ۱۳۸۹ (بیش از هشت سال پیش) حکومتی سکولار دموکرات بر ایران حاکم شده بود که از روش‌های علمی برای اداره کشور و رفاه و امنیت ایرانیان بهره‌ می برد، با ايجاد آبخیزداری در ارتفاعات، لایروبی کف رودخانه ها باز نگه‌‌داشتن کانال‌ها و جویبارها، ایجاد سدهای رسوبی و انجام ساخت و سازهای علمی و اصولی بجای «سازندگی»‌های جهادی و غیرعلمی سپاه و دیگر ارگان‌های غارتگر، امروز نه تنها شاهد چنین هزینه‌ها و فجایعی نبودیم که در دورانی که کم‌آبی و خشکسالی بیشتر مناطق ایران را فرا گرفته‌است، آب حاصل از این بارش‌ها نه تنها آسیب‌زا نمی‌شد که به بهترین روش ممکن قابل ذخیره‌سازی و استفاده می‌‌بود.

          شوربختانه کشور ایران با تمام منابع انسانی و طبیعی بزرگ اش در اختیار گروهی کوچک از حاکمان ایدئولوژیک غارتگر و ایران‌ستیز است که ایران در اولویت‌هایشان جایگاهی ندارد و تنها به فکر پرکردن جیب‌های گشادشان هستند. تا زمانی که ما ملت ایران برای بدست گرفتن حکومتی که حقمان است برنخیزیم، آنچه در این چهل سال و چند روز گذشته است و حتی بدتر از آن تنها سرنوشتی است که در انتظارمان خواهد بود.

محمود ابطحی

۸ فروردين ۱۳۹۸ – ۲۸ مارس ۲۰۱۹