هوتن حائری
«روایتهای زندان»، مجموعهای از گزارشهایی است که راویان آنها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف میگویند و گاه از زندانهایی که شاید نامشان را هم نشنیده باشیم.
راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آنها از زندگی خود در زندان میگویند و ما را با خودشان به سلولهای مختلف میبرند. در این گزارش قرار است بر اساس مشاهدات عینی و گزارشهای دریافتی، به مساله رفتار جنسی در زندان بپردازیم؛ از مبادله عکس زنان برای خودارضایی تا تجاوزهای جنسی. مهم اما، روابط قدرت در این چرخه است که رفتار جنسی را هم تعیین میکند. در این گزارش گاه از جوانی ۱۸ ساله میگوییم که پنج سال گذشته را در کانون «اصلاح و تربیت» حبس کشیده و حالا برای ادامه تحمل کیفر به زندان آمده و گاه از میانسالی که جوانیاش را پشت میلههای زندان سپری کرده است؛ جوانی که هیچ همبستری در زندگیاش نداشته تا پیرمردی که رابطه جنسی و عاطفیاش را در زندان شکل داده اما به تجاوز جنسی ختم شده است. در این میان برخی عزیزکرده هستند و حتی میتوانند از ملاقات شرعی و صیغه هم برخوردار شوند. این گزارش نمایی کلی از عملیات و روابط جنسی در زندان «تهران بزرگ» میدهد.
تمامی نامها در این مجموعه روایتهای زندان، مستعار است.
***
زندانیان زندان «تهران بزرگ» (فشافویه) را میتوان در گسترده سنی ۱۷ تا ۷۷ سال جای داد؛ متهمان به قتل، سرقت مسلحانه، کلاهبرداری اینترنتی، کامنتگذاران اینستاگرامی، بدهکاران پنج میلیون تومانی تا متهمان بزرگ اقتصادی با قرارهای ۵۰ میلیون دلاری. این زندانیان با محکومیتهای سه ماه و یک روزه تا حکمهای ۳۵ ساله، همگی در یک نقطه اشتراک دارند؛ نیاز جنسی.
خودارضایی؛ مبادله تصاویر زنان
تصاویر زنان در بندهای زندان از ارزش مبادله برخوردار است؛ تصویری از مجلهای معمولی یا عکسی که با واسطهای از خارج از زندان به بند وارد شده است. در بندهایی که امکان خرید تلویزیون و نمایش فیلم از روی فلش وجود دارد، پاسی از شب را بعد از اعلام خاموشی، به نمایش «فیلم فوتبالی» (پورن) اختصاص میدهند. این فلشمموریها گاه تا یک میلیون تومان معامله میشوند و اغلب از خارج از زندان توسط افسر یا سربازی آورده یا توسط زندانیان که به طور مخفیانه دسترسی به موبایل دارند، تهیه میشوند.
اگر در بندی امکان پخش فیلم فراهم باشد، مانعی برای خودارضایی وجود ندارد و جمع تماشاکننده پورن در تخت و زاغههایشان، کار خود را میکنند. اما در بندهایی که دسترسی به پورن وجود ندارد، ارزش عکسهای مبادله شده، به ویژه تصاویر لخت یا جنسی، بالاتر است و با مواد مخدر مبادله میشود.
جوجه؛ ملک زندانیان
«ساعت حدود ۹ شب بود که درگیری شروع شد. فلاسک بود که در کریدور به سمت هم پرت میشد و شیشه بود که میشکست. سریع به گوشه زاغهام خزیدم. میدانستم که تا چند دقیقه دیگر تیزیها بیرون کشیده میشوند و کف کریدور را خون میگیرد. نیم ساعتی طول کشید تا ۱۰، ۱۲ نفری که خونین شده بودند، از بند خارج شدند و درگیری تمام شد. صبح پس از آمار، جویای علت درگیری شدم.
«محمود» روز گذشته وارد بند شده است. او دو ماه پیش در همین بند بود اما به بند دیگری منتقل شده بود. گویا بعد از دو ماه توانسته بود انتقالی خود را به بند بگیرد و بازگردد. دعوا بر سر جوجهاش بود که دو ماه پیش نتوانسته بود رییس زندان را راضی کند تا انتقال او را هم بزند. در این مدت، جوجهاش جوجه دیگری شده بود. دعوا با همان دیگری بر سر جوجه محمود بود و بازگشتش به وضعیت پیش از انتقال.»
جوجه اصطلاحی در زندان است برای جوانانی که اغلب متولد دهه ۷۰ یا ۸۰ هستند و تن خود را در اختیار زندانی قرار میدهند. آنها متعلق به همان زندانی هستند و نه زندانی دیگر. در ازای این مالکیت، هزینههای خوراک، آب آشامیدنی، تخت، خدمات سالن و شارژ تلفنشان توسط زندانی مالک پرداخت میشود.
اصطلاح دیگر، «رخ» است که جوان زندانی تنها همنشینی خود را در اختیار زندانی مالک قرار میدهد و با او نمیخوابد؛ انگار که رخ زیبای آن جوان زندانی، برای زندانی مالک کافی است. البته معمولا ادامه این «رخ بازی»، به داخل زاغه، پشت پرده، کنار یخچال، حمام و توالت کشیده میشود و عملیات جنسی اتفاق میافتد.
برای عمل جنسی با جوجه، نیاز به زور، تهدید و ضرب و شتم نیست؛ توافق از قبل اتفاق افتاده است: «گاهی هنگام عمل جنسی، زندانی مالک عکس زنی را بر کمر جوجه میچسباند تا در خیالهایش از بدن آن زندانی به زنی خیالانگیز برسد.» البته جوجه در این مبادله از امنیت هم برخوردار میشود و کسی جرات اهانت، دستاندازی و درگیری با او را ندارد. برای همین بیشتر زندانیان جوان به سمت جوجه شدن کشیده میشوند: «به او پیشنهاد میشود که به جای دستانداخته شدن، جوجه یک زندانی قوی بشود.»
برخی از جوانان که از روابط زندان مطلع هستند، پیش از ورود به بند، صورت خود را زخم میکنند تا هم رخ نشوند و هم دیگر زندانیان خیال کنند او خطرناک است تا پیشنهاد جنسی دریافت نکند.
تجاوز به قرصخورها
«شب از نیمه گذشته بود. بچهها پاسور را جمع کرده و برای خواب به تخت و زاغهها رفته بودند. «مهدی» مسوول اتاق و «مرتضی» زندانی تازهوارد به بند که «کفخواب» بود، وسط اتاق نشسته بودند. مهدی چراغ را آورد و زرورق را به دست مرتضی داد. چند کامی با هم گرفتند. بعد از چند دقیقه، ماجرا مشخص شد؛ یک دست مهدی دور گردن مرتضی و دست دیگرش روی پای او قرار گرفت. شاید یک ربع هم نشد که مرتضی را که تقریبا دیگر در حال خودش نبود، پشت پرده برد.»
مرتضی با مادرش در اسلامشهر زندگی میکرد و جرمش آن بود که با وعده ۲۰۰ هزار تومان، قبول کرده بود مقداری پول به حساب بانکی وی ریخته شود. او به اتهام پولشویی بازداشت شده بود.
به نظر میرسد عدم تفکیک جرایم، تفکیک سنی و تفکیک زندان تازهوارد، تعداد روابط اجباری و تجاوز را در زندان تهران بزرگ افزایش داده است؛ روابطی که با تکیه بر قدرت فیزیکی و قدرت مالی یا جایگاه زندانی، بر زندانی دیگر تحمیل میشود. زندانی قدرتمند گاه با مصرف مخدر یا دادن قرص، سریعتر سوژه خود را تسلیم میکند. این مساله بیشتر در بندهایی که از لحاظ جمعیتی چند برابر ظرفیت پر شدهاند (به طور مثال ۶۰۰ نفر به ازای ۲۴۰ تخت) جریان دارد: «حتی به یاد دارم در یک مورد تجاوز بعد از درگیری خونینی اتفاق افتاد و در این حادثه پسری که به پدرش در بند تجاوز شده بود، اقدام به ضرب و جرح عاملان کرد. پدر را شب پیش “قرصخور” و به او تجاوز کرده بودند.»
عاشقی در زندان
«از صبح دعوایشان شده بود و سر همه را برده بودند. اولین دعوای لفظی بود که در زندان میدیدم. بدون درگیری فیزیکی و تنها با ابراز ناراحتی “چرا اینکار را کردی؟”، “آندفعه هم همین بلا را سر ما آوردی”، “تقصیر خودت است، از اول هم همینجوری بود” و حداکثر “گهنخور” و “آشغال”.»
برای من که تا آن لحظه رابطه عاطفی و جنسی دو مرد را از نزدیک، آنهم در زندان ندیده بودم، تعجببرانگیز بود. اما وقتی یکی از زندانیان از من خواست که واسطهگری کنم، فهمیدم که ماجرا جدی است. معمولا بین دو زندانی که مدتی را با هم حبس میکشند، ممکن است رابطه جنسی یا عاطفی پیش بیاید؛ گاه یکطرفه و گاه دو طرفه.
اگر رابطه دوطرفه شود، رفتارها پیچیده میشوند؛ قهرها و آشتیها، حسادتها، دعواها و غیرتی شدنها. انگار که یک رابطه عاطفی و جنسی میانفردی را بیرون از زندان طی میکنند. گاهی هم جدایی در این روابط به خودکشی میرسد. بله، اینجا در زندان هم زندانیان عاشق میشوند.
ملاقات شرعی و صیغه موقت در زندان
«سهشنبهها روز ملاقات واحد ما است. از حدود ۹ صبح اولین سری ملاقاتیها را میخوانند. ملاقات کابین، ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی (شرعی). هر سری حدود ۵۰ نفر از بندها خارج میشوند. در ورودی واحد، سوار اتوبوس شده و به سالنهای ملاقات برده میشوند. کسانی که ملاقات حضوری دارند، میبایست لباس زندان بپوشند و ۲۰ دقیقه ملاقات را پشت میز، روبهروی هم مینشینند. برای ملاقات کابین نیاز به پوشیدن لباس نیست. طرفین ۲۰ دقیقه از پشت شیشه یکدیگر را ملاقات میکنند. اما عدهای که به ملاقات شرعی میروند، زودتر از سایرین پیاده میشوند. شوخی با آنها بسته به سن و سال و فضای اتوبوس، از همانجا شروع میشود؛ از خوشباشی و موفق باشی تا شوخیهای جدیتر.»
نگاه زندانیان به ملاقات خصوصی (شرعی) متفاوت است اما میتوان گفت در اغلب بندها نگاه مثبتی به ملاقات شرعی وجود ندارد: «من اگر اعدام بگیرم هم نمیگم زنم بیاد شرعی.»
این جمله متداول زندانیان قدیمی است. برخی هم میگویند: «غیرتمان اجازه نمیدهد تا همسرمان را به زندان بکشانیم.» آنها معتقدند که همسرانشان هنگام ورود برای ملاقات، مورد توهین و تحقیر و مزاحمت قرار میگیرند و زندانبان از این اهرم میتواند برای فشار بر زندانی استفاده کنند؛ به ویژه که ملاقات شرعی در زندان به مثابه تشویق و به درخواست کتبی زندانی، به او تعلق میگیرد.»
در این میان اما امکانهایی خاص برای برخی که دارای تملک مالی و مایل به صیغه موقت هستند، وجود دارد. عموما این خدمت را روحانیون واحد فرهنگی زندان انجام میدهند. زمانی که روحانی برای اقامه نماز یا پاسخ به سوالات شرعی به بندها میآید، راهحل صیغه کردن را پیش پای زندانیان میگذارد؛ آشنایی، تهیه دفترچه صیغهنامه، خواندن صیغه محرمیت و ملاقات شرعی و… که هر کدام با هزینهای جداگانه انجام میشوند.
گاه نیز یکی از زندانیان که روابطی در بیرون از زندان دارد، به این شغل مشغول است. مرسوم است که این افراد در بندها برای زندانیان مالی به ادبیات زندان، «جاکشی» میکنند. ملاقات شرعی از این دست برای برخی، هر هفته یا حتی دو بار در هفته با هماهنگی مسوولان زندان تدارک دیده میشود.
روابط جنسی در زندان هم بر پایه رابطه قدرت میچرخد. هرچه زندانی شناختهشدهتر، پولدارتر، قویتر و قدیمیتر باشد، از امتیازات جنسی بیشتری برخوردار است که میتواند گستره تجاوز تا صیغه را در برگیرد. با این مرور کوتاه بر روابط و عملیات جنسی در زندان، میتوان متصور بود که عزیزکردههای نظام جمهوری اسلامی که به هر دلیلی به عنوان متهمان اقتصادی به زندان افتادهاند، از چه امتیازاتی برخوردارند. در عینحال، میتوان به جوانان تازهواردی اندیشید که در این رابطه قدرت، ناچارند تن به خواستههای دیگر زندانیان بسپارند و روحی زخمی و گاه تهیشده را با خود حمل کنند تا بلکه از پشت میلههای زندان خارج شوند.
بله، اینجا زندان تهران بزرگ است؛ پر از بیماری، آلودگی و خشونت که زندانیان سیاسی و عقیدتی را هم در برمیگیرد.
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۱۷ دسامبر ۲۰۲۰