مادران دادخواه از آبان تا آبان؛ ایستاده در برابر آزار و تهدید

شاید اگر از مقام‌های جمهوری اسلامی بپرسند که در میان گروه‌های مختلف مخالفان و معترضان در داخل کشور چه کسانی بیشترین هراس را در دل آن‌ها ایجاد می‌کنند، یکی از پاسخ‌ها حتما مادران دادخواه است؛ مادرانی که عزیزترین کسانشان را در سرکوب‌های خونین و خشونت‌آمیز از دست داده‌اند و حالا دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و برای دادخواهی فرزندانشان سینه سپر کرده‌ و مقابل حکومت ایستاده‌اند.

نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی نیز با توسل به انواع خشونت از آزار و تهدید گرفته تا بازداشت و زندان می‌کوشند آن‌ها را خاموش و خانه‌نشین کنند. در یکی از آخرین سرکوب‌ها، دادگاه تجدیدنظر حکم ۱۳ سال زندان مهسا یزدانی، مادر دادخواه محمدجواد زاهدی، از جان‌باختگان خیزش سراسری را تایید کرد. از این حکم پنج سال آن قابل‌اجرا است.

مهسا یزدانی در واکنش به این حکم در پستی نوشت: «روح محمدم اون‌قدر بهم قدرت می‌ده که تا انتها می‌ایستم و استوار می‌مانم به پای آرمان‌های محمدم. شکست تو آرمان‌های محمدم نبود و نیست. من شکست نمی‌خورم. من شده حتی ایستاده می‌میرم.»

محمدجواد زاهدی شهریور سال گذشته در جریان اعتراض‌های خیابانی خیزش سراسری در اثر اصابت گلوله ماموران سرکوب در ۲۰ سالگی کشته شد و حالا مادر دادخواهش قرار است با اتهام‌های «تبلیغ علیه نظام، تحریک مردم، توهین به رهبر و اهانت به مقدسات» راهی زندان شود.

ناهید شیرپیشه، مادر دادخواه پویا بختیاری، از جان‌باختگان اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸، نیز با عناوین اتهامی مشابه، اکنون در زندان زنجان است.

پویا بختیاری در اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ با شلیک مستقیم گلوله به سر کشته شد. خانواده بختیاری از آن زمان تاکنون به دلیل دادخواهی فرزندشان مدام تحت آزار، تهدید، بازداشت و زندان‌اند. ناهید شیرپیشه نیز بارها احضار و بازداشت شد. او اکنون در شرایطی زندانی است که وضعیت جسمانی مساعدی ندارد و از رسیدگی پزشکی لازم محروم است.

شمار مادران دادخواه در بیش از چهار دهه اخیر که از عمر جمهوری اسلامی می‌گذرد، به‌ ده‌ها تن می‌رسد؛ از گوهر عشقی، مادر دادخواه ستار بهشتی که اینک به یکی از نماد‌های مبارزه مادران دادخواه تبدیل شده، گرفته تا ماه‌منیز مولایی‌راد، مادر دادخواه کیان پیرفلک.

طی چهار سال اخیر، در نتیجه تشدید اعتراض‌ها و روند فزاینده سرکوب‌ها تعداد مادران دادخواه بیشتر هم شد. در بررسی وضعیت خانواده‌های جان‌باختگان از آبان ۹۸ تاکنون به نام‌های متعددی از مادران دادخواه می‌رسیم که تهدید، احضار، بازداشت و زندانی شده‌اند اما کوتاه نیامده‌اند. سکینه احمدی، مادر ابراهیم کتابدار، یکی از آن‌ها است.

ابراهیم کتابدار هم مانند پویا بختیاری روز ۲۵ آبان در جریان اعتراض‌های آبان ۹۸ از ناحیه قلب هدف شلیک گلوله قرار گرفت و کشته شد. مادر ابراهیم کتابدار در طول چهار سال گذشته به تناوب هدف آزار و اذیت ماموران امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته و چندین مرتبه نیز احضار و بازداشت شده ولی از دادخواهی فرزندش و مخالفت آشکار با جمهوری اسلامی دست نکشیده است.

پژمان قلی‌پور جوان ۱۸ ساله‌ای بود که در جریان اعتراض‌های سراسری آبان در حالی‌ که برای خرید لباس از منزل خارج شده بود، هدف پنج گلوله قرار گرفت و جان باخت. محبوبه رمضانی، مادر دادخواه پژمان قلی‌پور، اینک یکی از ستون‌های اصلی دادخواهی مادران سوگوار در ایران است. او که چندین بار احضار و بازداشت شده است، پیش‌تر در دادگاهی با اتهام ارتباط با «سرویس جاسوسی بیگانه و دریافت پول از رابط مالی خارجی» به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد.

محبوبه رمضانی در یکی از پست‌های اینستاگرامی‌اش خطاب به مقام‌های حکومت نوشته بود: «فکر نکنین یکی‌مون کم شد نه، اون یکی ریشه زد تو وجود همه‌مون و الان صد برابر خشمگین‌تر، عصبانی‌تر و بیزارتر شدیم.»

صدیقه تورانی، مادر دادخواه فرهاد مجدم که شهریور ۱۴۰۱ در یک حادثه رانندگی مشکوک جانش را از دست داد، از دیگر مادران دادخواه آبان بود که همواره تحت فشارهای امنیتی قرار داشت.

رحیمه یوسف‌زاد، مادر دادخواه نوید بهبودی، و مادران دادخواه سجاد رضایی، میلاد محققی و برخی دیگر از کشته‌شدگان اعتراض‌های سراسری آبان نیز همواره در معرض آزار و اذیت، احضار و بازداشت نهادهای امنیتی بودند.

