نویسنده آزادی و معنای زندگی

۲۶ اکتبر ۱۹۵۷، ۶۲ سال پیش در چنین روزی نیکوس کازانتزاکیس در فرایبورگ آلمان درگذشت. می‌گفت: «انسان به اندکی جنون هم نیاز دارد وگرنه به دریدن بندهایش برای کسب آزادی خطر نمی‌کند.».

نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) در هراکلیون در جزیره کرِت یونان زاده شد.

پدرش بازرگان کم‌درآمدی بود و دستی در شراب‌سازی داشت و مادرش از خانواده‌ای کشاورز بود. در رمان “مرگ و آزادی” پدرش را بازآفريد که علیه اشغالگران عثمانی می‌جنگید.

او در جزیره ناکسوس به مدرسه فرانسوی صلیب مقدس رفت و ایتالیایی و فرانسوی آموخت.

میگفت: «سرنوشتم این بود که در لحظه بحرانی جنگ کرِت برای آزادی در آنجا زاده شوم و از همان کودکی دریافتم که جهان را پدیده‌ای است گرامی‌تر از زندگی و نوشین‌تر از خوشبختی: آزادی.»

۲۳ ساله بود که در آتن حقوق خواند، نخستین رمانش “آغاز روز” را نوشت و یک سال پس از آن به پاریس رفت و پس از دو سال پایان‌نامه دکترایش را در رشته حقوق سیاسی زیر نظر هانری برگسون درباره نیچه نوشت. سپس در آلمان و ایتالیا به ادبیات و هنر پرداخت.

در جنگ‌های بالکان شرکت داشت و پس از آن در معدن کار کرد و الهام‌بخش شخصیت ماندگارترین اثرش “زوربای يونانی” را در آنجا یافت.

او سفرهای بسیاری به چین، ژاپن، مصر، فلسطین، ایتالیا، انگلیس، اتریش و قبرس داشته و در شرق تجربه‌ها اندوخته که در آثارش بازتاب دارند.

در جوانی و در سفر روسیه، گرایشی به لنین و سوسیالیسم پیدا کرد ولی زود از آن مکتب سرخورد.

بیشتر آثار مشهورش را که به آزادی، هدف از زندگی، دین‌ها و تعصب می‌پردازند، در سال‌های آخر زندگی‌اش نوشت.

۶۳ ساله بود که “مسیح بازمصلوب” و “رنج‌های یونانی” را نوشت که مدتی از سوی کلیسای کاتولیک و ارتدکس ممنوع و باعث شهرت بیشتر او شدند.

بر مزارش نوشته: «من آرزویی ندارم، من هیچگاه نگران نیستم. من آزادم.»

او مدت کوتاهی کفیل وزارت فرهنگ و امور اجتماعی یونان و زمانی مشاور ادبی یونسکو بود.

او به همت مترجمان بنامی چون محمد قاضی، صالح نجفی، محمد دهقانی، محمود سلطانیه و … در ایران بسیار شناخته شده است.

نیکوس کازانتزاکیس در ۷۴ سالگی در جنوب آلمان درگذشت.

برگرفته از: “روزشمار چهره‌های تاریخی” سایت صدای آلمان (دویچه وله)