رضا پهلوی از اروپایی‌ها خواست به مذاکره با جمهوری اسلامی پایان دهند و از ملت ایران حمایت کنند

روز یک‌شنبه، ششم بهمن (۲۶ ژانویه) روزنامه آلمانی “ولت ام زونتاگ” گفتگوی خود با رضا پهلوی را منتشر کرد. نخستین پرسش از ولیعهد سابق ایران این است که چرا به این نتیجه رسیده که زمان مناسب برای تغییر رژیم ایران فرا رسیده است؟

او در پاسخ می‌گوید که ایرانیان اکنون بیش از پیش و با شعار “مرگ بر دیکتاتور” به خیابان‌ها رفته‌اند و اینها تفاوت‌های اصلی اعتراضات اخیر با حرکات اعتراضی در سال‌های گذشته است. به گفته او، امروز خواسته مردم به مراتب بیش از اصلاح حکومت اسلامی است.

رضا پهلوی در این راستا تاکید می‌کند که واکنش‌های مرگ‌بار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در برابر معترضان نشان دهنده این واقعیت است که سران رژیم “نمی‌دانند چه باید کرد”.

“شبیه هفته‌های پیش از انقلاب”

سیاستمدار ۵۹ ساله در پاسخ به پرسش دیگری تاکید می‌کند که اوضاع کنونی حکومت ایران با هفته‌های پیش از انقلاب بهمن ۵۷ قابل مقایسه است.

او ضمن بیان اینکه بخش بزرگی از جامعه دچار فقر و گرسنگی شده است تاکید می‌ورزد: «در دوران (حکومت) پدر من این‌چنین نبود.»

او وضعیت بد اقتصادی را نتیجه سیاست‌های غلط حکومت‌گران فعلی می‌داند و می‌گوید، ملت ایران در سال‌های اخیر همواره بر این نکته تاکید کرده است که سران رژیم به ایرانیان نمی‌رسند و تنها به گروه‌هایی اهمیت می‌دهند که در منطقه از مواضع آنان پیروی می‌کنند.

رضا پهلوی با تاکید بر این که اروپایی‌ها هنوز نظر واحدی برای برخورد با حکومت ایران ندارند خواستار آن شده است که کشورهای اروپایی وضعیت موجود را ملاک قرار ندهند بلکه به این بیاندیشند که چه تحولاتی در ایران امکانپذیر است .

“طرز فکر اروپایی‌ها عقب‌مانده است”

ولیعهد سابق ایران معتقد است که اروپایی‌ها امیدوارند، با سیاست‌های آشتی‌جویانه خود و از طریق دیپلماتیک، جمهوری اسلامی را به تغییر رفتار وادارند.

او ضمن بیان اینکه “کوسه را که نمی‌توان رام کرد” تاکید می‌کند که تلاش اروپایی‌ها برای حفظ برجام و ادامه مذاکره با جمهوری اسلامی، فقط عمر حکومت را طولانی‌تر می‌کند.

به اعتقاد وی، این گونه طرز فکر “عقب‎مانده” است. او توصیه می‌کند که مرکز توجه (اروپایی‌ها) باید از بین بردن ریشه‌های معضلات باشد، زیرا از این طریق “تروریسم، حمایت از گروه‌های مسلح منطقه‌ای و انواع خطرات” پایان می‌یابد و حتی شرکت‌های اروپایی هم که در پی منافع مادی هستند، می‌توانند بیش از پیش بهره ببرند.

آقای پهلوی در این راستا ضمن تاکید بر این که مردم ایران با غرب مشکلی ندارند گفته است: «با وجود این ۴۰ سال است که (از جانب غرب) مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند. غربی‌ها فقط با رژیم هم‌صحبت می‌شوند و این اشتباه است. امیدوارم که جهان بالاخره به این واقعیت پی ببرد.»

ولیعهد سابق ایران پیش‌تر نیز در سخنرانی‌های خود با اشاره به تغییر حکومت‌ها در عراق و افغانستان از طریق دخالت خارجی تصریح کرده است که خواست مردم ایران دخالت بیگانگان نیست بلکه دریافت حمایت از جامعه جهانی است.
نوع حکومت آینده ایران

رضا پهلوی در پاسخ به پرسشی در باره نوع حکومت ایران در آینده می‌گوید که خواستار برقراری یک نظام دمکراتیک است، یک حکومت مردمی که به بازسازی و پیشرفت اقتصادی اهمیت بدهد و از منافع اقشار گوناگون جامعه حمایت کند.

به اعتقاد او، برای رسیدن به این هدف، برقراری ارتباط صادقانه با دیگر کشورهای جهان امری ضروری به شمار می‌رود. او تاکید می‌کند که برای هیچ پست و مقامی نامزد نخواهد شد و حتی به دریافت لقب هم اهمیت نمی‌دهد. او تصریح می‌کند: «اگر من به عنوان فردی آزاد بتوانم به سرزمینم بازگردم، تمامی تلاشم را برای برقراری فرهنگ مدارا، تنوع‌گرایی و احترام متقابل به‌کار خواهم برد.»

سرکوب و شکنجه از جانب حکومت پهلوی

همکار روزنامه “ولت ام زونتاگ” از رضا پهلوی پرسیده است: «برای بخشی از ایرانیان نام شما با شکنجه و سرکوب توام است. از گذشته چه آموخته‌اید؟» او در پاسخ، پس از اشاره به این که حتی سرسخت‌ترین منتقدان پدرش هم می‌گویند که در آن زمان همه چیز بد نبوده است تاکید می‌ورزد: «اینکه امروز خیلی‌ها از من پیروی می‌کنند به خاطر گذشته‌ام نیست بلکه به خاطر مواضع امروز من است. در نهایت نام پهلوی بیانگر مدرنیته و پیشرفت است.»

رضا پهلوی در پاسخ به پرسشی پیرامون منبع درآمدش گفته است که او به کار مشخصی نمی‌پردازد بلکه در حال “مبارزه برای آزادی” کشورش است و برای این منظور از یک “صندوق خانودگی” حقوق دریافت می‌کند.

او تاکید کرده است که برخلاف تصور رایج، ثروتش کلان نیست و “کسانی اینجا و آنجا” از او حمایت مالی می‌کنند.

از ولیعهد سابق ایران در باره خودکشی خواهر و برادرش، لیلا و علیرضا پهلوی، سوال شده است. او در پاسخ یادآور شده است که آن دو دچار بیماری افسردگی بوده‌اند.

آقای پهلوی در پایان، برای بیان اینکه چگونه به زندگی می‌نگرد و با مشکلات آن کنار می‌آید، شعری از خیام را بازگفته است: چون عاقبت کار جهان نیستی است، انگار که نیستی چو هستی خوش باش.

منبع: سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰
تصویر از روزنامه آلمانی “ولت ام زونتاگ”