۱۶ درصد از مردم در ایران برای مهاجرت برنامه‌ریزی کرده و ۴۶/۵ درصد به مهاجرت فکر می‌کنند اما هنوز اقدام نکرده‌اند

نتایج یک پژوهش درباره تمایل شهروندان در ایران به مهاجرت نشان می‌دهد ۱۶ درصد از افراد اظهار کرده‌اند که اصلاً به مهاجرت فکر نمی‌کنند. مسعود پزشکیان معتقد است نخبگان حتی باید در زندان‌های جمهوری اسلامی بمانند اما کشور را ترک نکنند.

مسعود پزشکیان صبح امروز شنبه اول دی‌ماه در مراسم «تجلیل از نشان‌آوران المپیادهای علمی جهان» گفته «ایران را می‌توانیم بسازیم. کسانی می‌توانند این کشور را بسازند که باور و اراده داشته باشند. این مملکت را می‌توانیم بسازیم، ایران ما باید خیلی بالاتر از این باشد. ما باید مملکت را درست کنیم، مملکت را رها نمی‌کنیم؛ این مملکت و این جامعه نیاز به کسانی دارد که درد این مردم را داشته باشند. با افراد بی‌سواد و ریاکار نمی‌توان به جایی رسید.»

او در ادامه گفته «در کتاب ۱۹۸۹ (سقوط امپراتوری روسیه در اروپای شرقی)، به بسیاری از دانشمندان گفتند که از زندان آزادتان می‌کنیم و به شما پول و امکانات هم می‌دهیم اما آنها گفتند که شما باید بروید، این مملکت مال ماست و باید آنرا درست کنیم، در زندان می‌مانیم اما مملکت خود را رها نمی‌کنیم.»

این سخنان شعاری و توخالی در حالی از سوی رئیس دولت چهاردهم مطرح شده که تنها بخش کوچکی از شهروندان در ایران به مهاجرت «فکر نمی‌کنند» و اغلب شهروندان با تحصیلات و سطح درآمد مختلف به دنبال مهاجرت از ایران هستند.

بر اساس پژوهشی که با عنوان «گزارش مهاجرت ایرانیان: علل و انگیزه‌ها» انجام شده، از میان ۱۲ هزار پرسشنامه توزیع‌شده از ۹ تا ۲۰ تیر ۱۴۰۲، حدود ۱۹ درصد از پاسخ‌دهندگان اعلام کرده‌اند که مهاجرت کرده و در خارج از ایران زندگی می‌کنند. ۸۱ درصد باقی‌مانده در داخل ایران زندگی می‌کنند.

نتایج این پژوهش که از سوی دو جامعه‌شناس، محمد فاضلی و بهرام صلواتی، انجام شده نشان می‌دهد ۱۶ درصد از پاسخ‌دهندگان اصلاً به مهاجرت فکر نمی‌کنند، اما در مقابل ۱۶ درصد نیز به مهاجرت فکر و برای آن اقدام کرده‌اند. ۴۶/۵ درصد به مهاجرت فکر می‌کنند اما اقدام عملی برای آن انجام نداده‌اند و ۲/۵ درصد مهاجرت‌شان قطعی شده و به رفتن از کشور فکر می‌کنند.

همچنین، از ۲۱۰۰ پاسخ‌دهنده‌ای که از ایران مهاجرت کرده‌اند، تنها ۲۰ درصد قصد بازگشت به ایران را دارند.

بطور کلی نتایج پژوهش بیانگر اینست که در میان پاسخ‌دهنگان ساکن ایران، تنها حدود یک‌پنجم اصلا به مهاجرت فکر نمی‌کنند، ۱۸.۸درصد برای مهاجرت اقدام عملی کرده‌اند و ۳.۱ درصد نیز به‌زودی ایران را ترک می‌کنند.

عمده افرادی که مهاجرت‌شان قطعی شده یا برای مهاجرت اقدام عملی کرده‌اند (بین ۵۰ تا ۶۰ درصد)، در سازمان‌ها و شرکت‌های ایرانی کار می‌کنند. بنابراین، طبیعی است که مهاجرت این افراد فشار زیادی بر تأمین نیروی انسانی در شرکت‌ها و سازمان‌های ایران وارد می‌کند.

