میلاد آقایی
در خبرگاه آمده بود که دزدان دریایی سپاه تروریستی پاسداران انقلاب اسلامی پس از چند تلاش ناکام برای دزدی دریایی، بالاخره توانستند با امکانات ملی کشور مصادره شدهی ایران، دو تانکر نفتی را بدزدد و به اسکلههای خودشان بکشانند.
ادامه کشمکش
پس از آن ناتو، که نهادی نظامی و امنیتی است، هشداری روبه ایران فرستاد و خواست که هر چه زودتر نفتکشها و خدمه آنها رها شوند.
اگرچه سپاه تروریستی پاسداران اعلام کرد که این یک توقیف است که به خاطر شکستن قوانین جهانی درباره عبور بیخطر از آبراههها انجام شده است، اما پخش رسانهای پیامهای کمک نفتکشهای ربوده شده، نشان از دزدی دریایی به شیوهی دزدان دریایی سومالی، میداد.
این رویدادها در دورهای بود که اگرچه نخستوزیر انگلستان خانم ترزا می کنارهگیری نموده بود، اما همچنان به ریاست او کابینه نشست فوری داشت و قرار بر تحریمهای تنبیهی بر علیه جمهوری اسلامی شد.
گسیل ناوگان دریایی
از پیامدهای رفتارهای وحشیانه و بدوی ملاهای تهران این بود که ناوگان دریایی بریتانیا امنیت گذر امن کشتیهای این کشور را بر عهده گرفت و کشورهای اروپایی دیگر را نیز به نگهداری از امنیت این آبراهه فراخواند. تا این هنگام کشورهای فرانسه، ایتالیا و دانمارک ناوگان خود را همراه با بریتانیا برای نگهداری از آبراه هرمز گسیل نمودهاند. آلمان نیز به گفته هایکو ماس نیاز به بررسی برای روشن شدن کارکرد این عملیات می پردازد تا به این عملیات حفاظت نظامی دریایی بپیوندد.
اتحادیه اروپا از دو رویکرد به نگهداری از امنیت تنگه میپردازد. یکی پاسداری از امنیت ترابری در برابر دزدان دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگری جدا نگه داشتن امنیت آبراه دریایی هرمز از تنش میان ایران و آمریکا و برنامهی آمریکایی «بیشینه فشار بر ایران».
تنگه هرمز و تنگنای امنیت انرژی
تنگه هرمز شاید برای جهانیان جایی در جنوب غرب آسیا باشد که باید از روی نقشه جای آن را بیابند، اما برای ما ایرانیان نامی بسیار آشنایی است که از دیرباز آموختهایم راهبردیترین آبراههی گیتی است که مرز شمالی آن از آن کشور ما و بخش جنوبی آن پیوسته به ساحل امارات متحده عربی و پادشاهی عمان است.
جریان یک پنجم نفت خام جهان، بیشترین برجستگی را برای این آبراه به ارمغان آورده است به گونهای که کوچکترین آسیب به امنیت این آبراه، میتواند ائتلاف نظامی جهانی برای پاسداری از گذر امن کشتیها و نفتکشها را به دنبال داشته باشد.
روزانه نزدیک به بیست و یک میلیون بشکه نفت خام کشورهای عربستان سعودی، عراق، امارات و کویت از این آبراه میگذرد. همچنین باید به قطر پترولیوم که بزرگترین تامین کننده آبگونه گازی (LNG) با تولید صد و ده میلیون تن متریک پرداخت. این اندازه از آبگونه گازی، برابر با شش میلیون و دویست هزار بشکه نفت در روز است. فروش نفت عربستان سعودی از راه تنگه هرمز شش میلیون و چهارصد هزار بشکه از بیش از ده میلیون بشکه تولیدی روزانه شرکت آرامکو است.
عراق سه میلیون و چهارصد هزار بشکه، امارات دو میلیون و هفتصد هزار بشکه و کویت دو میلیون بشکه نفت خام در روز از راه این تنگه صادر میکنند. این جدای خط لوله اماراتی است که از سال ۲۰۱۲ تنگه هرمز را دور میزند و روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت را به دریای عمان میرساند.
این شمارگان را بگذاریم کنار روسیه، با تولید همسنگ یازده میلیون بشکه نفت خام که بزرگترین فروشنده نفت و گاز در دنیا است، تا دریابیم که تا چه اندازه امنیت انرژی و نفت جهان به امنیت تنگه هرمز وابسته است.
فرو ریختن ساختار مدارا
اگر امنیت خلیج فارس و به ویژه تنگه هرمز از چیرگی ایران بیرون برود و اتحادیه اروپا و یا شورای امنیت، جمهوری اسلامی را رژیمی بر هم زننده امنیت ترابری و جریان انرژی، شناسایی کند تا جایی که ناتو امنیت ساحل شمالی خلیجفارس و دریای عمان را بپذیرد، بخشی از چرایی مدارا با ملایان تهران از بین میرود. به این گونه نگرانی دنیا از جنگ با ایران و یا به هم ریختگی سیاسی و از مهار بیرون آمدن امنیت ساحلی، برطرف میشود. این روند تحمل جهان در برابر جنگ افروزی ملایان و سپاهیان تروریست انقلابی را بیاندازه میکاهد.
اگرچه اروپا نشان میدهد که برای جلوگیری از جنگ میان غاصبان ایران با همسایگان جنوبی و یا آمریکا به میان آمده تا نگهداری از امنیت نفتکشها به درگیریهای سنگین نیانجامد، اما اگر با ریزگیری بیشتر به ژرفای سخنان نمایندگان ناتو و اتحادیه اروپا گوش کنیم، درمیابیم که با رویکردهای بدوی و بربری گردانندگان حکومت اسلامی، اروپا به نوعی درگیری را در آینده ناگزیر میداند و از حالا دست به برنامهریزی زده است که در هنگام آغاز جنگ، آمادگی پاسداری از امنیت انرژی را داشته باشد. پایان مدارا با ملایان ایران برای امنیت نفت، پایان مماشات با حکومت اسلامی است.
خبرگاه
خبرگزاری حزب سکولار دموکرات ایرانیان
شنبه پنجم امرداد ۱۳۹۸