این روزها سلامتی شهروندان ایرانی با گسترش شیوع ویروس کرونا با خطرات جدی روبرو شده است اما حال اقتصاد ایران هم با وجود این ویروس و البته بازگشت جمهوری اسلامی به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی بدتر از قبل شده است. اما این بدحالی اقتصاد اثرات واقعی خود را در ۴ تا ۶ هفته آینده روشنتر از امروز هم خواهد کرد.
با بیتدبیری مسئولان نظام که موضوع بیماری را نه یک حادثه ملی بلکه مثل همیشه یک اقدام امنیتی تحلیل کردند امروز شاهد آن هستیم به دلیل عدم قرنطینه مرکز اصلی شیوع بیماری در ایران، کشورهای همسایه مرزهای زمینی-هوایی و دریایی خود را با ایران مسدود کردند.
این بسته شدن مرز و در واقع حالا قرنطینه شدن ایران از سوی دیگر کشورها شاید در دیگر موارد شیوع (همچون چین) هم دیده شده است اما تفاوت اینجاست که ایران به مرزهای شرقی و غربی خود برای مبادلات ارزی بسیار نیازمند است. بازار امروز ایران که بیش از پیش با محدودیت ورود ارز روبرو شده است و قیمت دلار در آن بر پایه ورودی هرات یا سلیمانیه تعریف جدیدی پیدا کرده است حالا با چالشی جدید روبروست.
با اینکه نقش ایران در تجارت جهانی روز به روز کمتر شده و به طبع آن تاثیرپذیری آن از تحولات جهانی هم کمتر میشود اما اقتصاد همچنان وابسته به نفت ایران با وجود تحولات جهانی دچار تلاطم خواهد شد. تحریمهای دولت آمریکا برای بازگرداندن ایران پای میز مذاکراتی جامع موجب شده تا ایران بیش از پیش به چین وابسته شود تا با فروش نفت و واردات کالا نیازهای بازار را تامین کند. اما همین روند در سال ۲۰۱۹ میلادی نسبت به سال ۲۰۱۸ حدود ۳۵ درصد کاهش یافته است. همزمان ایران هم واردات بیش از هزار کالا را ممنوع اعلام کرد تا انتظار داشته باشیم در سال ۲۰۲۰ میزان رابطه تجاری ایران و چین بیش از پیش کاهش یابد. این موضوع که بیشتر تحت تاثیر ویروس کروناست باید در کنار بازگشت ایران به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی هم در نظر گرفت که تمام تراکنشهای بین بانکی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
همزمان ایران با کمترین میزان صادرات نفت خود در سالهای گذشته به دنبال تامین حداقلهای مورد نیاز خود در داخل است. حالا با توجه به کاهش حدود ۱۰ دلاری قیمت نفت از ابتدای سال جاری میلادی، ایران بیش از پیش منابع مالی-ارزی خود را از دست خواهد داد. مجموعه اقدامات اوپک هم در کاهش میزان تولید تنها توانست روند کاهشی قیمت را متوقف کند اما در یک ماه گذشته قیمت نفت به حالت قبل بازنگشت. همین کاهش موجب شده که طلا در بازار جهانی با یک شیب ملایم به بازاری مطمئنتر برای سرمایهگذاری تبدیل شود و قیمت جهانی آن افزایش پیدا کند. همین روند البته در ایران با شیب تندی همراه بود به نحویکه که سکه تمام بهار آزادی نسبت به اول بهمن ماه سال جاری حدود یک میلیون تومان گرانتر شد. این گرانی خودش را به بازار ارز ایران هم تحمیل میکند (و جدا از اثراتی که پیشتر به آن اشاره کردیم) ارزش دلار در بازار تهران نیز در فاصله یک ماه گذشته دستکم هزار تومان افزایش یافت. افزایشی که ادامه روند آن میتواند درصورت عدم کنترل در طی یک تا دو هفته آینده به اوج قیمت سالهای گذشته رسیده و حتی از آن عبور کند.
هر دو این بازارها نقش موثری بر بازار مسکن نیز دارند. باید توجه داشت که بازار مسکن به طور طبیعی در پایان سال منتظر افزایش قیمت خواهد بود اما این تغییرات در بازارهای سکه و ارز و به طبع آن نگرانیها از شیوع ویروس کرونا سرمایهگذاران را به سوی مسکن سرازیر میکند. برخی از ناظران عرصه مسکن پیشتر پیشبینی کرده بودند که قیمت مسکن در پایان سال نزدیک به یک میلیون تومان به ازاء هر مترمربع افزایش پیدا کند، اما حالا همانها بر این باورند که رشد پایانی سال بیشتر از این رقم خواهد بود. رقمی که نیمه راه خود را در همین هفته طی کرده است و البته با توجه به کشش بازار احتمال دارد در طی روزهای آینده با شیبی آرامتر افزایش خود را تجربه کند.
