حسرت صعود به المپیک برای فوتبال ایران تازگی ندارد، حسرتی به قدمت چهار دهه. فوتبال ایران پس از المپیک ۱۹۸۰ مسکو، که بهرغم صعود – در اعتراض به اشغال افغانستان توسط شوروی سابق- در مسابقات حاضر نشد، دیگر هرگز نتوانست حتی با نسلهایی پرستاره به المپیک برسد.
قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا در دی ماه ۹۸ برگزار میشود. ۳ تیم به اضافه ژاپن -میزبان- از آسیا به المپیک ۲۰۲۰ توکیو صعود میکنند. برای ایران راهیابی به جمع ۴ تیم برتر این مسابقات، مسیری دشوار محسوب میشود و بحرانهای تیم امید آنچنان بزرگ است که امیدها را برای صعود کمرنگ میکند.
شاید مهمترین دلیل حسرت چهل و چند ساله ایران را باید در انتخاب گروه سنی زیر ۲۳ سال برای شرکت در فوتبال المپیک جستجو کرد. از المپیک ۱۹۹۲ بارسلون، تیمهای فوتبال با بازیکنان زیر ۲۳ سال در المپیک بازی میکنند و این برای فوتبال ایران که اوج بازیکنانش در این گروه سنی نیست، نمیتواند فرصت مناسبی برای موفقیت باشد. در فوتبال ایران بسیاری از ستارهها در سنین بالاتری تازه میدرخشند و روند رشد بازیکنان با استانداردهای سن ستارههای جهانی و حتی آسیایی همخوانی ندارد. همین چند هفته پیش اکرم عفیف – که در آکادمی اسپایر قطر رشد کرده، در ۲۳ سالگی مرد سال آسیا شد؛ در حالی که بازیکنان ایرانی هرگز در ۲۳ سالگی به مرحلهای از رشد در فوتبال حرفهای نمیرسند که به چنین عنوانی دست پیدا کنند. رقیب اکرم عفیف برای عنوان مرد سال آسیا، علیرضا بیرانوند بود که تا سالهای جوانیاش به جای آموزش در کمپی همچون اسپایر، برای امرار معاش خانوادهاش کار میکرد.
اما مسئله تیم امید ایران که باید از ۱۹ دی ماه در تایلند در گروهی سخت مقابل ازبکستان، چین و کرهجنوبی بازی کند، فقط این نکته نیست. تیم امید ایران با بحران مدیریت، برنامهریزی و کادر فنی مواجه است.
تیمی که هیچکس مربیاش نمیشود!
کادر فنی تیم امید ایران در دوره اخیر بارها تغییر کرده است. زلاتکو کرانچار، فرهاد مجیدی و سرانجام حمید استیلی سرمربی این تیم بودهاند. استیلی در حالی که مدیریت تیم امید را بر عهده داشت، با کنار رفتن کرانچار و سپس مجیدی، خود سرمربی تیم شد. استیلی تجربههای موفقی در مربیگری ندارد و سالهای اخیر در بازار مربیان ایرانی فرصتهای کاری کوتاه مدت و ناکام را در راهآهن و ملوان پشت سر گذاشته، اما حالا مسئولیت مهم و حساس سرمربیگری تیم امید را در راه المپیک ۲۰۲۰ بر عهده دارد. فدراسیون فوتبال ایران با مربیان بسیاری بعد از زلاتکو کرانچار برای سپردن سرمربیگری تیم امید مذاکره کرد اما فقط فرهاد مجیدی پذیرفت که سرمربی تیم امید باشد. مجیدی مدتی بعد به دلیل دخالتهای استیلی در امور فنی تیم کنارهگیری کرد و فدراسیون فوتبال باز هم نتوانست مربی باتجربه و موفقی را برای کار در تیم امید متقاعد کند. مربیان ایرانی مثل قلعهنویی یا گلمحمدی حاضر نیستند با دستمزد اندک فدراسیون به مربیان ایرانی و شانس بسیار کم برای موفقیت در تیم امید، روی نیمکت این تیم بنشینند و حمید استیلی که از فضای مربیگری دور بود، در چنین فرصتی سرمربی تیم امید شد.
