نياز ما به بيشتر از انقلاب است!

سال ها است که ما از خيلی از افراد مطرح اپوزیسیون داخل و خارج شنیده ایم که دیگر زمان انقلاب گذشته و چاره کار اصلاح حکومت اسلامی است. حتی چند روز پیش مصاحبه آقای دکتر شاهین فاطمی، را در سايت رادیو فردا را می خواندم . که تیتر آن چنين بود: “هیچ جای دنیا با انقلاب ساخته نشده “. بنظرم می رسد که رادیو فردا -که در بزرگ کردن اصلاح طلبان ید طولایی دارد – با انتشار این مصاحبه می خواهد اصالت انقلابی در آينده را نيز زير سئوال ببرد و از زبان آقای فاطمی، چنان نشان ‌دهد که اگر شاه هم اصلاحات مورد نظر ملاها را انجام می داد ۲۲ بهمنی در کار نمی بود.
البته نگارنده هم، در راستای نابود کردن حکومت اسلامی، به اصل انقلاب، به معنی قلب کردن چیزی و متحول کرد آن، معتقد نیست. اما معنای سخن من آن نيست که بايد از انقلاب عقب نشينی کرد بلکه معتقدم ایران، در این برهه از زمان، به حرکتی بیش از انقلاب و انقلابی عمل کردن احتیاج دارد؛ آن هم دگرگونی بزرگی که بايد به تغيير فرهنگ و باورهای سياسی مردم ما بيانجامد.
اما اين نياز از کجا سرچشمه می گيرد؟ شورش ۵۷ جامعهء ایران را منقلب کرد در حالی که آن جامعه به انقلاب نیازی نداشت. مردم ايران در سال ۵۷ با شعار نه شرقی نه غربی از ارزش های پیشرفتهء کشورهای غربی پس رانده شده و گرفتار حکومت اسلامی شدند و اين روند شوم آنها را روز به روز از تمدن بشری دورتر کرد. حکومت اسلامی اعلامیه جهانی حقوق بشر را دخالت در امور کشور میداند و دموکراسی را پدیده جوامع غربی برای به دام انداختن کشورهای عقب افتاده. در نتيجهء تبلغاتی چهل ساله، مردم ایران اکنون درک درستی از دموکراسی ندارند و به خاطر سياست های حکومت اسلامی، و کمک ایادی آن مانند سپاه و بسیج، در زمينه درک فرهنگ درست سياسی دچار غفلتی مهلک اند. از جمله حکومت اسلامی خواستهء بر حق مردم برای آزادی را چنان به حجاب تقلیل داده که از دل آن “چهارشنبه های سفید“در می آید . البته هدف نگارنده محکوم کردن خواستهء زنان برای داشتن حجاب اختیاری نیست ولی در فقدان یک نظام دموکرات و سکولار همین حجاب اختياری هم دست نیافتنی خواهد بود.
مردم ایران امروز کم توقع شده و به جای اصل قضیه، که براندازی حکومت اسلامی است، سرگرم زندگی پر از مشغلهء خود شده اند؛ فارغ از اینکه این حکومت اسلامی است که این همه بلا را سرشان آورده. همین امر باعث شده که اکثر مردم منافع شخصی را بر منافع ملی خود ترجیح دهند. مثلاً، شعار «من سیاسی نیستم!» چند سالی است که مد روز شده حال آنکه برای مطرح کردن مشکلات جامعه ایران وارد بشوند جز به دنیای سیاست وارد نشده اند. اینجا است که به اعتقاد نگارنده تا تحولی در جامعه ایران و طرز تفکر مردم ایرانی نوع نگاه شان به مسائل روز جامعه به وجود نیاید نباید توقع داشته باشیم که مبارزه مدنی يا انقلاب و یا جنگ این مردم را از شر حکومت اسلامی نجات دهد.
ایران امروز بیشتر از آنکه به انقلاب سیاسی محتاج باشد به یک تحول عظیم در سطح جامعه نیاز دارد.

مقداد عسکریان
۱۴ فروردین ۱۳۹۸ – ايالت کنزاس امریکا