اما جدا از این بخشهای شیوع ویروس کرونا در ایران به بخشهای خرد اقتصاد ایران نیز ضربههایی جدی خواهد زد.
تعطیلی رستورانها و قهوهخانهها با توجه به نقش قابل توجه آن در زندگی روزمره شهروندان یکی از اولین تاثیرات ویروس کرونا در بیرون خانههای مردم است. کاهش قابل توجه سفرهای بینشهری و تعطیلی سفرهای بینالمللی جدا از تاثیر منفی بر صنعت هتلداری، ضرر سنگینی را به دفترهای هواپیمایی تحمیل کرده است. به این موضوع عدم سفرهای توریستی به ایران که یکی از منابع درآمدی (ریالی و ارزی) محسوب میشد نیز به تعطیلی کشانده شده است. این موضوع با اینکه شامل حال تنها ایران نمیشود اما با توجه حجم و اندازه این بخش از صنعت در ایران میتوان گفت نه تنها دولت بلکه بخش خصوصی نیز ضرری جدی بر اثر شیوع این ویروس متحمل شده و خواهند شد.
تمام این اتفاقات در آستانه نوروز و فرارسیدن فصل بازارهای این فصل قابل توجه است. فصل خرید و خدمات که در نیمه بهمن همیشه آغاز میشد امسال با یک آرامش و رکود محسوس پیش میرود. «شرکت سهامی فرش» که یکی از بزرگترین فروشندگان فرش ایران است و هرساله در این روزها با برگزاری حراج سالیانه هزاران تخت فرش را بفروش میرساند دستکم دو نوبت از حراجهای خود را تعطیل کرده است. در کنار این حتی رئیس اتحادیه قالیشویان از کاهش ۴۰ درصدی کسب و کار این بخش از صنعت در پی شیوع ویروس کرونا و وضعیت اقتصادی نامناسب مردم میگوید.
شرایط نامناسب اقتصادی مورد اشاره حمید محمدی یک بخش دیگری هم دارد و آن عدم اطمینان خاطر شهروندان به آینده است. با توجه به تعطیلی بسیاری از بخشهای اقتصادی ایران بخش حقوق بگیر جامعه شاید با اطمینان خاطر بیشتری زندگی کنند اما آنهایی که به صورت قراردادهای روزمزد یا پروژههای کاری فعالیت میکنند با مشکلات بیشتری روبرو خواهند شد. این بخش از جامعه حالا بیش از گذشته به فکر پس انداز حداقلهای ممکن هستند تا نوروز را پشت سر بگذارند و امید داشته باشند با گرمتر شدن هوا طبیعت دستکم کمی از سرعت شیوع ویروس کرونا کم کند و وضعیت به حالت کمتر بحرانی برگردد.
دولت البته چنین آرزویی را چند هفته پیش داشت که نوروز به داد روند رشد منفی اقتصاد ایران برسد و بعد از مدتها با اندکی بهبود بار دیگر رشد مثبت را تجربه کند؛ آرزویی که به نظر میرسد دستکم باید چند ماه دیگر برای آن صبر کند و اثرات جبرانی این چند هفته را نیز پشت سر بگذارد. بیاعتمادی به دولت و مجموعه نظام را هم به این روند باید اضافه کرد که میتواند هر اقدام دولت برای بهبود وضعیت موجود را ناکافی میداند اثرات خاص خود در جامعه را به همراه دارد و به این شکل اقتصاد نیز منتظر دستورالعملها نخواهد ماند.
هرچه هست روزهای سخت ویروس کرونا بخش زیادی شهروندان چندین استان ایران را خانه نشین کرده و تعطیلی مدارس را به همراه داشته است. با اینکه دولت به صورت روزانه از تعطیلی مدارس خبر میدهد اما نگاهی به رسانههای اجتماعی و گفتگوهای موجود در شبکههای پراکنده اجتماعی نشان میدهد بسیاری از شهروندان نسبت به تامین سلامت فرزندان خود اطمینان ندارند و تاکید میکنند تا زمان حصول اطمینان شخصی مانع حضور آنها خواهند شد. این عدم اطمینان در اقتصاد هم گریبان دولت را گرفته است و به نظر میرسد به این راحتی هم رها نخواهد کرد.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی ۲۸ فوریه ۲۰۲۰