کادر فنی تیم امید تجربه حضور در رقابتهایی مثل قهرمانی آسیا را ندارد و حتی در لیگ ایران همواره در تیمهای ناکام مربیگری کردهاند و این میتواند شانس ایران را برای حضور در المپیک کمتر از همیشه نشان دهد.
تهدید باشگاهها، آخرین ابزار
تیم امید ایران همیشه با باشگاهها دچار این درگیری تمام نشدنی است که نمیتواند بازیکنان مورد نظرش را در اختیار داشته باشد. در همین روزهای اخیر تیم امید با تهدید به محرومیت بازیکنان سپاهان و استقلال، سعی کرده تا این دو باشگاه را برای تحویل بازیکن به تیم امید متقاعد کند. برای استقلال و سپاهان اما، دشوار است که در آستانه بازی حساسشان در جام حذفی مقابل هم، بازیکنانی مثل قائدی، نورافکن و محبی را در اختیار نداشته باشند، چون از تاثیرگذارترین بازیکنان این دو تیم هستند. سازمان لیگ اعلام کرده که اگر این بازیکنان در اردوی تدارکاتی قطر همراه تیم امید نباشند، از بازی جام حذفی که روز دوشنبه این هفته برگزار میشود، محروم خواهند شد. سپاهان در این مورد سختگیرتر است و استقلال برای سپردن قائدی به تیم امید وارد جدل با فدراسیون نشده؛ اما بازی استقلال – سپاهان در جام حذفی – که به تعویق افتادنش باز هم برنامه فوتبال باشگاهی ایران را بینظمتر میکند، بدون این بازیکنان باعث نگرانی هر دو تیم است.
تهدید باشگاهها تنها راه نجات تیم امید در این موقعیت نیست و فدراسیون فوتبال باید با برنامهریزی دقیق لیگ و جام حذفی، بازیکنان را در اختیار تیم امید قرار میداد. فدراسیون فوتبال با ناهماهنگی در برگزاری بازیها و بدون آییننامه دقیق در رابطه باشگاهها و تیمهای ملی – که باید قواعدی روشن داشته باشد، میخواهد در روز سفر تیم امید برای برگراری اردو، با زبان تهدید از باشگاهها بازیکن بگیرد و وادارشان کند بدون بازیکنان کلیدی خود بازی سرنوشتسازشان در جام حذفی را برگزار کنند. این روش چه اجرا شود و چه اجرا نشود، رفتاری غیرحرفهای است.
وزیر قصه تحریم تعریف کرد
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان، به اردوی تیم امید رفت اما حرفهای ناامیدکنندهای درباره پرداخت پاداش به بازیکنان تیم امید به زبان آورد. روایت حمید استیلی، سرمربی تیم امید، از حضور سلطانیفر در اردو، یکی دیگر از مشکلات تیم امید را نشان میدهد: «در سال ۹۰ فروش منابع نفتی و گازی ایران ۱۲۰ میلیارد دلار بود و حالا به خاطر تحریم ها شده ۱۲ میلیارد دلار. ما و علی آقای پروین گفتیم، خب حالا ما باید چه کنیم؟ تازه وزیر گفت شاید تا عید بشود ۹ میلیارد دلار. یعنی بحث از این بهتر نمیشود و بدتر میشود. حالا ما باید چطور این شرایط را پشت سر بگذاریم؟ من هر جا رفتهام و با توجه به ارتباطاتی که دارم، به افراد مسئول زیادی سر زدهام ولی همه جا مشکل مالی دارند.»
تیم فوتبال امید به دلیل اتصال با نام المپیک، همیشه فدراسیون فوتبال را دچار این توقع کرده که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان هزینههای این تیم را بپردازند. حمید استیلی نیز از سالها پیش با حمایت کاشانی، مدیرعامل سابق پرسپولیس و عضو سابق شورای شهر تهران، تیم امید را با قراردادی شبیه کنترات از فدراسیون تحویل گرفته بود تا هزینههایش را توسط حامیان مالی بپردازد. اما این پروژه فدراسیون نیز برای سازماندهی تیم امید موفق نبود و کار به امروز رسیده که حتی وزیر ورزش در پاسخ به تعلل در پرداخت پاداش بازیکنان و دستمزد مربیان، به تحریمها اشاره میکند. تحریم بهانه تازهای برای تکرار حسرت ۴۰ ساله است اما واقعیت این نیست.
منبع: سایت ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