طی ۱۵ سال اخیر در تبریز، دو باشگاه ریشهدار «تراکتور» و «ماشینسازی»، میان سپاه، مدیران نزدیک به سپاه و هولدینگهای اقتصادی نزدیک به حکومت دست به دست میشوند. نتیجهاش، نارضایتیهایی است که از فریاد روی سکوها علیه باشگاهداری سپاه پاسداران آغاز شد و به انتقال ظاهری این باشگاهها به بخش خصوصی انجامید. اما دقیقا کدام خصوصیسازی؟
خبرگزاری «تسنیم» گزارش کرده که باشگاه «ماشینسازی» تبریز به دلیل آنچه «مشکلات عدیده مالی» اعلام شده است، در آستانه واگذاری به یک شرکت خصوصی قرار دارد. همزمان وبسایت «طرفداری» مدعی شد که فرایند واگذاری باشگاه ماشینسازی تکمیل شده و به زودی شرکت «هافمن» این باشگاه را از «محمدرضا زنوزی» خریداری خواهد کرد.
از یک جیب به جیب دیگر، از یک حساب بانکی به حساب بانکی دیگر.
باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۱ شهریور۱۳۹۹ در گزارشی، از واگذاری باشگاه ماشینسازی تبریز به یک تاجر نامدار تبریزی خبر داد. این خبرگزاری مدعی شد «محمدرضا زنوزی» که مالکیت همزمان دو باشگاه تراکتور و ماشینسازی را در دست دارد، برای آنکه با مشکلات قانونی برخورد نکند، امتیاز باشگاه ماشینسازی را به دوست و شریک قدیمیاش، «محمد پوررضایی» واگذار کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان، محمد پوررضایی را فردی «مُقتصد» و برخلاف محمدرضا زنوزی، بیمیل به ولخرجی در فوتبال معرفی کرد.
محمدرضا زنوزی، باشگاه ماشینسازی را به دلیل نامه تهدیدآمیزی که فروردین۱۳۹۹ از فدراسیون جهانی فوتبال برای فدراسیون ایران ارسال شد واگذار کرد. فیفا به آقای زنوزی تاکید کرده بود که براساس قوانین این فدراسیون جهانی، هیچ شخصیتی اجازه مالکیت دو باشگاه را به صورت همزمان ندارد.
محمدرضا زنوزی، باشگاه ماشینسازی را از روی میز کاریاش برداشت و به اتاق کار دیگر خود برد و روی میز کارمندش گذاشت. محمد پوررضایی نه یک تاجر نامدار تبریزی یا حتی شریک درجه اول محمدرضا زنوزی در هولدینگهای پرتعدادش، بلکه یکی از مدیران او در شرکت «دریک» بود. شرکت توسعه سرمایهگذاری دریک، که مدیریت و مالکیتش را محمدرضا زنوزی در دست دارد، سهام باشگاه ماشینسازی را در اختیار داشت.
حالا به نظر میرسد که محمدرضا زنوزی، از بازی پشت پرده برای فیفا خسته شده است. قصد واگذاری باشگاهی را دارد که در لیگ برتر فوتبال ایران روی پله شانزدهم (قعر جدول) نشسته و امید چندانی هم به بقایش در لیگ برتر ندارد. اما اگر بخواهد ملک شخصیاش را واگذار کند، هم باید زیر نظر مالک اصلی فوتبال تبریز باشد و هم در راستای منافع اقتصادی خودش.
فوتبال آذربایجان شرقی از سال ۱۳۸۵ تاکنون به صورت مستقیم و غیرمستقیم زیر نظر سپاه پاسداران اداره میشود. «جواد ششگلانی» به گفته خودش از سال ۱۳۶۲ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده و پیش از آن نیز عضو فعال پایگاه بسیج در تبریز بود. او هماکنون رئیس هیات فوتبال آذربایجان شرقی است و سابقه ۲۵ سال مدیریت در هیات فوتبال این استان را دارد.
فرماندهانی مانند سردار «کریم ملاحی»، سردار «مصطفی آجرلو» و «ناصر شفق» از نیروهای وزارت اطلاعات با نام دقیق «ناصر حاج حسینلو»، سردار «علی اكبر پورجمشيديان»، سردار «غلام عسگر کریمیان»، سردار «محمدحسین جعفری» و سردار «غفور کارگری» طی همین سالها بر باشگاه تراکتور تبریز مدیریت و ریاست کردهاند.
تبریز قرار نیست از زیر سایه سپاه خارج شود. پس وقتی تصمیم گرفته شد که باشگاههای تراکتور و ماشینسازی را هم در ظاهر واگذار کنند، محمدرضا زنوزی، خریدار معروف خودروی پژو ۵۰۴ «محمود احمدینژاد» و بدهکار بانکی انتخاب شد.
خرداد سال ۱۳۹۱ «غلامحسین محسنیاژهای» سخنگوی وقت قوه قضاییه تایید کرد که محمدرضا زنوزی به دلیل ۱۳۸۰ میلیارد تومان بدهی بانکی بازداشت شده است؛ اما مهر همان سال با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
حالا باشگاه ماشینسازی تبریز، قرار است به شخصی به نام «محمد حمیدیه» و شرکایش واگذار شود؛ مالک پروفیل هافمن.
نام کاملش، شرکت صنعتی «میراب پروفیل» است که از سال ۱۳۸۶ با برند تجاری «هافمن» در ایران آغاز به کار کرد. در برخی از سامانههای رسمی اصناف کشور، با نام «میراب پروفیل ترکیه» معرفی میشود. دلیلش به همان سال ۱۳۸۶ برمیگردد که شرکت «سرمایهگذاری خارجی تبریز» زمینی به مساحت ۱۸ هزار متر مربع را در اطراف تبریز و در «شهرکی» به همین نام در اختیار میراب پروفیل گذاشت و این واحد صنعتی را تاسیس کرد.
در مشروح سرمایه اولیه برای افتتاح میراب پروفیل میخوانیم: «بخشی از اين شركت با سرمايهگذاری خارجی (كشور تركيه) تامين گرديده است و بخشی ديگر با سرمايهگذار داخلی.»
شرکت سرمایهگذاری خارجی تبریز، یکی از بنیانگذاران و تامینکنندگان مالی پروفیل هافمن است. نام «محمد حمیدیه» را بهعنوان یکی از اعضای هیات مدیره این شرکت میتوان دید. همینطور «علی انوری» که هر دو از مدیران ارشد هافمن محسوب میشوند.
آبان سال ۱۳۹۴ خبرگزاری «حوزه» خبر داد که حجتالاسلام «محمد محمدیان» رئیس نهاد نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاههای کشور، «محمد انوری» را به سمت ریاست دفتر نهاد نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه تبریز منصوب کرده است. برخی در تبریز، پیشرفت علی انوری در اقتصاد آذربایجان شرقی را وامدار قدرت برادرش یعنی محمد و نزدیکی خانواده آنها به بیت رهبری میدانند.
سال ۱۳۹۸ که محمد حمیدیه از سوی «سازمان تامین اجتماعی» بهعنوان کارآفرین نمونه انتخاب شد، علی انوری جایزه او را گرفت.
شرکت محمد حمیدیه، با دو نام متفاوت در داخل و خارج از کشور شناخته میشود. در برندهای داخلی برای قطعات در و پنجرهای که میسازند از نام «میراب پروفیل» استفاده میکنند و در بخش صادرات و نمایشگاههای بینالمللی، از نام هافمن.
آنها در سراسر استانهای ایران دفاتر نمایندگی دارند؛ اما آنچه قدرت این شرکت را در بدنه اقتصاد سیاستزده جمهوری اسلامی نشان میدهد، میزان دریافت و سهم بردن متوالی از «ارز دولتی» است.
طبق دادههای رسمی، شرکت میراب پروفیل با مدیریت محمد حمیدیه، تاکنون ۶۷ بار از ارز دولتی استفاده کرده که ارزش آن از نخستینبار با قیمت هر یورو «۴هزار و پانصد تومان» تا امروز (به ارزش هر یورو ۱۷ هزار و ۲۰۰ تومان) مجموعا به ۵ میلیون و ۸۴۵ هزار و ۴۷۹ یورو میرسد.
