نشست هشتم اردیبهشت
در هفتهای که گذشت در مهستان گفتگویی چالشی درگرفت که شاید با آنچه که از سوی برنامهگزاران اعلام شده بود، ناهمسانی داشت. آقای حجت کلاشی هموند بخشی از جریان شاخه جوانان حزب پانایرانیست قرار بود دربارهی دولت ملی دیدگاههای خود را در مهستان بیان کنند. از نگاه بیننده اما این سخنان به نوعی حقانیت بخشیدن دوباره به جنبش مشروطیت بود. البته آشکار است که مشروطیت از نگاه حقوقی و سیاسی به کشورداری امروزین، از بخشهای جدایی ناپذیر ساختار حکومتی است، اما آنچه بیشتر برجسته بود، خواست و پایفشاری مهمان مهستان، بازگشت به همان مشروطیتی بود که در دوران مظفرالدین شاه قاجار به دست آمده بود و متممهایی نیز به آن افزوده شد. در اینباره با آقای میلاد آقایی از شورای مدیریت مهستان گفتگویی داشتیم و دیدگاه ایشان که گردانندهی همین نشست نیز بودند را جویا شدیم.
او گفت: از آنجایی که من مدیر آن نشست بودم نمیخواستم که سوگیری خودم را به گفتههای آقای کلاشی نشان دهم، اما گمان میکنم این دریافت از مشروطیت درست نیست. مشروطیت برای ایرانیان در چند بستر جدا از یکدیگر بررسی میشود. یکی تاریخ روند مشروطیت به مثابه یک جنبش اجتماعی که به دگرگونی بزرگی در ساختار سیاسی ایران انجامید. دیگر مشروطیت به مثابه حکومت مشروطه پادشاهی در دو دورهی قاجار و پهلوی و سوم مشروطیت به مثابه یک مدل برای ساختار سیاسی کشور.
دربارهی روند تاریخی مشروطیت آقای احمد اشرف در همین مهستان گفتگوی خوبی پیرامون آن داشتند که پرسشها و دیدگاههای خوبی نیز در آن نشست شنیده شد. اما گذشته از اینها چیزی که برای من روشن شد، گنگ بودن خواست برخی از کسانی است که شعار بازگشت به مشروطه را میدهند. از این روی که پیشنهاد آنها نه یک حکومت سکولار دموکرات مشروطه و پایبند به جمهوریت، پایههای ارزشی لیبرالیسم و حقوق بشر است، بلکه بازگشت به همان نقطه آغاز مشروطه با همهی کاستیها و نارساییهای آن است.
باید با ریزهکاری این ایده پرداخت، چون نپذیرفتن این روش میتواند مایهی دریافت نادرست بشود. روی هم رفته مشروطیت از پایههای انکار نشدنی حکومت مدرن است، اما بازگشت به مشروطه مانند بازگشت به دموکراسی یونانی درست و به جا نیست.
یکشنبه آینده: فرهنگ ملی و انقلابی برای سرنگونی رژیم چیره بر ایران
خبرگاه همچنین گفتگویی با آقای بهروز قاسمی انجام داد، ایشان قرار است در یکشنبه پانزدهم اردیبهشت، گفتگوی خود با عنوان «فرهنگ ملی انقلابی برای سرنگونی رژیم چیره بر ایران» را به مهستان بیاورند. ایشان از هموندان جبهه ملی هستند. ایشان به پرسشهای ما دربارهی مهستان و چرایی گزینش این گفتار اینگونه پاسخ دادند:
من مهستان را بیش از یک سال است که دنبال میکنم و آن را یکی از نهادهای ملی میبینم که دربردارندهی افراد ملی گرا است و دل در گروه گرایشهای ملی دارند. من از همین روی خواستم که گفتگویم را در مهستان داشته باشم. من از آنجایی که عضو جبهه ملی هستم ارادتی دارم به هر نوعی گرایش ملی گرایانه چه در بخش سیاسی چه در بخش فرهنگی و مردمی. کوتاه درباره جبهه ملی بگویم که همواره از آغاز تاسیس، همواره بستری بوده است برای گرایشهای ملی گرایانه، از سیاستمداران و تکنوکراتها تا همهی شهروندان. در مورد برنامه سخنرانی یکشنبهی آینده در مهستان نیز باید بگویم که از آنجایی که گرایش ملی و نیز گرایش به مقابله با ظلم بیش از حد، به دلایلی افول کرده است، اما خشونت پرهیزی که ما هم پشتیبان آن هستیم، به جای اینکه رواداری را در جامعه افزایش دهد، ستم و ظلم را کم هزینه کرده است. زمانی هست که ما مردم صلحطلبی هستیم و همهی قواعد اجتماعی هم درست و سر جایشان هستند. در زمان و حالت دیگری شما به شهری فرضی میروید که اگر یک قوی هیکلی شهروندی را به زور برباید، بی کنشی در برابر آن به خشونت پرهیزی تعبیر میشود. من گمان میکنم که اینها یکسان نیستند. این انگیزهی من از باز کردن این موضوع هست که ظلم ستیزی و فرهنگ انقلابی را روشن کنم که انقلاب، انتخاب نخست مردم نیست، بلکه وضعیتی به مردم تحمیل میشود که به اجبار انقلاب را انتخاب میکنند.
گزارش از خبرگاه
خبرگزاری حزب سکولار دموکرات ایرانیان
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