در گزارش منتشر شده از نتایج این پژوهش آمده نتایج حاکی از آن است که تحصیلات و درآمد بالاتر موجب تقویت تمایل به مهاجرت می‌شود. این به معنای آن است که سرمایه‌های انسانی ارزشمند کشور در حال مهاجرت هستند.

این گزارش افزوده در ایران مهاجرت نخبگان علمی و سایر گروه‌های اجتماعی، به یک مساله تبدیل شده است. این روند باعث کاهش ظرفیت نیروی انسانی متخصص در کشور می‌شود. همچنین مهاجرت به‌عنوان یک نیروی شبکه‌ای عمل می‌کند و می‌تواند بر دوستان و آشنایان مهاجر نیز تاثیر بگذارد. تشدید مهاجرت نشان‌دهنده مسائل اجتماعی جدی در ایران است که تحلیل آنها می‌تواند عواقب این پدیده را بهتر روشن کند.

این پژوهش همچنین نشان داده عدالت توزیعی محیط کار در ایران در حال کاهش است؛ «میانگین احساس عدالت توزیعی آن دسته از مهاجرانی که از ابتدای سال ۱۳۹۷ به بعد از کشور مهاجرت کرده‌اند، به طرز معناداری کمتر از کسانی است که پیش از این سال مهاجرت کرده بودند. همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان احساس تهدید شغلی بین مهاجرانی که پس از سال ۱۳۹۶ مهاجرت کرده‌اند و مهاجرانی که قبل از سال ۱۳۹۲ مهاجرت کرده‌اند، تفاوت معناداری دارد. به عبارت دیگر، با نزدیک شدن به اواخر دهه ۱۳۹۰، میانگین احساس تهدید ناشی از فقدان امنیت شغلی افزایش یافته است.»

همچنین افرادی که پس از سال ۱۳۹۶ مهاجرت کرده‌اند، سهم عوامل سازمانی را در تصمیم‌گیری مهاجرتی خود بطور معناداری بیشتر از کسانی ارزیابی کرده‌اند که پیش از سال ۱۳۹۶ مهاجرت کرده‌اند. هرچه به سال‌های پایانی دهه ۱۳۹۰ نزدیک‌تر می‌شویم، سهم عوامل سازمانی در تصمیم‌گیری مهاجرتی افراد افزایش پیدا می‌کند.

در بخش دیگری از گزارش بررسی نتایج این پژوهش با تأکید بر اینکه «بیشترین مهاجران جوانان و افراد تحصیلکرده هستند» آمده « امروز، شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران نسبت به زمان جمع‌آوری داده‌های این گزارش (تیر ۱۴۰۲) بحرانی‌تر شده است. کشور با کمبود برق و گاز، افزایش قیمت‌ها و ناآرامی‌های منطقه‌ای دست‌به‌گریبان است. این مسائل باید هشداری جدی برای سیاستگذاران باشد.»

همچنین به عنوان پیام اصلی گزارش این دو جامعه‌شناس ایرانی، عنوان شده است که بدون اصلاح در شیوه حکمرانی و اجتناب از تکرار روش‌های گذشته و همچنین بدون تدوین برنامه‌ای جامع برای بهره‌گیری از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، ادامه وضعیت فعلی مهاجرت می‌تواند ایران را از سرمایه انسانی خالی کند. ایران مانند کشورهای توسعه‌یافته نیست که اگر مهاجرت به بیرون سرمایه انسانی دارند، به همان اندازه پذیرش سرمایه انسانی ارزشمند هم داشته باشند.

نرخ مهاجرت از ایران طی سال‌های گذشته با سرعت در حال افزایش بوده است. یکی از مهمترین نکات قابل توجه اینست که میل به مهاجرت در میان تمامی اقشار درآمدی و تحصیلی و مشاغل مختلف در حال افزایش بوده است. در شرایطی که نخبگان و دانش‌آموختگان دانشگاهی تمایل به مهاجرت از ایران دارند، موج مهاجرت حتی در میان کارگران و افراد دارای حرفه‌های فنی و هنرمندان و ورزشکاران نیز در حال افزایش بوده است.

تقی آزاد ارمکی جامعه‌شناس معتقد است مهاجرت یک پدیده چند وجهی است و می‌تواند اقتصادی، سیاسی، فرهنگی باشد و در ایران جریان مهاجرت کشورگشایی است، یعنی مهاجران ایرانی نیروی اجتماعی هستند که جهان را تصاحب می‌کنند و در جهت کسب قلمرو بهتر هستند.

این جامعه‌شناس گفته « مهاجرت ایرانیان از نوع نخبگان، سرمایه‌داران و صاحبان ایده است و تعداد مهاجران قابل کاهش نیست و مهاجران ایرانی را به این سادگی نمی‌توان کاهش داد.»

به گفته تقی آزاد ارمکی مهاجرت‌ها برای جامعه چالش فقر فرهنگی و انسانی ایجاد می‌کند زیرا وقتی نیروی صاحب اندیشه و ثروت که قصد ساختن دارد حذف می‌شود باقی افرادی که می‌مانند اکثرا خنثی هستند.

او همچنین به خروج سرمایه مالی در کنار سرمایه انسانی اشاره کرده و گفته در دو دهه اخیر کلی پول از کشور خارج شده و اگر این پول‌ها مانده بود نیازی نبود از بانک جهانی پول قرض کنیم.

آمارها نشان می‌دهد در یک دهه گذشته به صورت متوسط سالانه ۲۷ هزار ایرانی اقامت کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکا را دریافت و بر اساس گزارش رصدخانه مهاجرت ایران، در سال ۱۴۰۱ حدود ۶۵ هزار نفر از کشور مهاجرت کرده‌اند.

گزارش بانک مرکزی هم حاکی از آنست که در طول ۲۰ سال گذشته که در ۱۲ سال آن میانگین نرخ سرمایه‌گذاری منفی بوده است، حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است؛ عددی که طبق برنامه هفتم توسعه معادل نیاز کشور برای رسیدن به رشد ۸ درصدی در یک سال است.

همچنین آمارهای سازمان نظام پزشکی نشان می‌دهد که تعداد گواهی «حُسن انجام کار » ا «گوداستندینگ» که برای مهاجرت پرستاران به برخی کشورها مورد نیاز است از حدود ۷۵۰ نفر در سال ۱۳۹۷ به ۶ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است.

مرکز استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در گزارشی مهاجرت گسترده ایرانیان کشور را به عنوان «ورود به فاز مهاجرت عام» یا «مهاجرت توده‌وار» خوانده است.

محمود نجفی عرب رئیس اتاق بازرگانی تهران ماه گذشته درباره موج گسترده مهاجرت ایرانیان از کشور گفته بود که این موج، به عوامل متعددی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برمی‌گردد. ولی ریشه اصلی آن را به اعتقاد من باید در کاهش شدید اعتماد اجتماعی و سقوط سرمایه اجتماعی دنبال کرد.

رئیس اتاق بازرگانی تهران اگر روزی بیشتر شاهد مهاجرت دانشجویان و نخبگان علمی برای تحصیل به کشورهای دیگر بودیم حالا می‌بینیم از ورزشکاران مدال آور و فعالان استارت آپی گرفته تا کارمندان و کارگران آروزی مهاجرت دارند و حتی بسیاری از خانواده از کودکی فرزندانشان را در مدارس خارج از کشور می‌فرستند.

در کنار از دست دادن سرمایه‌های انسانی و جوانان خلاق و نیروی کار متاسفانه در سال‌های گذشته با موج بزرگی از خروج سرمایه و مهاجرت فعالان اقتصادی، مدیران و کارآفرینان هم مواجه شده‌ایم که این موضوع هم صدمات جبران ناپذیری به همراه داشته است؛ آن هم درحالی که کشور بیش از هر زمان دیگری تشنه جذب سرمایه‌گذاری است.

برگرفته ای از سایت کیهان لندن، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