آمریکا و چین، چانه‌زنی در سایه جنگی سرد

میلاد آقایی

پانزده ماه پیش جنگ سرد میان آمریکا و چین، به گستره بازرگانی کشیده شد و بازارهای وابسته، چالش‌های بزرگی را پذیرا شدند. این درگیری ها با افزایش تعرفه گمرکی، منع خرید و فروش با شرکت‌های برجسته و سنگ‌ اندازی‌های دیگری از هر دو سو انجام گرفت. 

این نبرد با رویکرد تلخ و سخت پرزیدنت ترامپ، چین را بیشتر گرفتار نمود و چشم انداز صادرات و واردات چین در دراز مدت را زیر سایه خودش برد.

حالا پس از ماه‌ها گفتگو و چانه‌زنی قرار است مذاکرات در سطوح بالا در ماه اکتبر انجام شود و به گزارش گروه‌‌های رایزنی، چشم انداز توافق گسترده‌ای میان چین آمریکا دیده میشود. 

اما پرسشی که بازیگران بازار و سیاست جهانی با آن روبه‌رو هستند، این است که آیا پایان نبرد بازرگانی می‌تواند به پایان جنگ سرد میان چین و آمریکا بیانجامد. پاسخ: در چشم‌انداز کوتاه، خیر.
روابط چین و آمریکا به عنوان بزرگترین نیروهای مالی جهان، همانند و همسان با گرفتاری‌های میان آمریکا با اروپا نیست. رویارویی آمریکا با چین به گستردگی در جریان خواهد بود که برای حتا تا به هم ریختن نظم جغرافیایی و مالکیت ملی ادامه خواهد یافت. رییس‌جمهور ترامپ اکنون نیاز به توافقی راهبردی با چین و گرفتن چند امتیاز برای نمایش توانایی های خود در این دوره‌ی مدیریت خود بر کشور است تا در مناظره های انتخاباتی، در برابر چالش زیان از دست رفتن بخشی از بازرگانی با چین، آن را با یک توافقنامه ای که دربردارنده‌ی امتیازهایی برای آمریکا است که در بلند مدت، سودآور و خردمندانه نشان دهد. اما اگر ترامپ دوباره پیروز انتخابات در آمریکا شود، درگیری با چین ادامه خواهد یافت و به دنبال بهانه‌ای کوچک از سوی چینی‌ها، نبرد سرد، دوباره چهره‌ای تازه می‌نماید و در گستره ی دیگری گرفتاری‌هایی به پا خواهد کرد. چین و در کانون قدرت آن، حزب کمونیست، با نظم آمریکایی سازگار نیستند. 

اما رویکرد آمریکا به حکومت اسلامی ایران چیز دیگری است. زمین‌گیر نمودن و زیر فشار نگه داشتن ایران، در سرشت خود یک بازی برنده است. ترامپ تنها با یک قراردادی که بتواند آن را سرافرازانه بر سر نماینده حزب دموکرات بکوبد، از کشمکش با جمهوری اسلامی بیرون خواهد رفت. وگرنه نیازی به مذاکره با آخوندها ندارد.
اما از سوی دیگر جمهوری اسلامی، بخشی از بازی میان آمریکا ، چین و روسیه نیز هست. از این روی ممکن است در یک زد و بند، دست چینی ها برای غارت ایران گشوده شود. از سویی چین هم تا هنگامی که فشارهای سخت آمریکا بر ایران در جریان است میتواند امتیازهای مالی دست بالا از ایران بگیرد. در این بازی میان قدرت‌های جهانی، بی خردی خلیفه‌گری تهران، مردم ایران هستند که باید برای خود چاره ای برای رهایی همیشگی از این بازیچه بودن بی‌اندیشند تا به سکولار دموکراسی و توسعه پایدار دست یابند.

یک‌شنبه هفتم مهرماه ۱۳۹۸
۲۹ ۲۰۱۹September