پاندمی «ردیابی و کنترل»، پس از پاندمی کرونا؟

سیاوش قائنی

آیا جامعه جرج ارول در رمان «۱۹۸۴» در حال پدیدار شدن است؟

در نوشتار پیشین به سویه‌های مختلف بحران کرونا به اختصار پرداختم. اگر چه ‏که هر کدام از آن سویه‌ها توان باز کردن و گسترش بیشتر را در خود دارد و ‌شاید ‏بتوان در نوشتاری دیگر به آن‌ها پرداخت.

‏ولی در این نوشتار مایلم به سویه دیگر بحران کرونا، که در نوشتار پیشین مغفول ‏ماند و به باور من از اهمیت ویژه‌ای بر خوردار است، یعنی شیوه‌های مختلف ‏پیشگیری وشیوع و مهار بیماری «کووید ۱۹» (و به عنوان نمونه و از جمله به ‏اقداماتی که بطور گسترده در جمهوری جمهوری خلق چین بکار می‌رود) بپردازم. 

چندی پیش دبیرکل سازمان بهداشت جهانی ‏‎«تدروس آدانوم گبریسیوس»‎‏ در یک ‏کنفرانس مطبوعاتی ابراز کرد «ما باید از شیوه‌های چین برای جلوگیری و شیوع ‏سریع بیماری «کووید ۱۹» بیاموزیم.»‏

او گفت: «چین با به کار‌گیری اقدامات شدیدی‎ ‎توانسته است سرعت شیوع ‏ویروس کرونا را کاهش دهد».‏

اما بسیاری از سیاستمداران و جامعه شناسان، در ابتدا معتقد بودند که کپی‌برداری ‏از شیوه‌های کنترل چین، و یا شیوه‌های دیگری که در کره جنوبی و سینگاپور ‏اعمال شد و می‌شود، در اروپا و کشور‌هائی که در آنها نظام دموکراسی ‏پارلمانی حاکم است امکان‌پذیر نخواهد بود. به باور آنها لازمه اجرای آن شیوه‌ها و قرنطینه کردن کامل یک کشور که به معنای زیر پا گذاردن بخشی از حقوق ‏شهروندان است، داشتن حکومتی توتالیتر چون چین می‌باشد.

‏اما در پی گسترش ویروس کرونا در ۱۹۹ کشور و خانه‌ نشین شدن بیش از نیمی ‏از جمعیت جهان و سرعت گرفتن شیوع این بیماری در تمام دنیا و بالا گرفتن ‏جهشی و وحشتناک مرگ ومیرها در ایتالیا و اسپانیا، اکثر کشور‌های جهان کم کم ‏به شیوه‌های قرنطینه کردن شهروندان و منع عبور و مرور و کنترل‌های دیگر ‏روی آوردند.

هم اکنون به گزارش دانشگاه «جان ‌هاپکینز» بیش از ۸۰۰ هزار نفر در جهان ‏به این بیماری مبتلا شده‌اند و بیش از ۴۵ هزار نفر بدلیل این بیماری جان خود را ‏از دست داده‌اند.‏

امروز در شرایطی که همه سیاستمداران، همه پزشکان، همه روانشناسان، ‏همه دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی… در فکر مدیریت بحران ویروس «‏کووید ۱۹» هستند و به راه‌های جلوگیری سریع شیوع آن فکر می‌کنند، ‏پرسشی دیگری پیش می‌آید که آیا پس از پاندمی کرونا ما با پاندمی ردیابی‌های ‏اینترنتی دست به گریبان نخواهیم بود؟

افشاگران ردیابی‌ها و جاسوسی‌های اینترنتی (‏Whistleblower‏) چون ‏‏«ادوارد اسنودن» (افشاگر جاسوسی‌های غیرقانونی سازمان ملی اطلاعات ‏آمریکا و کارمند سابق این نهاد)، و نویسندگانی چون یوال حراری و دانشمندان ‏علوم یارانه‌ای (دیجیتال) چون «فلیپ روگا وی»(Phillip Rogaway) استاد ‏دانشگاه University of California, Davis، در مورد پدید آمدن این پاندمی هشدار می‌دهند.‏

ولی اجازه بدهید که پیش از پرداختن به این پرسش زمینه‌هائی را که این ‏پرسش را ضروری کرده است را باز نویسی کنیم.‏

نخست: این ویروس چه زمان و کجا رد یابی شد؟
بیمار صفر ویروس کرونا در کجا ردیابی شد؟
پاسخ به هر دو پرسش کوتاه است ؛ نمی‌دانیم.

