یکی از مظاهر دموکراسی سکولار و یکی از حقوق اولیه افراد جامعه های آزاد، حق برگزاری و حضور در اجتماعات و تظاهرات است. با این هدف که افراد بتوانند بطور مستقیم نظرات خودشان را اعلام کنند. در واقع برگزاری صلح آمیز اجتماعات، نوعی از مشارکت عمومی در اداره امور این کشورها تلقی می شود و مردم می توانند از طریق آن، آزادانه با هم تبادل نظر کنند و یا خواسته های خود را بدون واسطه به گوش سیاستمدارانی که خودشان برای مدیریت امور کشور برگزیدند برسانند.
در ماده۲۰ اعلامیه جهان گستر حقوق بشر به حق تشکیل تظاهرات و اجتماعات تاکید شده و اینطوری آمده: «هر کس حق دارد آزادانه در احزاب و تجمعات مسالمت آمیز شرکت نماید.» اما بعضی از دولت ها که حتی عضویت سازمان ملل متحد را هم دارا هستند، به دلیل خودکامگی یا وابستگی به ایدئولوژی های مذهبی و غیرمذهبی و تمایل حاکمان به تحمیل ارزش ها و عقایدشان بر مردم، همین «حق آزادی تجمع» را نقض می کنند و با این کار از یک طرف مانع شنیده شدن صداهای منتقد، و از طرف دیگر سد راه ایجاد همبستگی بین مخالفینشان می شوند. و در این راستا گاهی تا حدی پیش می روند که معترضان را در معرض دستگیری، خشونت، تهدید و یا ارعاب قرار می دهند.
لازم است توجه کنیم که طبق اعلامیه جهان گستر حقوق بشر، با اینکه حق برگزاری اجتماعات و مشارکت آزادانه در فعالیت های اجتماعی دارای شرطی نیست، اما بسیاری از حکومت ها، برگزاری اجتماعات را به کسب اجازه از دولت موکول می کنند و برگزاری اجتماعات در خارج از محدوده اعلام شده توسط دولت را غیر قانونی تلقی می کنند. یکی از راه های انجام فعالیت های جمعی سیاسی تشکیل احزاب گوناگون با مرامنامه ها و اهداف مشخص شده است. در یک جامعه آزاد و یک زندگی معمولی مشارکت عمومی در تصمیم گیری ها معمولا از طریق احزاب انجام می شود و افراد، از طریق مشارکت آزادانه در فعالیتهای حزبی، بطور غیر مستقیم در تصمیم گیریهای کشوری سهیم می شوند اما در بسیاری موارد: دولت ها از تشکیل آزادانه احزاب جلوگیری می کنند و به ایجاد احزاب فرمایشی دست می زنند و مردم را هم مجبور به عضویت در آنها می کنند و از آنها می خواهند تا نظراتی در چهارچوب اینگونه احزاب فرمایشی داشته باشند. یا اینکه سرعت روند اعمال نظرات عمومی از طریق مکانیسم مشارکت احزاب را کند می کنند و از کارائی آنها کم می کنند. گاهی هم ممکن است که موضع عموم مردم در چهارچوب تقسیم بندی های احزاب واقعی هم نگنجد و اعلام نظر موافق یا مخالف از طریق برگزاری اجتماعات در بیرون از حوزه کار احزاب ضروری باشد. اما حکومت های تمامیت خواه اکیدا با برگزاری اینگونه گردهمائی ها مخالفت میکنند. یکی از نتایج مهم برگزاری آزادانه اجتماعات، جنبه هم افزایی و شفافیت در قابل مشاهده بودن آنها است. در حالی که در وضعیت های کنترل شده جمعیت های موافق یا مخالف، بوضوح قابل مشاهده نیستند و بخصوص در صورت دستکاری نتایج همه پرسی های انجام شده توسط حکومت، هیچگاه درصد واقعی مخالفین و موافقین سیاست های حکومتی دیده نمی شوند. در سیستم های غیردموکراتیک، اعلام نتایج رسمی همه پرسی ها از جانب حکومت در حکم مواضع واقعی موجود در افکار عمومی جامعه تلقی می شود و کسانی که موافق سیاست های حکومت هستند خودشان را متعلق به گروه بزرگ از مردم احساس می کنند، در حالی که مخالفین که البته معمولا تعداد آراء شان کمتر از مقدار واقعی آن اعلام می شود خودشان را یک اقلیت کوچک می بینند. البته بدیهی است که آرای افرادی که به هر دلیل در همهپرسیها شرکت نمی کنند هرگز لحاظ نمی شود.
اینطوری حکومت غیردموکراتیک موفق می شود درصد واقعی مخالفین را که معمولا بیشتر از درصد اعلام شده است، پنهان کند. به همین دلیل است برای حکومت های غیر دموکراتیک جلوگیری از برگزاری اجتماعات اعتراضی جنبه حیاتی دارد. حکومت سرکوبگر با اعمال محدودیت، ارعاب و مجازات، هزینه اظهار نظر جمعی در اجتماعات اعتراضی را بالا می برد و در نتیجه خیلی از مردم، بخاطر ترس از عواقب، از حضور در اجتماعات خودداری می کنند. در کشوری مثل ایران که فاقد احزاب آزاد و واقعی است و مکانیسم مشارکت حزبی و انتخابات آزاد درمورد تصمیم گیری های دولتی در آن وجود ندارد، در کنار اعمال نظر و اعمال محدودیت شدیدی که نسبت به تشکل های سیاسی و مشارکت سیاسی احزاب می شود، برگزاری اینگونه اجتماعات به شدت تحت کنترل دولتی قرار دارد، تا مبادا نظریات مخالف روزنهای برای بروز داشته باشند. در نتیجه جلوگیری و در وضعیت های حاد، سرکوب اجتماعات از عناصر اصلی شکل دهنده دستگاه کنترل و سانسور و تحمیل دولتی است. اما در عین حال شکستن این وضعیت موکول به حضورگسترده مردم در اجتماعات اعتراضی است. این حضور گسترده در نزد مخالفین بدین معناست که آنها تنها نیستند و درصد قابل توجهی از افراد جامعه (که شاید حتی اکثریت باشند) با آنها هم نظر هستند، بخصوص که وقتی جمع بزرگی وجود داشته باشد، سرکوب و حتی کنترل کار از توانایی حکومت خارج می شود و حاکمان تمامیت خواه دیگر نمی تواند وجود مخالفین را انکار کنند. خلاصه اینکه بدون انتخابات عمومی، آزادی مطبوعات، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و رقابت آزاد عقاید، نهاد های اجتماعی می میرند و تنها عامل تعیین کننده سیاست ها، حکومت ها خواهند بود که روند نابودیشان را با رفتار ضد دموکراتیکشان کلید می زنند و شعله این نوید را دامن می زنند که، وقتی آگاهی و خواست آزادی دوشادوش هم در جوامع بشری گسترش پیدا کند، عمر اینگونه حکومت ها هر روز کمتر و کمتر می شود و بالاخره در این جوامع تحت ستم هم نهال دلگشای سکولار دموکراسی به بار خواهد نشست.
ویدیوی کامل این برنامه در لینک زیر: