مقداد عسکریان
علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه، در مصاحبه با تلویزیون العالم تهدید کرده است که اگر رژيم نتواند از تنگه هرمز استفاده کند آن را خواهد بست. البته چگونگی بستن تنگه هرمز – که احتمالا منظورشان قسمت ایرانی آن است – بیان نشده است.
در سال های بعد از جنگ، نیروی دریایی سپاه، بر خلاف نیروی هوایی اش، رشد چشمگیری داشت. علاوه بر قایق های تندرو، مین های آبی ضد کشتی که بعضا از چین خریداری شدهاند نیز از لوازم توانمندی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می باشد. بعلاوه، نیروی دریایی سپاه در جای جای خلیج فارس در جزیره های کوچک و بزرگ انبارهایی از مهمات و موشک دارد که در مواقع ضروری می تواند از آنها استفاده کند.
گويا استفاده از قایق های تندرو، که مجهز به موشک پران و مسلسل های با قدرت هستند، و ديگر توانمندی هائی که برشمردم، سپاه را به این فکر انداخته که می تواند ناوهای امریکایی را از این طریق غرق کند، یا آسیب های جدی بر آنها وارد کند. اما هنوز مشخص نیست که آقای تنگستانی دقيقاً با حساب کردن چه فاکتورهایی از بستن تنگه هرمز سخن میراند. ایشان و دیگر سران سپاه خوب می دانند که کوچکترین دردسر جدی از طرف سپاه در خلیج فارس برای آمریکا، مخصوصاً در این روزها، با جواب دندان شکن امریکا مواجه خواهد شد.
در نتيجه، به نظر می رسد که این آقایان کبک گونه سر خود را در برف کردهاند و خيال می کنند کسی نمی بيندشان و از وضع شان خبر ندارند. آنها فراموش می کنند که ديگر زمان «عبور انسانی» از روی میادین مین گذشته است؛ نه آن آدمها پیدا میشوند که روی مین می رفتند و نه دیگر اگر جنگی پیش بیاید، ماجرا شبيه جنگهای دهه های قبل خواهد بود. تهدید به بستن تنگهء هرمز جز رجز خوانی و مصرف داخلی، بخصوص در بیت رهبری، نيست و نشانی از عقلانی بودن ندارد. در عين حال نه بدنهء سپاه و نه سرداران آن بستن تنگه را جدی نمی گیرند، حتی اگر گوینده این کلام خود آنها باشند!
سرداران سپاه و بخشی از بدنه آن آنقدر فربه و راحت طلب شده اند که ترجیح میدهند جنگ را از پشت «تریبون» ادامه بدهند و نه اينکه خود اسلحه به دست بگیرند و به میدان جنگ بروند و ندای «نصر من الله و فتح قریب» سر بدهند.
در واقع، یکی از دلایل نیابتی بودن مداخلهء سپاه در دیگر کشورهای منطقه این نکته است که وقتی سرداران در حال تاراج ثروتهای سرزمین ایران هستند دردسر جنگ را، با بخشیدن بخشی از ثروتهای چپاول شدهء ایران، به نیروهای شبه نظامی همراه خود، محول میکنند. بنابراین، اگر هم سپاه این بار تهدید به مقابله به مثل میکند درب رابر تهدیدهای امریکا، نه آن سرباز وظیفه و نه خود سرداران رمقی دارند و نه انگیزه که در برابر امریکا خودی نشان بدهند.
در واقع، اگر این تهدیدها فراتر از حرف برود نتيجه را نه بصورت جنگ روياروی خواهيم ديد و باید منتظر آشوب و حملات تروریستی در دیگر کشورهای منطقه و دیگر نقاط جهان باشیم. عوامل سپاه، که عموماً «سلول های خفته» خوانده می شود، می توانند در هر جا که امریکا و هم پیمانان اش منافعی دارند دست به عملیات تروریستی بزنند.
بهر حال، باید نظاره گر آینده باشیم که فشار امریکا تا چه حد تهدید های سرداران را از خوش خدمتی و چاپلوسی تبدیل به حقیقت میکند.
۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ – ۲۴ آوريل ۲۰۱۹ – ایالت کنزاس، امریکا