‏اولین شخصی که ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ در مورد نشانه‌های ظهور ویروس «کووید ۱۹» ‏هشدار داد «دکتر لی ونلیانگ»، چشم ‌پزشک ساکن شهر ووهان چین بود. اما ‏پلیس ووهان او را بدلیل «پخش اطلاعات غلط» و «تشویش اذهان عمومی» ‏بازداشت و زندانی کرد. و شوربختا که «دکتر لی ونلیانگ» در دوم فوریه ۲۰۲۰ ‏بعلت بیماری کرونا در گذشت.‏

مقامات چینی عاقبت پس از چند هفته کتمان نهایتاً مجبور به قبول واقعیت وجود ‏ویروس ‏‎«‎کووید ۱۹‏‎» ‎شدند. ولی متاسفانه دیگر چند هفته تباه شده بود، چند ‏هفته‌ای که هر ساعت آن برای جلوگیری از شیوع این ویروس پاتوژن و کشنده ‏حیاتی بود.

نخست اعلام کردند که نخستین مورد ابتلا به ویروس کرونا روز ۳۱ دسامبر ردیابی ‏شده است. اما بررسی‌های صورت گرفته توسط پزشکان و پژوهشگران که در ‏مجله پزشکی و معتبر لَنست (‏The Lancet‏) نیز منتشر شد، نشان می‌دهد که ‏نخستین شخص مبتلا به ویروس «کووید ۱۹» روز ۱ دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ‏‏«ووهان» ردیابی شده است.‏

اگر چه که مسئولان کشور چین در ابتدا چشم بر روی واقعیت وجود ویروس کرونا ‏بستند، ولی پس از چند هفته با اعلام رسمی وجود این بیماری با سرعت‎ ‎در مهار ‏این ویروس عمل کردند. آنها همراه با متوقف کردن گردش تولید صنایع در این ‏شهر‌ها دست به اطلاع رسانی گسترده‌ای زدند و کوشیدند مردم را از خطر این ‏ویروس و سرعت شیوع و خطرات مرگبار آن آگاه سازند. تمام شهر‌هائی را که در ‏آنها ویروس کرونا ردیابی شده بود با قاطعیت و به شکل موثری قرنطینه کردند و ‏دست به تجهیز و ساختن بیمارستان‌های جدید زدند. کادر پزشکی ارتش چین ‏وارد عمل شد. رفت آمد‌ها محدود شدند، وسائل نقلیه عمومی تعطیل گردید و ‏استفاده از ماسک اجباری شد.‌ بر گزاری جشن‌ها ممنوع و درب مراکز گردشگری ‏و مراکز خرید بسته شد. ‏

به گفته دولت پکن، دولت برای دست یافتن به این موفقیت همچنین از فن آوری‌های مدرن الکترونیکی چون تلفن‌های هوشمند و اپلیکیشن‌های پرکاربرد موبایل ‏به نام‎ «علی پی» (Alipay) و وی چت‏ (WeChat)‏ که در سالهای اخیر جایگزین پول ‏نقد در چین شده‌اند برای ردیابی و کنترل بیماران مبتلا به ویروس کرونا و تماس‌های آنها استفاده می‌نماید.‏

تنها در شهر ووهان بیش از ۱۸۰۰ تیم ۵ نفره بشکلی مستمر تحرک هزاران هزار ‏شخص مبتلا به ویروس «کووید ۱۹» را ردیابی و کنترل می‌کنند و حتی مانع ‏رفت وآمد و مسافرت آنها بکمک تلفن‌های هوشمندشان که مجهز به کُد‌های ‏رنگین (سبز، زرد، قرمز) می‌باشند می‌شوند.

