از سرکوب های خودمانی تا خیانت های خودمانی

او مردی متأهل است. چند سالی می‌شود که ازدواج کرده است. دریکی دو سال گذشته روابط جنسی فراهمسری را آغاز کرده است. با همسرش ارتباط جنسی منظمی دارد ولی می‌گوید که چندان برایش لذت‌بخش نیست؛ یعنی شاید ازنظر جسمی ارضاء شود ولی ازنظر روانی نمی‌شود. از او می‌خواهم که بیشتر توضیح دهد. میگوید «فانتزی‌های سکسی» دارد که نمی‌تواند آنها را از همسرش طلب کند. به‌هرحال خانواده است و نمی‌شود آنها را فاش کرد. ولی شریک جنسی اینطور نیست و راحت میتوان برایش از فانتزی‌های سکسی گفت. او یا با آن فانتزی‌های سکسی راه می‌آید و یا می‌گوید خداحافظ و موضوع تمام می‌شود. در کلاس آسیب‌شناسی اجتماعی هم رد پای چنین مسئله‌ای را دیده بودم. برخی از دانشجویان دختر از پسرانی می‌گفتند که قبل از ازدواج تمایل دارند با دختری باشند که ازنظر جنسی شروشور دارد ولی به‌هیچ‌وجه علاقه ندارند که با همان دختر ازدواج کنند. چون فکر می‌کنند که او به درد زندگی مشترک نمی‌خورد. روزی سوار تاکسی بودم. راننده؛ زنی را که آرایش امروزی داشت و دست کودک حدوداً پنج‌ساله‌اش را گرفته بود نشان داد و گفت: «آخه این با این قر و فر واقعاً یه مادره؟»

گویی بیشتر مردان؛ کلیشه‌ای درباره زنان ساخته‌اند. زنان یا ازنظر جنسی شروشور دارند و یا منفعل اند. گروه اول به درد زندگی نمی‌خورند! تحقیق بیشتر در این خصوص مرا با مفهومی آشنا کرد که به عقدۀ «مریم- فاحشه» معروف است. این عقده با عناوین دیگری هم بکار رفته است که عقده معصوم-فاحشه یا عقده مادر-فاحشه از آن جمله‌اند. مردانی که به این عقده دچارند در ذهنشان دو قطب ساخته‌اند. قطب مریم و قطب فاحشه. ازنظر آنان زنانی که در قطب مریم قرار می‌گیرند قابل احترام‌اند و زنانی که در قطب فاحشه قرار می‌گیرند هرچند این مردان مجذوب آنان می‌شوند ولی قابل‌احترام نیستند. درواقع در یکطرف، صفت مادری/ پاکدامنی قرار می‌گیرد و در طرف دیگر صفت هوس‌انگیزی/ شهوت‌رانی، در یک‌طرف مقدس و در طرف دیگر گناهکار. زیگموند فروید که اولین بار از این عقده سخن گفت معتقد بود که اختلال مریم-فاحشه ریشه در کودکی مردان دارد. درواقع مردان زن ایدئال خود را از مادرشان الگوبرداری می‌کنند که هیچ‌وقت در مقابل کودک شیطنت‌های جنسی‌اش را آشکار نمی‌کند و این امر در ناخودآگاه کودک جای می‌گیرد. در ذهن برخی از این مردان حتی عشق با سکس تعارض دارد. عشاق واقعی نسبتی باهم خوابگی ندارند. شاید به همین دلیل بود که برخی از جوانان قدیمی نقل می‌کردند که «همان شب اول همه چیز تمام می‌شود» و منظورشان از این جمله تب‌وتاب عاشقی بود که با اولین تماس جنسی به ناگهان فروکش کرده بود و باز شاید به همین خاطر بود که یکی از همان جوانان قدیمی نقل می‌کرد که پس از ازدواج و قبل از سکس با دختری که بین‌شان چند سالی قصه عشق و عاشقی وجود داشت از او شدیداً عذرخواهی و اظهار شرمندگی کرده بود. زمانی جان مایر، خواننده آمریکایی به مجله «پلی بوی» گفته بود که ترجیح می‌دهد خودارضایی کند تا اینکه بخواهد با یک زن واقعی باشد. عدهای از روان شناسان آمریکایی او را دچار عقده مریم-فاحشه دانستند. همچنین نویسنده ای در پاسخ به عنوان کتاب اش با عنوان« چرا مردان به زنان هرزه گرایش دارند؟» به عقده مریم-فاحشه اشاره کرد.

برخی از تحلیل گران معتقدند که وجود چنین عقدهای در مردان، موجب شده است تا جوامع به شکل خاصی با موضوع جذابیت جنسی زنان برخورد کنند. برای مثال یکی از ریشه‌های ختنه کردن زنان برای ممانعت از هوس‌انگیزی جنسی به خاطر عمومیت چنین عقدهای در جوامع مردسالار بوده است. همچنین برخی معتقدند که حتی در جوامع امروزی، زنان عموماً از وجود چنین عقدهای در مردان آگاه‌اند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا برای مردان در نقش یک مادر مهربان ظاهر شوند تا یک زن هوس‌انگیز جنسی. برخی دیگر از محققان معتقدند که عقده مریم-فاحشه در دنیای امروز از دوره نوجوانی شکل می‌گیرد. به دلیل دسترسی راحت به فیلمهای سکسی، نوجوانان با دیدن تصاویر ستاره‌های هوس‌انگیز صنعت پورن، خود ارضایی را آغاز می‌کنند و در نتیجه حتی با تشکیل خانواده، شهوت و هوس‌انگیزی را نه در خانواده بلکه در همان عرصه‌ها جستجو می‌کنند. درواقع حساب فانتزی‌های سکسی را از خانواده جدا می‌کنند.

ریشه‌ها هر چه باشد، نتیجه آن است که در جامعه امروزی، برخی زنان و مردان؛ فانتزی‌های سکسی خود را در خانواده توسط خودشان سرکوب می‌کنند و در بیرون از خانه به دنبال کسانی هستند که فانتزی‌های سکسی‌شان را با او عملی کنند.

دکتر فردین علیخواه جامعه شناس
برگزفته از رسانه مهرداد منفرد