ميلاد آقائی
در هفته گذشته خبر سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به تهران و پیامدهای آن، سراسر خبرگزاری های جهان را پیمود. نيز خبر یورش به دو نفتکش که دریای عمان را به سوی ژاپن درمینوردیدند و به آتش کشیده شدن آنها، سخنان هایکوماس، وزیر خارجهء آلمان، و رفتار کج دار و مریز او، و خط و نشان کشیدن آمریکا پس از پخش فیلم قایق سپاه تروریستی پاسداران در کنار نفتکش آسیب دیده.
در این میان، رییسجمهور ترامپ، اگرچه از بسته نشدن تنگه هرمز گفت، اما از نگاه کلان جهانی آنچه بر سر راه برخورد با حکومت اسلامی است، فرای نگرانیهای کشورهای خلیج فارس و تراز بازرگانی اروپا و ایران است؛ سنگی بیرون از خاورمیانه که رویارویی با حکومت اسلامی را نیز در خود کشیده است: چین!
چین هواوی یا چین کمونیست
چین دشمن و رقیب همیشگی ژاپن و کره بوده که اکنون، در راه به هم ریختن و تقلب در نظم جهانی، به دنبال خواستههای توسعه طلبانهء خود است. اگرچه بسیاری از ساده اندیشان کشمکش بازرگانی میان آمریکا و چین را به حسودی «اپل» به «هواووی» کاستند (و البته سونی، پاناسونیک، سامسونگ و الجی را فراموش کردند!)، اما آنچه در جریان است کرانمند نمودن چین و خطری است که نیرومند و بزرگ شدن آن برای ارزشهای مدرن جهان دارد.
در پندار خود جهانی را ببینید که چین در آن یکه تازی میکند. جایی که دموکراسی و ارزشهای سکولار و لیبرال دیگر پیگیری نمیشوند، حقوق بشر از یاد میرود، و جهان وارد کشاکشهای بازرگانی سخت میشود، ارزشهای جامعهء چینی در دنیا قدرت می یابند و شورای مرکزی حزب کمونیست کشورهای آزاد را تهدید به نابودی میکند.
رد پای چین
آمریکا امیدوار بود که بتواند روسیه را در سوریه و دیگر بخشهایی که در چنگ دارد آرام نگاه دارد. تا اندازهای هم بده بستانها به خوبی پیش رفت، اما سهم چین پرداخت نشد. تلاش آمریکا برای نشاندن چین بر سر پای بندی به نظم جاری جهانی کارگر نیافتاد و درخواست چینی ها پرداخت ناپذیر بود. چینیها سیاست توسعه طلبانه دریایی خود را در نفوذ بیشتر در آبهای اقیانوسی ادامه می دهند.
ساخت جزیرهها می تواند ژرفای مرز آبی چین را تا ۴۴ کیلومتر از خط ساحل جزیره به سوی اقیانوس افزایش دهد و کانال های آبی استراتژیک برای چین بسازد. آمریکا در تلاش برای اعتبار زدایی از این روش چین است. چین اگرچه کره شمالی را از دست داده است اما، به جای کنار آمدن با نظم جهانی، تلاش میکند بتواند اهرم حکومت اسلامی را برای رویارویی با آمریکا نگاه دارد. تا پارسال چین پیامهای خشمآگین خود برای نفوذ در بازار ژاپن یا به هم ریختن بورس و ارزش «ین» را از راه موشک پراکنیهای کره شمالی انجام میداد. اينگونه است که می توان ديد که یورش به کالای انرژی که به سوی ژاپن میرفت بیش از آنکه با سیاستهای حکومت اسلامی سازگار باشد، در راستای فشار چین بر آمریکا و ژاپن بود.
چین و اروپا: همکاری یا برخورد
نقش چین در رهایی اروپا از بحران مالی سال ۲۰۰۸ و خرید بسیاری از شرکتهای اروپایی نیز چشمگیر است. استراتژی این بود که با زنده نگه داشتن بازار مصرف در اروپا میتوان هم از سود شرکتهای اروپایی بهره برد و هم اینکه با بالا نگاه داشتن توان خرید اروپاییها، کالاهای چینی بازاری بدون رقابت در اروپا خواهند داشت.
اتحادیه اروپا هم این رویکرد چین را پذیرفت و گمان کرد که، با کشاندن سرمایهی چین به بازار اروپا، میتواند آن را با اجرای قوانین کشوری و اروپایی مهار کند. بنابراین، همان روش همیشگی را – که گسترش بازار به گسترش صلح می انجامد – پیش گرفتند تا بتوانند یک روند رام سازی و همکاری مالی و بازرگانی را با چین به پیش ببرند.
اما نگرانیهای بیش از اندازه اتحادیهء اروپا در مورد ایران به نقش چین در پشت این بحران وابسته است. از سخنان گیج و گنگ هایکو ماس تا سفر معاون موگرینی به ایران، همهء تلاش ها برای برطرف کردن این نگرانی است.
امروز (شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸) دو خبر داغ از آسیای میانه رسید که نگرانی مرا در این باره روشن میکرد. سخنان رییس جمهور چین در اجلاس شانگ های که در «بیشکک» برگزار شد و نیز پس از آن سخنان ملاحسن روحانی در دوشنبه درباره بیرون رفتن از برجام؛ علیرغم تهدیدهای هایکو ماس.
۲۶ خرداد ۱۳۹۸ – ۱۶ ژوئن ۲۰۱۹
خبرگاه
خبرگزاری حزب سکولار دموکرات ایرانیان