این تیم‌های کنترل بکمک سدها هزار دوربین نصب شده در معابر عمومی، ‏خیابانها و ایستگاه‌های قطار و اتوبوس‌های مسافربری، که قابلیت تشخیص ‏صورت و دمای بدن و وضعیت پزشکی تک تک افراد می‌باشند، نه تنها می‌توانند به ‏سرعت افراد مظنون به حامل ویروس ‏‎«کرونا‎» را شناسایی کنند بلکه حرکت ‏آن‌ها را ردگیری و کسانی را که در تماس با آن‌ها قرار می‌گیرند را شناسایی کنند.

در نتیجه ‎این ردیابی‌ها و کنترل‌های مستمر، زنجیره انتقال ویروس قطع می‌شود ‏و تنها در چهارچوب اعضای خانواده‌ی مبتلا به ویروس و محل زندگی او محدود می‌گردد.

به این ترتیب است که کنترل وشیوع این بیماری واگیردار امکانپذیر شده است.‏

به گونه‌ای که سازمان بهداشت جهانی از کشورهای آلوده به این ویروس خواست ‏تا از تجربه چین در مقابله با این بیماری استفاده کنند. به گفته این سازمان، چین با ‏قرنطینه کردن کامل شهرهای آلوده به این ویروس و تجهیز گسترده کادر پزشگی ‏در بیمارستان‌ها توانست مانع انتشار وسیع کرونا شود و به این ترتیب جان ‏بسیاری را نجات داد.

‏با گزارشی که در بالا از شیوه‌هایی که در چین برای مهار کردن این ویروس به ‏کار می‌رود، روشن است که دبیرکل سازمان بهداشت جهانی ‏‎«تدروس آدانوم ‏گبریسیوس»‎‏ برای پیشگیری از شیوع گسترده این ویروس چه شیوه‌هائی را در ‏نظر دارد.‏

در اینجا باید گفت که هدف این نوشتار تنها بررسی شیوه‌هائی است که در چین ‏برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا بکار گرفته شد / می‌شود، و در کشورها ی ‏دیگر نیز کم کم در حال پیاده شدن است می‌باشد، و نه میزان موفقیت این کشور ‏در مهار کردن بحران کرونا و یا راست آزمائی آمارهائی که دولت چین در رابطه با ‏تعداد مبتلایان به این بیماری و مرگ و میر در آن کشور ارائه می‌دهد.

‏چه بسا که یک کشور اقتدارگرا بتواند با بکارگیری اقدامات ویژه نظیر کنترل، ‏ردیابی و شنود همگانی این یا آن بحران را با موفقیت پشت سر بگذارد. ولی ‏پرسش این است که با تعبیه دائمی این اقدامات در کشور در دراز مدت، ما با چه ‏جامعه‌ای روبرو خواهیم بود ؟ جامعه‌ای که قانونِ حاکمیت در آن پابرجاست و ‏نه حقوق شهروندان.‏

روشن است که اجرا و مدیریت چنین برنامه‌هائی تنها در توان کشور‌های ‏محدودی است که هم دارای توان بالائی در مدیریت کشور می‌باشند و هم از ‏چنان توان و بنیه قوی اقتصادی بر خوردار هستند که خسارات ساکن ماندن چرخ ‏تولید و اقتصاد را پس از بحران کرونا بتوانند از نظر مالی جبران نمایند. مضاف بر ‏این، اجرا و پیاده کردن این برنامه‌ها بدونه پذیرش و همیاری داوطلبانه و یا ‏آمرانه مردم امکان پذیر نمی‌باشد.‏

روشن است که حاکمیت ایران هم بلحاظ بی اعتمادی مردم به حاکمیت و هم ‏بدلیل مدیریت‌های غلط اقتصادی و سیاسی به همراه تحریم‌های گسترده ‏اقتصادی و هم به لحاظ تعدد مراکز تصمیم گیری موازی از هیچیک از امکانات بالا ‏برخوردار نیست. ‏

چنانچه عباس عبدی در مقاله‌ای در ۷ فروردین ۱۳۹۹ می‌نویسد:‏ ‏«اجرای قرنطینه‌ای در حد و اندازه کشور‌هایی مثل فرانسه و انگلیس و نه حتی ‏چین، نیازمند اقتدار کافی در مدیریت کشور است. اقتدار از جهت توان تصمیم‌گیری، ‏توان اجرایی، توان تأمین امکانات و نیز پذیرش نسبی مردم است…….»‏

و او در ادامه می‌نویسد: «هر چند وظیفه حکومت و دولت صیانت از جان مردمش ‏است و باید این کار را انجام دهد. ولی از آنجا که گفته‌اند، بی‌مایه فطیر است، این ‏ساختار قادر به انجام این کار نیست.»