این مبلغ، منهای تمام مبالغی است که این شرکت در واحد پولی «رنمینبی» چین و «لیر» ترکیه با قیمت دولتی دریافت کرده است. نکته اینجاست که هافمن، هرگز «دلار» دولتی دریافت نمیکند.
محمدرضا زنوزی هم ارز دولتی به وفور گرفته است. مثلا برای «هواپیمایی آتا» ۷۸ مورد دریافت ارز دولتی ثبت شده است. مجموع ارز دولتی دریافتی محمدرضا زنوزی فقط برای شرکت هواپیماییاش به ۳۵ میلیون و ۱۲۳ هزار و ۱۴۵ یورو میرسد. این رقم هم منهای ارزهای دولتی است که به واحدهای پولی لیر و رنمینبی به آقای زنوزی تعلق گرفته بود.
نقطه اشتراک محمدرضا زنوزی و محمد حمیدیه، فقط به توانایی در برخورداری از ارزهای دولتی خلاصه نمیشود. هر دو در ترکیه شرکتهای سرمایهگذاری دارند، هر دو با دولت ترکیه روابطی حسنه برقرار کردهاند و البته هر دو از اعضای حقوقی مجمع اتاق بازرگانی آذربایجان شرقی محسوب میشوند.
باشگاه ماشینسازی احتمالا از یک میز کار، به میز کاری دیگر در یک اتاق منتقل خواهد شد. آنچه تا امروز هم نشان داده شده این است که بقا یا عدم بقایش در لیگ، اهمیتی ندارد.
محمدرضا زنوزی طی سالهای اخیر و مدیریت بر باشگاه تراکتور، تلاشی محسوس برای تفرقهافکنی میان هواداران و «خودی و غیرخودی» کردن تماشاگران فوتبال انجام داد و احتمالا اهمیتی هم نخواهد داشت که یکی از دو باشگاه تبریزی را سال بعد در لیگ برتر نبیند.
اعضای هیات مدیره شرکت میراب پروفیل که احتمالا به زودی سهام باشگاه ماشینسازی را از محمدرضا زنوزی خریداری خواهند کرد، تقریبا در تمام عرصههای صنعت و تجارت آذربایجان رخنه کردهاند.
«ساناز غلامحسینی» عضو هیات مدیره هافمن، عضو هیات مدیره شرکت «پینار لبن» تبریز است که در زمینه تهیه و تولید و توزیع آب معدنی، انواع محصولات لبنی، عرقیجات، ماءالشعیر و نوشیدنیهای مجاز غیرالکلی فعالیت میکند.
علی انوری، بهجز عضویت در هیات مدیره شرکتهای هافمن، سرمایهگذاری خارجی پینار لبن؛ عضو هیات مدیره و مدیرعامل شرکت «جهان تجارت پادیر» هم هست. حمید محمدیه، رئیس هیات مدیره همین شرکت است که در زمینه واردات و صادرات کالاهای مجاز بازرگانی اعم از کالاهای الکتریکی، الکترونیکی، تاسیسات گرمایش و سرمایش و نیز تجهیزات پزشکی فعالیت میکند.
«محمدرضا میراب سهندی» موسس و نخستین مدیرعامل هافمن، از سال ۱۳۹۵ مدیرعامل شرکت «طلا پروفیل ارس»، بزرگترین رقیب هافمن در تولید درب و پنجره در کشور است. یعنی به صورت همزمان در هر دو هیات مدیره شرکتهای رقیب، پستهای کلیدی دارد.
«علیرضا ایروانی» دیگر عضو هیات مدیره هافمن، از سال ۱۳۸۸ عضو هیات مدیره شرکت واردات و صادرات «مارال البرز» است.
نام «جعفر شیخی» را نیز به عنوان عضو هیات مدیره، مدیرعامل و نایب رئیس هیات مدیره پنج شرکت میراب پروفیل، «آیین تدبیر سهند»، «فراز فوم نوین ممقان»، «آفاق حساب» و «کیسه تبریز» پیدا میکنید.
این گروه، یک باشگاه فوتبال مانند ماشینسازی را برای مدیریت کم داشت. باشگاهی که زمانی مانند تراکتور، نمادی از سازندگی در فوتبال ایران بود.
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۲۲ فوریه۲۰۲۱