اون قدیم قدیما، در یک دهات دورافتاده در چین اگر کسی موشی، خفاشی، مار و عقربی میخورد و ناقل ویروس کشنده ای میشد، اطرافیان و هم ولایتی های خودش را مبتلا میکرد و همگی میمردند. نه خبرش به گوش ما میرسید و نه ویروس اش زندگی ما را بهم میریخت.
اما با پیشرفت تکنولوژی و نزدیک شدن کشورها به یکدیگر، که برخی آنرا به گلوبالیسم تعبیر می کنند، مبتلا شدن یک روستایی چینی در یک رستوران یا بازار، می تواند نیویورک چند میلیونی را به تعطیلی مطلق بکشاند. به عبارت دیگر، اکنون ساکنان نیویورک و تورنتو و لندن و میلان و رم باید نگران خورد و خوراک آن روستایی در چین باشند زیرا اگر کسی در چین به ویروسی مبتلا شود چوبش را اینها در امریکا و اروپا خواهند خورد.
الان وضعیت طوری شده که یک امریکایی یا اروپایی نمی تواند بگوید ویروس چینی مشکل مردم چین است و به ما ارتباطی ندارد زیرا ویروس ها مرز های جغرافیایی کشورها را به رسمیت نمی شناسند و به راحتی در سراسر جهان شیوع پیدا می کنند.
اکنون پرسش قابل تامل اینجاست که چرا کشورهای غربی در برابر ویروس اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی خودشان را به خوش خیالی زده اند. غربی ها دلشان خوش است که این مشگل مردم خاورمیانه است و ترکش افراطی گری اسلامی به جوامع متمدن غربی نمیرسد. غافل از آنکه ویروس شیعی و میکروب واپسگرایی اسلامی بمراتب از ویروس کرونا خطرناکتر و مهلک تر است. نمونه اش ایران است. کشوری که روزگاری مروارید خاورمیانه بود اکنون تبدیل به ویرانه ای شده که بی شباهت به یک شهر طاعون زده نیست. همه چیز ویران شده، انسانها مسخ شده اند، صدها هزار نفر در طول این چهل سال جان شان را بخاطر مهلک بودن این ویروس خطرناک از دست داده اند.
اروپا و امریکا اگر از خواب بیدار نشود، ممکن است انها نیز به این بیماری مبتلا شوند و این ویروس تمدن و شهرهای آنان را نیز ویران خواهد کرد. مشکل جمهوری اسلامی فقط مشکل مردم ایران نیست بلکه یک مشکل جهانی است.
برگرفته از سایت مشروطه
۱۲ فروردین ۱۳۹۹ – March 31st, 2020