بيگانگان در خاک ايران چه می کنند؟

مقداد عسکريان

در روزهای اخیر شاهد ورود نیروهای شبه نظامی حشدالشعبی عراق به مناطق سیل زده بوده ایم. این نیروها، با ‌وانت های مجهز به پرچم عراق، ظاهراً به منظور کمک به مردم سیل زده وارد ایران شده‌اند و هنوز مشخص نیست که اجازه ورودشان توسط چه نهادی صادر شده است. اما، با توجه به ساختار این گروه شبه نظامی و شباهت آن به بسیج و سپاه پاسداران، دور از ذهن نیست که سپاه قدس و قاسم سلیمانی، فرمانده آن، صادر کننده مجوز ورود این نیروها باشند.
نیروی حشدالشعبی در عراق در بحبوبه جنگ با داعش و با الگو برداری از بسیج شکل گرفت. در همان زمان در سوریه نيز تیپ فاطمیون (متشکل از شیعیان افغانستانی) و زینبیون ( شیعیان پاکستان) برای مقابله با داعش پدید آمدند. همانند بسیج ایران، حشدالشعبی از جوانانی تشکیل شد که ماجراجو بوده و بخاطر اعتقاد مذهبی شدیدی که دارند، همیشه آمادهء نبرد هستند و در کشته شدن در راه مذهب و ایمان خود لحظه ای شک نمی کنند.
اما بعد از اعلام شکست داعش توسط قاسم سلیمانی در محضر ولی امرش، ديگر در منطقه، و مخصوصا در عراق که ثبات بیشتری نسبت به سوریه دارد و به ارتش آن سر پا است، نه تنها دیگر به وجود نیروهای شبه نظامی نیازی نیست بلکه این نیرو ها با حضور در فضای سیاسی داخل عراق در حال تبدیل شدن به یک اهرم قدرت هستند و اين واقعيت واکنش های مختلفی را برانگيخته است؛ بطوری که چندی پیش و بعد از شکست داعش، زمزمه هایی مبنی بر لزوم منحل شدن این نیروها شنیده شده است.
همچنين در روزهای بعد از داعش مسئلهء مهم ديگر مربوط به بیکاری این نیروها مربوط ست. نیروهای جوان و پر شور حشدالشعبی تازه راه و روش جنگ با سلفی ها را آموخته و طعم سر بریدن و کشتن کفار را چشیده اند و نبود جنگ علیه کفار و از طرفی به علت مزد بگیری آنها از طرف حکومت اسلامی و نداشتن شغل این نیرو ها به خطری برای خود سپاه و حکومت اسلامی تبدیل می‌شوند. انشعاب و‌چند دسته شدن ، سرپیچی از دستورات مقامت بالا در روزهای صلح مواردی هستند که قاسم سلیمانی و ابو مهدی مهندس از آن با خبر هستند و بايد برای اين احتمالات چاره ای بيانديشند.
بخصوص که، اگرچه کار آنها در عراق به پايان رسيده است، اما نیروهای مزبور در عراق و سوریه بازوهای نظامی رژيم اسلامی مسلط بر ایران محسوب می شوند و از اين بابت وجود یک نیرو با فرمانبرداری محض از حاج قاسم و رهبر شیعیان جهان یک نیاز تاکتیکی است و این نیروها در هنگامه های حساس ديگری هم بکار حکومت اسلامی خواهند آمد؛ مثل همین روزها که سپاه توسط امریکا تروریست نامیده شده است.
بنا براین شواهد، برای فرو نشاندن تب و تاب این جوانان جان بر کف، چه فرصتی بهتر از آنکه این نیروها در پوشش کمک به مردم سیل زدهء ایران، وارد این کشور بشوند و احیاناً کفاری را که مخالف حکومت اسلامی هستند گوش مالی بدهند؟
اما اين داستان روی ديگری نيز دارد. در برابر سيلی ويرانگری که رخ داده مردم ایران مثل همیشه آماده کمک به همنوعان خويش بوده اند و چه ترک و چه کرد و عرب و بلوچ و ترکمن و گیلک و یا هر قوم دیگر همگی برای خود در ايرانی بودن تفاوتی قائل نيستند و این حکومت اسلامی است که با سنی و شیعه کردن ایرانيان و شهروند درجه دو کردن صاحبان مذاهب ديگر، هر روز دیوار تفاوت ‌های مذهبی و قومی را بالاتر می برد. اما ايرانيان بی اعتنا به اين تلاش تفرقه انگيز، و در اعتراض نسبت به ورود نیروهای بیگانه به خاک کشوزشان، در رسانه های اجتماعی مختلفی مانند تلگرام و توییتر واکنش های بسیاری نشان داده‌ و مخالفت خود را علیه اشغال خاک ایران توسط بیگانگان با شدیدترین لحن بیان کرده اند و، همانطور که در خبرها می خوانيم، مخصوصا ساکنان خوزستان که بعضا عرب زبان هستند، ورود نیروی سرکوب گر بیگانه را – حتی اگر همزبان شان بوده و برای کمک آمده باشند – نمی پذیرند، چرا که از ماهیت این نیرو ها و قصدشان آگاهی دارند.
پس از حضور چندی پيشِ نیروهای روسی در پایگاه شاهرخی، اکنون با حضور حشدالشعبی و زینبیون و فاطمیون در ایران، دومین مورد از قرار دادن خاک ایران در اختیار نیروهای نظامی بیگانه رقم خورده است. اينها حوادثی محسوب می شوند که در تاریخ این مرز و بوم بی سابقه بوده و بدعت هائی بسیار خطرناک علیه تمامیت ارضی ایران می باشند و، در نتيجه، دير نيست که به نام ایران و خواست ایرانیان زمينه ای فراهم آيد تا نخست حشدالشعبی و سپس امران آن در حکومت اسلامی از ایران بیرون رانده شوند.


۲۸ فروردین ۱۳۹۸ – ۱۷ آوريل ۲۰۱۸ – ایالت کنزاس – امریکا