آزار مادران دادخواه به کشته‌شدگان اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ محدود نبود. منظر ضرابی، مادر دادخواهی که دو فرزند، عروس و نوه‌اش را در پی شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی از دست داد، چندین مرتبه با خشونت احضار و بازداشت شده اما از دادخواهی دست برنداشته است.

بتول حسینی، مادر دادخواه بهنام محجوبی، درویش گنابادی که در زندان جان‌ باخت، هم از مادران دادخواهی است که به صراحت لهجه در انتقاد از حکومت شهرت دارد. او یک‌بار پس از حمله ماموران امنیتی به خانه‌شان در ویدیویی به امنیتی‌ها گفت که این «وحشی‌گری‌ها» بی‌نتیجه است و او از دادخواهی دست برنمی‌دارد.

آزارهایی که بر بهیه نامجو، مادر دادخواه نوید افکاری، تحمیل شد، هم بر کسی پوشیده نیست.

مادران دادخواه خیزش سراسری

در جریان خیزش سراسری ایرانیان، میانگین سنی معترضان به شکل حیرت‌آوری پایین بود اما به‌رغم اینکه شمار قابل‌توجهی از معترضان زیر ۱۸ سال داشتند، جمهوری اسلامی نه‌تنها سرکوب خونین را متوقف نکرد که افزایش هم داد.

پس از کشتار خونین معترضان که نهادهای حقوق بشری شمار آنان را تا ۵۰۰ تن اعلام کرده‌اند، آزار و اذیت خانواده‌ها آغاز شد اما خانواده‌های سوگوار و به‌خصوص مادران دادخواه در برابر حاکمیت استوار ایستادند. لیلا مهدوی، مادر دادخواه سیاوش محمودی، نوجوانی که در خیزش سراسری تهران کشته شد، یکی از این مادران بود.

ویدیو سیاوش‌خوانی لیلا مهدوی پس از کشته ‌شدن فرزندش در یکی از خیابان‌های تهران بازتاب جهانی داشت. لیلا مهدوی به‌رغم تهدید و بازداشت دست از دادخواهی فرزندش برنداشت و می‌گوید چیزی برای از دست دادن ندارد.

فهیمه مرادی، مادر یلدا آقافضلی، دختر جوانی که چند روز پس از آزادی از زندان جان باخت، از مادران دادخواهی است که شهریور سال جاری با هجوم ماموران امنیتی به خانه‌اش بازداشت شد.

نسرین شاکرمی، مادر نیکا هم یکی از همین مادران دادخواه است.

فرزانه برزه‌کار، مادر عرفان رضایی نوایی، از جان‌باختگان خیزش سراسری نیز اوایل شهریور در مراسم یادبود جواد روحی، معترضی که به‌شکلی مشکوک در زندان نوشهر جان باخت، بازداشت شد. این مادر دادخواه بارها افشا کرده بود که از سوی نهادهای امنیتی تهدید می‌شود اما هراسی ندارد و تا زنده‌ است، دادخواه فرزندش می‌ماند.

کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، یکی دیگر از جان‌باختگان خیزش سراسری، در یک سال اخیر به‌تناوب تحت‌فشار و آزارهای امنیتی بود اما از دادخواهی دست برنداشت و اکنون به یکی از ستون‌های اصلی مبارزه دادخواهان با جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

سمیه ساریخانی، مادر دادخواه عرفان ساریخانی دشتی، از جان‌باختگان خیزش سراسری نیز اوایل مهرماه در خانه‌اش بازداشت شد. عرفان ساریخانی دشتی، معترض ۲۲ ساله ساکن تهران، ۲۶ مهر ۱۴۰۱ ناپدید و پیکر بی‌جانش در حالی‌ که بینی و صورتش شکسته شده بود، روز ۲۹ مهر حوالی جاجرود پیدا شد.

گلدسته حسینی و مریم، مادران دادخواه ابوالفضل آدینه‌زاده و ابوالفضل امیرعطایی نیز که فرزندان نوجوانشان را در سرکوب‌های خونین جمهوری اسلامی از دست دادند، همواره تحت‌ فشار و آزارهای امنیتی بودند.

ماه‌منیر مولایی‌راد هم که تا چندین ماه پس از کشته شدن کیان پیرفلک، در اینستاگرام علیه جمهوری اسلامی مطالبی منتشر می‌کرد، با تهدیدها و فشارهای فزاینده امنیتی روبرو است؛ به‌ طوری‌ که برخی کنشگران می‌گویند ماه‌منیر را حبس خانگی کرده‌اند.

شمار مادران دادخواه که به‌تناوب تحت آزارهای امنیتی حکومت بودند، بیش از نام‌هایی است که در این گزارش آمده‌اند.

مقام‌های جمهوری اسلامی به‌راستی بیش از دیگر گروه‌های مخالفان و معترضان از مادران دادخواه می‌هراسند زیرا خوب می‌دانند که یک مادر سوگوار چیزی برای از دست دادن ندارد. این کابوس وقتی برای مقام‌های حاکمیت هولناک‌تر می‌شود که ویدیوها و تصاویر اجتماع مادران دادخواه را در کنار هم می‌بینند.

مادران دادخواه نیز به‌فراست می‌دانند که دور هم جمع‌ شدن‌های ساده آن‌ها چه ضربه‌ای بر حکومت وارد می‌کند برای همین است که یکدیگر را در گوشه‌کنار ایران پیدا می‌کنند. به دیدار هم می‌روند. مرهم روی زخم‌های هم می‌گذارند و دست در دست هم دادخواهی را ادامه می‌دهند.

برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۲۱ نوامبر ۲۰۲۳