‏اما جنبه‌های مثبت و منفی آن چه که در جمهوری خلق چین اجرا شد/ می‌شود و ‏در بقیه کشور‌ها که توان اجرای آنرا دارا می‌باشند چون کشورهای جنوب شرقی ‏آسیا کره جنوبی، سینگاپور و اروپا وغیره در کجا است.‏

به گمان من در شرایط اضطراری امروز که شیوع این ویروس در سطح جهان با ‏سرعت باور نکردنی در حال گسترش است، در شرایطی که در همه کشور‌ها از ‏جمله در ایران اغلب بیمارستان‌ها از واحد‌های درمانی به بنگاه‌های اقتصادی و ‏مراکز سود آوری تبدیل شده‌اند(*)، ‌در شرایطی که بیمارستان‌ها با کمبود کادر ‏پزشکی و تخت‌های مراقبت ویژه و دستگاه‌های تنفس مصنوعی و کلیه وسائل ‏ایمنی ابتدائی مانند روپوش و ماسک‌های ویژه دست بگریبانند در شرایطی که ‏نرخ مرگ و میر بصورت وحشتناکی بالا است، در شرایطی که واکسن ویروس «‏کووید ۱۹» در دست نیست و هیچ گونه داروئی برای این بیماری وجود ندارد، ‏شاید بکار بردن هر شیوه‌ای بطور موقت و گذرا (چون قرنطینه کامل، بکار بردن ‏فن آوری‌های مدرن اینترنتی، بکار بردن هرگونه داروئی که برای بیماری‌های ‏دیگر پروانه تجویز دارند) پذیرفتنی باشد.

‏اما باید از هم اکنون هشدار‌های افشاگران ردیابی‌ها و جاسوسی‌های اینترنتی‎ ‎چون ‏‎«ادوارد اسنودن»‎، و نویسندگانی چون «یوال حراری» و دانشمندانی چون ‏«فلیپ روگاوی» را به دقت دنبال کرد.

‏یوال حراری نویسنده و مورخ اسرائیلی در مقاله‌ای می‌نویسد: ‏‏«امروز انسان برای اولین بار در تاریخ خود به فن‌آوری و توانمندی‌هائی دست ‏یافته است که می‌تواند ۲۴ ساعت در روز همه را در همه حال کنترل و نظارت کند ‏و حتی در تصمیم گیری‌های آنها دستکاری کند.»

‏و این آن جامعه‌ای است که جرج ارول در شاهکار تخیلی خود ۱۹۸۴ هم نمی‌توانست تصور آنرا بکند.‏

جرج ارول در کتاب خود با آینده‌نگریِ بی‌نظیری آینده سیاسی جهان ما را ترسیم ‏می‌کند و به ما هشدار می‌دهد که چگونه رویای آزادی، برادری و برابری می‌تواند ‏خود، علیه مفهوم خود عمل کند؟!‏

اقداماتی که در بالا عنوان شد و در سراسر جهان گام بگام در حال پیاده شدن ‏است مانند آزمایش میدانی (‏pilot experiment‏) بی‌همتائی است که می‌تواند ‏نقطه عطفی در زندگی اجتماعی و سیاسی همه ما باشد. 

یوال حراری در رابطه با پاندمی «کووید ۱۹» می‌نویسد:‏ ‏«روشن است که می‌توان این گونه ردیابی‌ها و نظارت‌های بیومتریک را بطور ‏موقت در زمان‌ها و وضعیت‌های اضطراری بکار برد. ولی باید پس از پایان این ‏وضعیت اضطراری این نظارت‌ها کنار گذاشته شوند.»

