اسماعیل نوری علا
تاریخ را می شود از زاویه ها و براساس پرسش های مختلفی بررسی کرد. یکی از این زاویه ها و پرسش ها مربوط می شود به دلایل جامعه شناختیِ تغییر گفتمانی که خواست ها و دیدگاه های یک نسل را از نسل های پیشین در خودش منعکس می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که؛ آیا براستی همیشه تغییر گفتمان هر نسل با نسل پیشین خودش متفاوت است؟ و یا آنکه سرعت این تغییر از نسلی به نسل دیگر تفاوت می کند؟ پاسخ به این پرسش می تواند مشحص کند که چرا نسل جوان کشور ما زندگی خودشان را کاملا غیر معمولی می بینند و از وضعیت خودشان به ستوه آمدند و خواستار تغییر کل ساختار جامعه در جهت رسیدن به یک زندگی معمولی شده اند.
جامعه شناسی به ما می گوید که هر نسلی گفتمان خودش را از طریق ترکیبی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و فن آوری به دست می آورد. اگر در این ترکیب حادثه ای جدید پیش نیامده باشد ممکن است چند نسل بدون هیچگونه تغییری گفتمان نسل های پیشین خود را ادامه بدهد و تکرار کند. اما گاهی هم پیش می آید که اتفاقاتی در زندگی ملت ها، نگاه و جهان بینی یک نسل را نسبت آنچه نسل های پیشین داشتهاند تغییر بدهد. در واقع، تجارب منحصر به فرد هر نسل و قرار گرفتن در معرض فن آوری های در حال تحول، همگی به توسعه گفتمان متمایز آنها کمک می کند. علاوه بر این، عوامل مختلف اجتماعی، مثل جنگ، انقلاب، سرکوب و رویدادهای سیاسی و شرایط اقتصادی و جنبشهای فرهنگی هم می تواند محتوای گفتمان هر نسل را شکل بدهد.
در جهان پیشرفته امروز متفکران متعددی که در مورد مبحث «تغییر اجتماعی» بررسی و تحقیق می کنند، از چگونگی توسعه گفتمان منحصر به فرد یک نسل می نویسند و حتی برای هر نسل، بر اساس گفتمان غالب در بین آنها، یک اسم انتخاب کردند. مثلا در امریکا به نسل متولد بین ۱۹۲۸ و ۱۹۴۵ می گویند «نسل خاموش» یعنی نسلی که در دوران رکود اقتصادی و جنگ جهانی دوم بزرگ شده و گفتمانش هم براساس ارزشهای سنتی، وفاداری و کوشش برای انطباق اجتماعی شکل گرفته. این نسل از لحاظ تکنولوژی هم برای اطلاعات و ارتباطات در درجه اول به تعاملات حضوری، روزنامه ها و رادیو متکی بوده و اما به متولدین بین سال های ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ را بیبی بومرها (baby-boomers) می نامند؛ نسلی که شاهد تغییرات اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی، مثل جنبش حقوق مدنی، انقلاب جنسیتی و جنگ ویتنام بوده و گفتمانش منعکس کننده روحیه کنشگری، آرمان گرایی و چالش اقتدار و علاوه بر این شاهد ظهور تلویزیون بعنوان یک رسانه غالب بوده و به رسانه های جمعی فزاینده ای دسترسی داشته. به نسل بعدی می گویند نسل «اکس» (X) که شامل متولدین بین ۱۹۶۵ و ۱۹۸۰ می شود. گفتمان نسل X که در دوران عدم اطمینان اقتصادی، بالا رفتن نرخ طلاق و افزایش استقلال فردی رشد می کرد، اغلب بر عمل گرایی، فردگرایی و اتکا به خود استوار بود و از لحاظ تکنولوژی هم در معرض تلویزیون کابلی، بازی های ویدیویی و مراحل اولیه اینترنت قرار گرفت.
اما به نسل بین سال های ۱۹۸۱ و ۱۹۹۶ می گویند «نسل هزاره ها» (Millennials) این نسل در جریان رشد سریع اینترنت، روند جهانی شدن و پیشرفت های تکنولوژیک به بلوغ رسیده و گفتمانش بر تنوع، فراگیری هرچه بیشتر و ترکیب دنیای آنلاین و آفلاین متمرکز است و کسانی که به این نسل تعلق دارند اولین پذیرندگان پلتفرم های رسانه های اجتماعی، تلفن های هوشمند و پیام های فوری بودند. به نسل متولد بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ می گویند نسل «زد» (Z) نسلی که در یک دنیای دیجیتالی بسیار متصل، بزرگ شده است؛ دنیای این نسل با تسلط بر رسانه های اجتماعی و دسترسی مداوم به اطلاعات شکل می گیرد و گفتمانشان حول محور عدالت اجتماعی، کنشگری برای حفظ محیط زیست و دسترسی هرچه گسترده تر به امکانات دیجیتال می چرخد. متأسفانه هنوز در مورد ایرانیان و نسل های مختلف آنها مطالعه علمی چندانی صورت نگرفته، در حالی که نسل ها ایرانی، بخصوص در ۵۰ سال اخیر، در معرض حوادث مختلفی و سهمگینی قرارگرفتند؛ حوادثی مثل توسعه اقتصادی و اجتماعی در دهه۴۰، انقلاب اواخر دهه۵۰، جنگ طولانی مدت و اثرات آن در دهه های ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ و جریان اصلاحات در نیمه دوم دهه ۷۰ تا دهه ۸۰ و در پی آن جنبش سبز و بعد هم خیزش های قبل و بعد از رسیدن به قرن پانزده شمسی. اگرچه این حوادث پر تلاطم که با همان پیشرفت های فن آورانه جهان امروز هم همراه بوده، هنوز مورد مطالعه دقیق قرار نگرفتند، اما جالب است که می شود دید که آن نسل از مردم ایران که در حال حاضر به سنین حدود ۲۰ سالگی می رسند «نسل زد» می خوانده می شوند و اتفاقاتی که در سه سال اخیر رخ داده حکایت از پیدایش نسلی کاملا متفاوت از نسلهای قبلی خودش دارد.
نسلی که بی پروا به میدان می آید و بهترین چهره های خودش را در معرض گرفتاری، شکنجه و حتی تجاوز و اعدام قرار می دهد و می خواهد با این ایثارگری به زندگی غیر معمولی تحت تسلط حکومت اسلامی است خاتمه بدهد و یک زندگی معمولی داشته باشد. در اعتراضات دلخراش اخیر یکی از این جوانان این نسل «سارینا اسماعیل زاده» است که اگر زنده بود تازه به ۱۷ سالگی می رسید.
ویدیوی کامل این برنامه در لینک زیر: