انتخاب ریاست فدراسیون فوتبال پست فوتبال با لابی‌های کوچک محلی. نوشته فرهاد کاس نژاد

انتخابات فدراسیون فوتبال ایران روز ۲۵ اسفند ماه ۹۸ برگزار می‌شود؛ اما فرصت ثبت نام نامزدها و گمانه‌زنی درباره این که کدام چهره‌ها شانس بیشتری در این انتخابات دارند، آغاز شده است.

پس از آنکه مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، غیرمنتظره و با اعلام بیماری قلبی، از ریاست فدراسیون استعفا داد، معادلات انتخابات آینده فدراسیون تغییر کرد. تاج با بحران‌های مالی بسیاری در فدراسیون مواجه بود که همه آنها را به تحریم بانکی ایران و منتقل نشدن مطالبات فدراسیون از فیفا ربط می‌داد. نتایج تیم ملی در راه جام جهانی ناامیدکننده است و قرارداد گزاف و عجیب با مارک ویلموتس، می‌تواند به یک بحران جدی چند میلیون دلاری برای فوتبال ایران تبدیل شود. در کنار اینها ناکامی تیم امید در راه المپیک قابل پیش‌بینی بود. مهمتر از همه این که فوتبال ایران در صورت نظارت فیفا در زمینه ورود زنان به ورزشگاه‌ها، هر لحظه می‌تواند در آستانه تعلیق قرار بگیرد. آخرین پیام فیفا به فدراسیون فوتبال ایران، همچنان وعده نظارت بر حضور زنان ایرانی در بازی‌های لیگ برتر است. فدراسیون فوتبال اما هنوز بعد از آن نمایش چند هزار نفری حضور زنان در بازی ایران – کامبوج، یک قدم به سوی این خواست فیفا برنداشته است.

مهدی تاج می‌دانست که ادامه حضورش در فدراسیون فوتبال می‌تواند پایان دوران هشت ساله‌اش در این فدراسیون را با ناکامی و بحران‌های بزرگ توأم کند و تصمیم گرفت پیش از رخ دادن تمام وقایع ناگوار احتمالی، استعفایش را بنویسد و برود.

ریاست فدراسیون فوتبال اما، همچنان برای مدیران بدون برنامه و چهره‌های تکراری، که کارنامه قابل توجه‌ی در مدیریت ورزش ندارند، جذاب است. نام‌ها یکی یکی مطرح می‌شوند و رسانه‌های ورزشی خبر می‌دهند که سردار عزیزالله محمدی، رئیس سابق سازمان لیگ، دکتر محمد قریب، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال، کیومرث هاشمی، رئیس سابق کمیته ملی المپیک ایران، شهاب‌الدین عزیزی خادم، عضو سابق هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال، هدایت ممبینی، رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال، دکتر علیرضا اسدی، دبیرکل پیشین فدراسیون فوتبال، و مهدی محمدنبی، دبیر کل سابق فدراسیون فوتبال، در روزهای گذشته تمایل خود را به شرکت در انتخابات اعلام کرده‌اند.

هیچکدام از این چهره‌ها مردان صاحب ایده در فوتبال نیستند و هرگز حرف تازه و برنامه جدیدی ارائه نکرده‌اند. در انتخابات فدراسیون‌های ورزشی در ایران نامزدها عادت به ارائه برنامه ندارند. ملاک ارزیابی، کارنامه مدیریت آنهاست و البته صاحبان حق رای در مجمع فدراسیون نیز فارغ از برنامه نامزدها و بر اساس لابی‌های مرسوم ،به یک گزینه برای ریاست فدراسیون رای می‌دهند. هنوز مشخص نیست به جز این گزینه‌های قابل پیش‌بینی، گزینه دیگری نیز در انتخابات شرکت کند یا نه. در دوره‌های پیشین همیشه وزارت ورزش و جوانان نیز تلاش می‌کرد با فرستادن یک گزینه به انتخابات شانس خود را برای تعیین یک رئیس نزدیک به خود امتحان کند.

در فدراسیون فوتبال هنوز مشخص نیست که انتخابات بر اساس کدام اساسنامه برگزار می‌شود. اساسنامه سال ۸۶ که به تایید فیفا رسیده، یا اساسنامه دیگری که انتخابات سال ۹۰ بر پایه آن برگزار شده است. در این دو اساسنامه شروط برای نامزدی پست ریاست فدراسیون متفاوت است. قانونی که مجوز حضور بازنشسته‌ها در فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها را سلب می‌کند، دوباره می‌تواند بحث‌برانگیز باشد و هنوز کسی نمی‌داند که گزینه‌های بازنشسته نیز می‌توانند نامزد این انتخابات باشند یا ثبت نام از آنها انجام نمی‌شود. فدراسیون فوتبال هنوز توضیح شفافی دراین‌باره ارائه نکرده است.

اما نکته عجیب انتخابات فدراسیون‌های ورزشی در ایران، این است که رؤسای هیئت‌های استان‌ها اکثریت اعضای مجمع هستند که حق رای دارند. رؤسای هیئت‌ها اغلب از بین چهره‌های محلی و ناآشنا به ورزش انتخاب شده‌اند، که یا روابط سیاسی محلی دارند یا منصب‌های نظامی و سیاسی محلی داشته‌اند. وقتی آنها صاحب فرصت انتخاب رئیس فدراسیون هستند، نامزدی را انتخاب می‌کنند که به بقای آنها در پست ریاست هیئت کمک کند. نه برنامه نامزدها برای آینده فوتبال، نه پیشینه موفق مدیریت ورزشی و شناخت از ورزش، هیچ یک در انتخابات سرنوشت‌ساز و کلیدی نیستند جز لابی‌هایی که آرای مجمع را به یک معامله تبدیل می‌کند. باشگاه‌ها – که ارکان اصلی ورزش هستند – و چهره‌های ورزشی، در انتخابات تاثیر چندانی ندارند و نظر هیئت‌های فوتبال است که هر بار می‌تواند رئیس فدراسیون را انتخاب کند. وزارت ورزش و جوانان به واسطه اداره کل خود در استان‌های گوناگون، می‌تواند هیئت‌های استانی را تحت تاثیر قرار دهد و در انتخابات تاثیرگذار باشد. راه تاثیرگذاری هر نهادی باز است، اما برای تاثیرگذاری نهادها و چهره‌های موثر ورزشی، مسیر هر گفتگویی به بن‌بست می‌رسد.

منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۴ فوریه ۲۰۲۰