‏و در ادامه گوشزد می‌کند: «اما عادت زشتی که این اقدامات «موقتی» دارند اینست که هرگاه وضعیت ‏اضطراری پایان یابد باز آن‌ها سرجای خودشان باقی می‌مانند. چرا که همواره ‏وضعیت اضطراری دیگری در راه است. ‏

مثلا کشور من، اسراییل در جنگ استقلال خود در سال ۱۹۴۸، اعلام وضعیت ‏اضطراری کرد(سانسور مطبوعات و مصادره زمین…..) اما اسراییل تا به امروز ‏به این وضعیت اضطراری پایان نداده است و هنوز بسیاری از اقدامات «موقتی» ‏سال ۱۹۴۸ به قوت خود باقی می‌باشند.»

‏این منتقدین و نویسندگان هشدار می‌دهند که تجربه نشان داده است که دولت‌ها همواره تمایل دارند اینگونه اقدامات موقتی را به اقدامات همیشگی تبدیل ‏کنند.‏

ادوارد اسنودن در۲۶/۳/۲۰۲۰ در رابطه با پاندمی «کووید ۱۹» می‌گوید:‏ ‏«از آنجا که دولت‌ها همواره تشنه اطلاعات هستند، پس از رفع بحران کرونا ‏امکانات و سیستم ردیابی و کنترلی را که در مبارزه با این ویروس بکار برده و ‏پرداخته و پرورش داده‌اند به هیچ وجه کنار نخواهند گذاشت و مطمئناً به بهانه ‏موج دوم ویروس کرونا و یا ویروسی شبیه کرونا و یا گونه جدیدی از «ابولا» در ‏آفریقای و یا مبارزه با تروریسم و یا هر بهانه دیگری آن امکانات را حفظ خواهند ‏کرد.»

او در جائی دیگر می‌پرسد «چگونه امکان دارد در شرایط بحرانی و اضطراری ‏حریم خصوصی اشخاص حفظ شود در حالی که حتی در شرایط عادی نیز ‏نگاهداشتن تعادل میان حریم خصوصی و مسائل امنیتی «امکان پذیر نیست»» ؟

سال‌ها ست که متخصصان علوم رایانه‌ای (دیجیتال) و جامعه شناسان، به خطر ‏بزرگی که «حریم خصوصی» ما را تهدید می‌کند هشدار می‌دهند. سال‌هاست که ‏این دانشمندان و جامعه شناسان گوشزد می‌کنند که شنودها وکنترل‌های همگانی ‏از راه اینترنت تهدیدی است مستقیم برای دموکراسی.

‏فلیپ روگاوی در مصاحبه‌ای می‌گوید: ‏«به گمان من… شنودها و ردیابی‌های عمومی تهدیدی است جدی برای ‏دمکراسی در جوامع ما. از آنجا که این تهدید غیرمستقیم‌ عمل می‌کند، کاربران و ‏مردمی که روزمره از اینترنت و فن آوری‌های آن و تلفن‌های هوشمند استفاده ‏می‌کنند این تهدید را لمس و دریافت نمی‌کنند.‏… ولی باید هوشیار بود که با گذر گام به گام به وضعیت شنود و ردیابی کامل، ما ‏شاهد مصادرۀ تدریجی دمکراسی در جامعه می‌باشیم.»

‏و حال پرسش این است که آیا بحران ویروس کرونا می‌تواند نقطه عطف در این ‏نبرد باشد.‏

وظیفه جامعه و نهاد‌های مدنی است که امروز و فردای بحران کرونا با دقت این ‏خطر را دنبال کنند و خواستار بر طرف کردن آن اقداماتی شوند که قرار است «‏موقتی» بکار گرفته شوند. ‏

سیاوش قائنی
‏(از مدیران سابق شرکت داروئی ‏sanofi‏)‏
——————————
‏*‏ مردم سالاری دوشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۵‏‎‎ «نیم نگاهی به خصوصی سازی بیمارستان‌های دولتی»‏
‏*‏ و یا به مجله ایستا ۱۳ فروردین ۱۳۹۹ «خصوصی سازی بیمارستان‌ها به چه ‏قیمتی»
‏*‏ تخمین تابع هزینه بیمارستان‌هاي استان ایلام طی سال‌هاي ۹۱-۱۳۸۲‏
مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام دوره بیست دوم، ضمیمه، ‏شهریور ۹۳‏

برگرفته از سایت ایران امروز

۱۴ فروردین ۱۳۹۹ – April 2nd, 2020